نكـــــاتي درباره ي no-any-some
some به معني مقداري يا تعدادي صفت مقدار مي باشد و مي تواند قبل از اسمهاي قابل شمارش جـمع و همچنين قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .
I have some books.
I have some money.
Some
اغلب در جمــلات مثبت بــكار مي رود و معادل آن در جملات منفي و سـوالي كلمه ي any به معني هيچ يا اصــلأ مي باشد . توضيح اينكه any همــانند some مـي تواند هم قبـل از اسمهاي قابــل شمارش جمع و هم قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .
There are some pens on the table.
There are not any pens on the table.
Are there any pens on the table?
تذكر1 : در جمـــلات منفي مي توانيم تركيب not any را حذف كرده و بجاي آنــــها كلمـه ي no را قـرار دهيم . no نيز همــانند some و any هم قبل از اسمهاي قابــــل شمارش جمـع و هم قبــــل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار مي رود .
تذكر2 : no در جملات مثبت بكار مي رود ولي به جمله مفهوم منفي مي بخشد .
There are not any pens on the table.
There are no pens on the table.
I did not drink any milk.
I drank no milk.
يادآوري :كلمات مركبي كه با some – any و no ساخته مي شوند نيزاز قوانين فوق پيروي مي كنند.
somebody – someone - something
anybody – anyone - anything
nobody - no one - nothing
I see somebody in the library.
She didn't eat anything.
You will say nothing.
زير گرينه ي درست خط بكشيد.
1. I didn't see …………….. money in the box .
a.any b.no c.many d.some
2. Do you see ……………. snow on the ground ?
a.no b.many c.any d.some
3. There is …………… water in the glass.
a.no b.some c.little d.a,b and c
4. I didn’t ask …………… to help me.
a.nobody b.somebody c.anybody d.a and c
زمان آينده ي نزديك ( آينده ي قصدي )
از اين زمان براي بيان كارهاي قطعي و معين در زمان آينده ي نزديك استفاده مي شود . در ترجمه اين زمان از عباراتي نظير قصد دارم يا مي خواهم استفاده مي كنيم .
فاعل + am / are / is + going to + شكل ساده فعل اصلي + بقيه جمله
طريقه سوالي و منفي كردن اين زمان
براي سوالي كردن اين زمان فعل to be يعني am – are – is به اول جمله منتقل مي شود . و براي منفي كردن اين زمان بعد از فعل to be كلمه ي not اضافه مي شود .
He is going to play football.
(جمله سوالي) Is he going to play football?
(جمله منفي) He is not going to play football.
يادآوري :
تفاوت اين زمان با آينده ساده در اين است كه در اين زمان از قبل براي انجام كار مورد نظر برنامه ريزي شده است ولي زمان آينده ساده را هنگامي بكار مي بريم كه تصميم جدي يا برنامه قطعي براي انجام كار گرفته نشده است .
- I will study English.
- I am going to study English.
نمونه سوال :
گزينه درست را انتخاب كنيد .
1. I am going to ………………. to the radio.
a. listening b. listened c. listen d. listens
2. They're going ………………. to Isfahan by train.
a. travel b. traveling c. traveled d. to travel
3. Ali is ……………… to write a letter for his brother.
a. going b. walking c. writing d. reading
4. Are you …………….. to paint the door ?
a. go b. to go c. going d. went
5. Mr Karimi ……………….. not going to study physics.
a. was b. were c. is d. are
اسم مصدر Gerund
در انگليسي اسم مصدر را با اضافه كردن ing به انتهاي شكل ساده فعل بوجود مي آورند . اسم مصدر در جمله همانند اسم عمل مي كند .
smoking – swimming – speaking – watching
موارد استفاده از اسم مصدر به شرح زير مي باشد :
1- به عنوان مبتداي جمله
Learning English is not difficult.
2- به عنوان مفعول جمله كه در اين حالت پس از برخي از افعال بكار ميرود .
I like swimming in the river.
تذكر : افعالي كه پس از آنها مي توان از اسم مصدر استفاده كرد عبارتند از :
avoid – enjoy – finish – imagine – keep – mind – miss – like – stop – mind – dislike
تذكر : پس از برخي از افعال هم مي توان از اسم مصدر و هم از مصدر با to استفاده كرد . تعدادي از اين افعال عبارتند از :
allow – begin – forget – mean – like – prefer – remember – agree
He likes to go / going to the park.
3- پس از حروف اضافه مانند : on – in – at – from – of ) ( از اسم مصدر استفاده مي شود .
I am tired of sitting here.
4- پس از تركيبات زير از اسم مصدر استفاده مي شود .
It's no good – It's no use – can't help – can't stand
It is no good going outside in this rainy day.
يادآوري :اسم مصدر مي تواند به تنهايي يا همراه يك عبارت بكار رود .
