Color Table - جدول رنگها با ترجمه انگلیسی
 

 

Persian NameEnglish        Color Table
قرمزها
جگری    Indian Red    
بژ تیره Light Coral    
حناییِ روشن Salmon    


ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, | 18:5 | نویسنده : sahar teacher |
  •  Abkhazia – Republic of Abkhazia
  •  Afghanistan – Islamic Republic of Afghanistan
  • Akrotiri and Dhekelia – Sovereign Base Areas of Akrotiri and Dhekelia (UK overseas territory)
  •  Åland – Åland Islands (Autonomous province of Finland)
  •  Albania – Republic of Albania
  •  Algeria – People's Democratic Republic of Algeria
  •  American Samoa – Territory of American Samoa (US territory)
  •  Andorra – Principality of Andorra
  •  Angola – Republic of Angola
  •  Anguilla (UK overseas territory)


ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, | 18:3 | نویسنده : sahar teacher |
 

English

انگلیسی

English

فارسی

the animals

حیوانات

the leopard

پلنگ

the bear

خرس

the llama

لاما

the beaver

بیش از حد

the monkey

میمون

the cat

گربه

the mouse

ماوس

the chimpanzee

شامپانزه

the panda

پاندا

the deer

گوزن

the penguin

پنگوئن

the dog

سگ

the pet

حیوان خانگی

the elephant

فیل

the puppy

توله سگ

the fish

ماهی

the rabbit

خرگوش

the fox

روباه

the rat

موش

the goat

بز

the rhino

کرگدن

the gorilla

گوریل

the sheep

گوسفند

the hippopotamus

کرگدن

the squirrel

سنجاب

the horse

اسب

the tiger

ببر

the hyena

کفتار

the whale

نهنگ

the kangaroo

کانگورو

the wolf

گرگ

the kitten

بچه گربه

the zebra

گورخر



تاريخ : چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, | 18:1 | نویسنده : sahar teacher |

حبوبات و آجیل
---------------
آفتاب گردان Sunflower
بادام Almond



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, | 17:56 | نویسنده : sahar teacher |

شغل

معادل فارسی

شغل

معادل فارسی

actor

هنرپیشه مرد

actress

هنر پیشه زن

artist

هنرمند

captain

ناخدا

assistant

معاون

demarche

بخشدار

banker

بانکدار

dressmaker

خیاط زنانه



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, | 17:51 | نویسنده : sahar teacher |

 

armchair
صندلی دسته دار
An armchair is a chair with arms


bathtub
وان (حمام)
You take a bath in a bathtub

 

bed
تختخواب
People sleep in beds

 


bench
نیمکت
A few people can sit on a bench

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, | 17:50 | نویسنده : sahar teacher |
تاريخ : پنج شنبه 15 آبان 1393برچسب: داستان كوتاه انگليسي با ترجمه, , | 22:42 | نویسنده : sahar teacher |

پس از معرفی کلی آزمون آیلتس و بررسی انواع این آزمون و ویژگی های آن در چندین پست (که در آینده هم ادامه خواهد داشت) لغات ضروری را آموزش دادیم. در این پست قسمت جدید را که مربوط به اصطلاحات و افعال مرکب رایج در آیتلس می باشد شروع می کنیم. دانستن اصطلاحات آزمون آیلتس که رایج هستند می تواند به داوطلبین این آزمون کمک شایانی نماید.



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 15 آبان 1393برچسب:, اصطلاحات آیلتس, , | 22:26 | نویسنده : sahar teacher |
گرامر  انگلیسی بخش ۲ فعل(ج)
زمان آینده

 

زمان آینده ساده ( The simple future Tense )

این زمان دلالت بر انجام کاری میکند که در آینده انجام خواهد شد و بیشتر قول و تصمیم را نشان می دهد.

چگونگی ساخت این زمان در زبان انگلیسی :این زمان را با اضافه کردن افعال کمکی( shall – will )   به جملات زمان حال ساده به دست می آید . مثل :

I (shall) will go.              You will go.              ( she – he – it ) will go



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:, | 14:2 | نویسنده : sahar teacher |

غات و اصطلاحات کاربردی

نظرات و عقاید 

تا آنجایی که من میدانم    As far as I’m concerned  

دور چیزی را خط کشیدن       Draw the line at 

از لحاظ     In view of

چشمم آب نمی خورد     Take a dim view of 

مطمئن شدن      Make certain

تجدید نظر کردن    Think twice about

 



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:, | 14:1 | نویسنده : sahar teacher |

افعال کمکی (معین)

افعال کمکی یا معین  (auxiliary verbs) معمولاً قبل از یک فعل دیگر (فعل اصلی) در جمله قرار می‌گیرند و کارشان کمک به فعل اصلی جمله در تشکیل عبارات فعلی می‌باشد.