Learning is easy.
Learning English is easy.
Learning English at school is easy.
1. I’m tired of ……………… on this chair.
a. sitting b. sit c. sat d. to sit
2. My brother enjoys ……………… in the river.
a. swim b. to swim c. swimming d. swam
3. Is it dangerous to drive on this road?
No, ……………… on this road is not dangerous.
a. drove b. driving c. drive d. drives
ضمايم پرسشي (Question Tags)
ضمايم پرسشي پرسشهاي کوتاهي هستند که به انتهاي يک جمله (در انگليسي محاورهاي) افزوده ميشوند.
به جملات زير دقت کنيد:
-
You are a teacher, aren't you?
(شما يك معلم هستيد، اينطور نيست؟) -
Farhad works hard, doesn't he?
(فرهاد سخت کار ميکند، اينطور نيست؟)
در مثالهاي بالا aren't you و doesn't he ضمايم پرسشي هستند.
قواعد ساختن ضمايم پرسشي
1- ضمايم پرسشي از دو کلمه ساخته ميشوند: يک ضمير فاعلي پس از يک فعل کمکي:
|
2- فاعل آن با فاعل جمله اصلي مطابقت ميکند:
-
Jim plays football, doesn't he?
-
The students will be arriving soon, won't they?
3- فعل کمکي آن با فعل کمکي جمله اصلي مطابقت ميکند، با اين تفاوت که:
الف- اگر جمله اصلي مثبت باشد، «ضميمه پرسشي» منفي، و اگر جمله اصلي منفي باشد «ضميمه پرسشي» مثبت خواهد بود.
-
It wasn't an interesting film, was it?
-
They will finish their job, won't they?
-
You wouldn't tell anyone, would you?
ب- اگر هيچ نوع فعل کمکي در جمله اصلي وجود نداشت از does، do و يا did (با توجه به زمان جمله) استفاده ميکنيم:
-
She plays the piano, doesn't she?
-
You look well today, don't you?
-
You sold your car, didn't you?
نقل قول Reported speech
هنگاميکه ميخواهيم گفتههاي شخص ديگري را نقل کنيم، ميتوانيم از دو حالت مختلف استفاده کنيم:
1- ميتوانيم گفتههاي شخص مورد نظر را عيناً (واو به واو) تکرار کنيم (نقل قول مستقيم):
-
She said, 'It is raining.'
و يا ميتوانيم از نقل قول غير مستقيم استفاده کنيم:
-
She said that it was raining.
در مثال زير به تغييرات ايجاد شده خوب دقت کنيد:
|
جدول تغييرات از نقل قول مستقيم به غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم، فعل اصلي جمله معمولاً زمان گذشته است و نيز افعال موجود در بقيه جمله هم بايد به زمان گذشته تبديل شوند. اين تغييرات به شرح زيرند:
مثال |
غير مستقيم |
→ مستقيم |
'I love you,' he said. → He told her that he loved her. |
گذشته ساده |
حال ساده → |
'I'm talking on the phone,' she said. → She said that she was talking on the phone. |
گذشته استمراري | حال استمراري → |
He said, 'The rain has stopped'. → He said that the rain had stopped. |
گذشته کامل | حال کامل → |
He said, 'I've been reading for 3 hours.' → He said that he had been reading for 3 hours. |
گذشته کامل استمراري | حال کامل استمراري → |
He said, 'I met him in the theatre.' → He said he had met him in the theatre. |
گذشته کامل | گذشته ساده → |
'I was driving carefully,' he told the police. → He told the police he had been driving carefully. |
گذشته کامل استمراري | گذشته استمراري → |
|
افعال کمکي وجهي در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم افعال کمکي وجهي may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبديل ميشوند. يعني:
|
تبديل ميشود به → |
|
مثال:
-
'I will sell my car,' he told me.
He told me that he would sell his car. -
'I can help you,' he said.
He said he could help me. -
'The teacher may be ill,' he said.
He said that the teacher might be ill.
ولي افعال كمكي used to، ought to و must در جملات نقل قول غيرمستقيم تغييري نميکنند:
-
I told her that I used to smoke twenty a day.
تغييرات لازم ديگر در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم علاوه بر تغييراتي که در افعال صورت ميگيرد، در بعضي ديگر از اقسام کلمه، از جمله قيدها نيز تغييراتي ايجاد ميشود که در جدول زير بعضي از آنها را ميبينيد:
غيرمستقيم |
مستقيم→ |
that |
this |
those |
these |
there |
here |
then |
now |
that day |
today |
the previous day / the day before |
yesterday |
the next day / the following day |
tomorrow |
the following week / year ... |
next week / year ... |
the previous week / year ... |
last week / year ... |
چند مثال:
-
'I like it here,' he said.
He said that he liked it there. -
He said, 'We'll visit the factory tomorrow.'
He said that he would visit the factory the next day.
جملات شرطي
جملات شرطي شامل دو قسمت ميباشند: يکي عبارت شرطي و ديگري عبارت اصلي. عبارتي که حاوي if باشد را عبارت شرطي و عبارت ديگر را عبارت اصلي ميناميم.
رويدادي که در عبارت اصلي توصيف ميشود بستگي به شرطي دارد که در عبارت شرطي بيان ميشود.
we will get wet. |
If it rains this evening, |
عبارت اصلي |
عبارت شرطي |
عبارت شرطي ميتواند در انتهاي جمله نيز بيايد، ولي در اين صورت علامت ويرگول (,) حذف ميشود:
if you press this button. |
The door opens |
عبارت شرطي |
عبارت اصلي |
به طور کلي سه نوع جمله شرطي وجود دارد:
از جملات شرطي نوع اول براي بيان يک شرط (يا موقعيت) ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده ميشود.
if | حال ساده | will/won't |
مصدر بدون to |
if |
I work hard, |
I will |
pass my exams. |
-
If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت)
-
If we leave now, we'll catch the 10.30 train.
(اگر حالا حرکت کنيم به قطار ساعت 10:30 ميرسيم) -
If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت)
-
You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبري خيس خواهي شد)
|
از جملات شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان حال يا آينده بکار ميرود. در واقع در اين نوع جملات حال يا آيندهاي متفاوت را تصور ميکنيم.
if | گذشته ساده | would ('d) would not (wouldn't) |
مصدر بدون to |
if |
I had more money, I |
would ('d) |
buy a new car. |
if |
you lived in England, you |
would ('d) |
soon learn English. |
چند مثال ديگر:
-
If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
(اگر به پول احتياج داشت به او قرض ميدادم) -
If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک ميکردم)
-
If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.
(اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت ميخريدم) -
I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.
(اگر آن کار را به من پيشنهاد ميکردند هم قبول نميکردم)
|
از اين نوع جملات شرطي براي تصور گذشتهاي غير ممکن استفاده ميشود. در واقع در اين نوع جملات، گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد. (ولي به هر حال گذشتهها گذشته!)
if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + .... |
-
If I'd seen you, I would have said hello.
(اگر تو را ديده بودم، سلام ميدادم) -
If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.
(اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود، مجروح نميشد) -
If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.
(اگر ميدانستم شما در بيمارستان بستري بوديد ميآمدم و شما را ملاقات ميکردم) -
I would have gone to see him if I had known that he was ill.
(اگر ميدانستم بيمار بود ميرفتم و به او سر ميزدم)
|
افعال مجهول (the passive voice)
در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل يا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم براي بيان اينکه فاعل چه کاري را انجام دهد استفاده ميکنيم. به اين مثالها توجه کنيد:
-
The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد)
-
My father built this house in 1960. (پدرم اين خانه را در سال 1960 ساخت)
ولي جملات مجهول (passive) به ما اين اجازه را ميدهند که کسي يا چيزي را که کننده يا انجام دهنده عملي نيست (غير عامل) در جاي فاعل قرار دهيم. در واقع از افعال مجهول براي بيان اينکه چه عملي بر روي فاعل اتفاق ميافتد، استفاده ميشود:
-
The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد)
-
This house was built in 1960. (اين خانه در سال 1960 ساخته شد)
هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشيد که در اغلب موارد اينکه چه کسي يا چه چيزي عمل را انجام ميدهد نا معلوم يا بياهميت است. مثلاً در جمله زير اينکه چه کسي اتاق را تميز ميکند براي گوينده اهميتي ندارد:
-
This room is cleaned every day. (اين اتاق هر روز تميز ميشود)
ولي اگر بخواهيم بيان کنيم که چه کسي (يا چه چيزي) آن عمل را انجام داده است، در اين صورت بايد از حرف اضافه by استفاده کنيم:
|
ساختار
بطور کلي براي ساخت صيغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم ميآوريم و اسم مفعول همان فعل را به آن ميافزاييم:
-
معلوم: Somebody cleans this room every day.
-
مجهول: This room is cleaned every day.
-
معلوم: He bought this car last week.
-
مجهول: This car was bought last week.