افعال کمکی را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود:
 

افعال کمکی اصلی

be, have, do

افعال کمکی وجهی

must
ought to
used to

shall
should

may
might

can
could

will
would

 

ویژگیهای افعال کمکی

الف) افعال کمکی اصلی

حالت سوم شخص مفرد (-s form)، گذشته ساده و اسم مفعول (قسمت سوم فعل) آنها نامنظم (بی قاعده) است:
 

past participle past tense -s form

 

be:

have:

do:

been

had

done

was / were

had

did

is

has

does

ب) افعال کمکی وجهی

1- در حالت سوم شخص مفرد (بر خلاف افعال معمولی) -s نمی‌گیرند:

  • She can play the piano quite well. (not: She cans ...)

  • He must work harder. (not: He musts ...)


2- در جملات پرسشی و منفی، از فعل کمکی دیگری استفاده نمی‌کنند:

  • What would you buy if you won the lottery?
    (not: What did you would buy ...)

3- هیچگاه to بعد از آنها قرار نمی‌گیرد (به استثنای ought to و used to):

  • You should phone the police immediately. (not: you should to phone ...)

4- هیچگاه -ed یا -ing نمی‌گیرند:

 musting, musted

5- هیچگاه با همدیگر به کار برده نمی‌شوند:

  • I might could wash the car.

 

قابلیت های مختلف افعال کمکی

1- برای منفی کردن یک جمله کافی است پس از فعل کمکی، not اضافه کنید و یا از حالت مخفف آن استفاده کنید:

 She will come → She will not (won't) come.

2- برای پرسشی کردن یک جمله، فعل کمکی را قبل از فاعل جمله قرار دهید:

 She will come → Will she come?

3- گاهی می‌توان فعل اصلی پس از فعل کمکی را حذف کرد به شرط آنکه معنی آن (با توجه به شرایط) واضح باشد:

  • 'Will she come tonight?' 'No, she can't.' (='she can't come.')

  • 'I've never been to China. Have you?'
      -----------------------------------------------------------------------------------------------------

  • جملات شرطي نوع اول

    از جملات شرطي نوع اول براي بيان يک شرط (يا موقعيت) ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده مي‌شود.

    if حال ساده will/won't

    مصدر بدون to

    if

    I work hard,

    I will

    pass my exams.
    • If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت)

    • If we leave now, we'll catch the 10.30 train.
      (اگر حالا حرکت کنيم به قطار ساعت 10:30 مي‌رسيم)

    • If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت)

    • You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبري خيس خواهي شد)

     

    علاوه بر will مي‌توان از should ،must ،can ،might ،may و غيره نيز استفاده کرد که در اين صورت معني آن کمي فرق خواهد کرد:
    • If you pull the cat's tail, it may scratch you.
      (اگر دم گربه را بکشي ممکن است تو را چنگ بزند )

    • You should eat less rice if you want to lose weight.
      (اگر مي‌خواهي وزن کم کني بايد کمتر برنج بخوري)

     

    جملات شرطي نوع دوم

    از جملات شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان حال يا آينده بکار مي‌رود. در واقع در اين نوع جملات حال يا آينده‌اي متفاوت را تصور مي‌کنيم.

    if گذشته ساده would ('d)
    would not (wouldn't)

    مصدر بدون to

    if

    I had more money, I

    would ('d)

    buy a new car.

    if

    you lived in England, you

    would ('d)

    soon learn English.

    چند مثال ديگر:

    • If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
      (اگر به پول احتياج داشت به او قرض مي‌دادم)

    • If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک مي‌کردم)

    • If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.
      (اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت مي‌خريدم)

    • I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.
      (اگر آن کار را به من پيشنهاد مي‌کردند هم قبول نمي‌کردم)

     

    * در اين نوع جملات، اغلب بجاي was از were استفاده مي‌شود:

    • If I were living in Tehran, we could meet more often.

     

    جملات شرطي نوع سوم

    از اين نوع جملات شرطي براي تصور گذشته‌اي غير ممکن استفاده مي‌شود. در واقع در اين نوع جملات، گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد. (ولي به هر حال گذشته‌ها گذشته!)

    if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + ....

    • If I'd seen you, I would have said hello.
      (اگر تو را ديده بودم، سلام مي‌دادم)

    • If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.
      (اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود، مجروح نمي‌شد)

    • If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.
      (اگر مي‌دانستم شما در بيمارستان بستري بوديد مي‌آمدم و شما را ملاقات مي‌کردم)

    • I would have gone to see him if I had known that he was ill.
      (اگر مي‌دانستم بيمار بود مي‌رفتم و به او سر مي‌زدم)

    • منبع زبان آموزان



تاريخ : یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:, | 13:59 | نویسنده : sahar teacher |