در جدول زير ميتوانيد فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنيد:
زمان |
معلوم |
مجهول |
حال ساده |
keeps |
is kept |
حال استمراري |
is keeping |
is being kept |
گذشته ساده |
kept |
was kept |
گذشته استمراري |
was keeping |
was being kept |
حال کامل |
has kept |
has been kept |
گذشته کامل |
had kept |
had been kept |
آينده |
will keep |
will be kept |
شرطي |
would keep |
would be kept |
شرطي کامل |
would have kept |
would have been kept |
مصدر |
to keep |
to be kept |
مصدر حال کامل |
to have kept |
to have been kept |
وجه مصدري اسم مصدر |
keeping |
being kept |
زمانهاي مربوط به آينده
در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده ميشود که آنها را به ترتيب اهميت در زير ميبينيد:
1- will + verb
از فعل کمکي will براي نشان دادن آينده در جهتهاي زير استفاده ميشود:
الف- پيشبيني: براي توصيف چيزي که ميدانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:
-
It will be rainy tomorrow.
(فردا هوا باراني خواهد بود) -
You will be sick if you eat all those sweets.
(اگر همه آن شيرينيها را بخوري مريض ميشوي)
ب- بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است:
-
I will answer the phone.
(من تلفن را جواب ميدهم) -
I'll see you tomorrow. bye!
(فردا ميبينمت.خداحافظ)
2- be + going to + verb
الف- از اين ساختار براي بيان برنامهها و تصميماتي که از قبل گرفته شدهاند، استفاده ميشود:
-
We're going to paint this room blue.
(ما ميخواهيم اين اتاق را آبي بزنيم) -
I'm going to be a doctor.
(ميخواهم يک دکتر بشوم)
ب- همچنين از اين ساختار ميتوان براي بيان يک پيشگويي، مخصوصاً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال باشد، استفاده نمود.
-
She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
(او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد) -
It's going to rain. (It's cloudy)
(ميخواهد باران ببارد)
بعضي اوقات تفاوتي بين will و be going to براي يك پيشبيني وجود ندارد.
|
3- حال استمراري (Present Progressive)
از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده ميشود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:
-
I'm meeting my friend this evening.
(امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات ميکنم) -
They are driving to Scotland at the weekend.
(آنها آخر هفته به اسکاتلند ميروند)
گاهي اوقات تفاوتي نميکند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:
-
We're going to see a play tonight.
or: We're seeing a play tonight.
4- راههاي ديگر بيان آينده
راههاي ديگري نيز براي صحبت درباره آينده وجود دارد، به عنوان مثال:
a) Will + be + verb-ing
-
Next week I'll be talking about how to use a microscope.
(هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)
b) Be + to + verb
-
Iranian president is to visit Russia.
(رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد ميکند)
c) Be + about + to + verb
The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد
زمان گذشته كامل
ساختار
جملات مثبت و منفي:
جملات پرسشي:
|
کاربرد
ما از زمان گذشته کامل استفاده ميکنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده است (گذشته در گذشته). در واقع گذشته کامل معادل گذشتهی زمان حال کامل است. (با گذشته ساده مقايسه کنيد)
به مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل توجه کنيد:
گذشته کامل |
حال کامل |
* We weren't hungry. We'd just had dinner. * I didn't know who he was. I'd never seen him before.
|
* We aren't hungry. We've just had dinner. * Who is that man? I've never seen him before.
|
چند مثال ديگر از زمان گذشته کامل:
-
It was the first time he had ever seen a tiger.
-
When I arrived at the cinema, the film had already begun.
-
She didn't want to go to the theatre with the others because she'd seen the play before.
مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده
به تفاوت ميان جملات زير دقت کنيد:
-
When I arrived home, my wife went out.
-
but: When I arrived home, my wife had gone out.
زمان گذشته استمراري
ساختار
جملات پرسشي:
|
جملات مثبت و منفي:
|
کاربرد
از زمان گذشته استمراري بيشتر براي بيان کارهايي استفاده ميشود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتي ادامه داشتهاند ولي حدود زماني آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.
در اغلب موارد گذشته استمراري همراه با گذشته ساده بکار ميرود. در چنين حالتي، گذشته استمراري بر کارها و فعاليتهاي طولانيتر (در پسزمينه) دلالت ميکند، در حالي که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايي دلالت ميکند که در ميانه کارهاي طولانيتر واقع شدهاند.
بطور کلي «گذشته استمراري» در موارد زير بکار ميرود:
1- براي بيان کاري که قبل از زمان خاصي در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:
-
'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.'
(.ساعت 6 چکار ميکرديد؟ داشتم صبحانه ميخوردم)
2- براي بیان کار يا فعاليتي در گذشته که به وسيله چيزي قطع شده باشد:
-
The phone rang when I was watching TV.
(.وقتي داشتم تلويزيون تماشا ميکردم، تلفن زنگ زد) -
While I was driving home, my car broke down.
(.هنگاميکه داشتم به خانه بر ميگشتم، ماشينم خراب شد)
3- براي بيان کار يا فعاليتي به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهاي کامل شده را بيان ميکند):
-
I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)
-
but: I read a book during the flight. (I finished it)
.: Weblog Themes By Pichak :.