در این پست کتاب 1400 واژه انگلیسی ضروری رو براتون قرار دادم که برای دوستان تافلی هم بسیار جذاب و کاربردی هستش و پیشنهاد میکنم حتما دانلودش کنید:
دانلود کتاب 1400 واژه ضروری در زبان انگلیسی به همراه ترجمه فارسی: 2 مگابایت
Proverbs
در این قسمت حدود ۵۰۰ اصطلاح انگلیسی با ترجمه فارسی براتون گذاشتیم
ددانلود 500 اصطلاح انگلیسی: 250 کیلوبایت
(برای مشاهده ی مطالب بر روی ادامه ی مطلب کلیک کنید)
سلام دوستان عزیز.در این قسمت در مورد یکی از مسائل روزمره ای که قطعا جزو جدایی ناژذیر زندگی ما انسان ها هست مطالبی آماده کردم و اون هم درمورد پیام تسلیت یا همدردی برای دوستان هست.
در انگلیسی پیام تسلیت و یا پیام تبریک نوشتن سبک خاصی داره و ما در این پست فعلا به چند نمونه پیام تسلیت و نمونه نوشته اشاره می کنیم و امیدوارم دوستانی که درخواست داده بودن از این مطالب استاده کنن و مفید واقع بشه.(البته ان شاالله همتون خندون و سالم و سرزنده باشید)
قبل از خوندن این مطالب از دوستان خواهش میکنم که اگه مطالب در این مورد داشتید برامون ارسال کنید که بتونیم مثال های متاسب و راهکارهای متفاوتی رو ارائه کنیم.
مثلا برای کسی که عزیزی رو از دست داده میشه همچین پیامی فرستاد:
1- we are so sorry and you have our deepest sympathies on the teath of your father.our thoughts are with you and your family.
2- Our thoughs and prayers are with you.
3- Words cannot even begin to express our sorrow.
4- I am so sorry for your loss.
5- I was deeply saddened to hear of your loss.
6- Please accept my heartfelt sympath on the passing of your .... .
Among the people there are killers who have not yet
shed blood, and thieves who have stolen nothing.
در میان مردم هستند آدم کشانی که هنوز خونی نریخته اند
و دزدانی که هنوز چیزی ندزدیده اند.
Deliver me from he who does not tell the truth unless he stings; and from the man of good conduct and bad intentions; and from him who acquires self-esteem by finding fault in others
(پروردگارا) مرا از دست آن کس رها کن که حقیقت را نمی گوید مگر برای آنکه نیشی بزند٬ و از دست آدمی که کاری نیک می کند و نیتی بد در سر می پروراند٬ و از دست کسی که با عیب جویی از دیگران عزت نفسی برای خود دست و پا می کند.
She Walks In BeautyShe walks in beauty, like the night
Of cloudless climes and starry skies;
And all that's best of dark and bright
Meet in her aspect and her eyes:
Thus mellow'd to that tender light
Which heaven to gaudy day denies.
One shade more, one ray less,
Had half impair'd the nameless grace
Which waves in every raven tress,
Or softly lightens o'er her face;
Where thoughts serenely sweet express
How pure, how dear their dwelling place.
And on that cheek, and o'er that brow
So soft, so calm, yet eloquent,
The smiles that win, the tints that glow,
But tell of days in goodness spent,
A mind at peace with all below,
A heart whose love is innocent!
Lord Byron 1788-1824
مصدر کلمه ایست که معنی انجام عملی را به صورت آزاد و کلی بیان می کند و وابسته به هیچکدام از زمان ها نیست.از همین مصدر است که افعال را در زمانهای حال - گذشته و آینده بکار می بریم. در حقیقت می توان گفت که مصدر ریشه فعل یا مادر افعال است.علامت مصدر در زبان فارسی (ت-ن) و (د-ن) می باشد.مانند:رفتن ، آمدن، نوشیدن، خوردن.همانطوریکه در زبان فارسی خود کلمه مصدر (مثل نوشتن ) را در جمله بکار نمی بریم در زبان انگلیسی نیز خود کلمه مصدر یعنی فعل و حرف اضافه to بکار برده نمی شود ، مگر بعد از بعضی از افعال خاص که فقط بعد از آنها از مصدر استفاده می شود.
مثال : I like to drink some cold water دلم می خواهد مقداری آب خنک بنوشم
توجه: اگر فعل like بصورت یک مفهوم کلی و عمومی بکار رود بعد از آن بایستی از اسم مصدر استفاده شود.
مثال: I don,t like smoking cigarette من سیگار کشیدن را دوست ندارم
کاربرد مصدر زبان انگلیسی:
1. بعد از افعال زیرمصدر بکار می رود:
قول دادن | promise |
فراموش کردن | forget |
خواستن | want |
دوست داشتن | like |
سوگند خوردن | swear |
موافقت کردن | agree |
امتناع کردن | refuse |
قصور کردن | fail |
امیدواربودن | hope |
درنگ کردن - تأمل کردن | hesitate |
دوست داشتن | would like |
یادگرفتن - آموختن | learn |
تصمیم داشتن | decide |
تصمیم گرفتن | make a decision |
قصد داشتن | plan |
تصمیم گرفتن | determine |
به عهده گرفتن | under take |
به نظر رسیدن | seem |
اداره کردن- سازمان دادن | manage |
سعی کردن | try |
کوشش کردن | attempt |
توقع و انتظار داشتن | expect |
ترسیدن ( از انجام کاری) | be afraid |
آرزو کردن - آرزو داشتن | wish |
اللّهُلاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَيُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۲۵۵﴾ هيچ معبودي نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند، هيچگاه خواب سبك و سنگينياو را فرا نميگيرد، (و لحظهاي از تدبير جهان هستي، غافل نميماند،) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست، كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! (بنابراين، شفاعت شفاعت كنندگان، براي آنها كهشايسته شفاعت اند، از مالكيت مطلقه او نميكاهد). آنچه را در پيش روي آنها ( بندگان) و پشت سرشان است ميداند، (و گذشته و آينده، در پيشگاه علم او، يكسان است). و كسي از علم او آگاه نميگردد، جز به مقداريكه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است، و علم و دانش محدود ديگران، پرتوي از علم بيپايان و نامحدود اوست). تخت (حكومت) او، آسمانها و زمين را در بر گرفته، و نگاهداري آن دو ( آسمان و زمين)، او راخسته نميكند. بلندي مقام و عظمت، مخصوص اوست.
|
QARIB: allah, there is no god except he, the living, the everlasting. neither dozing, nor sleep overtakes him. to him belongs all that is in the heavens and the earth. who is he that shallintercede with him except by his permission! he knows what will be before their hands and what was behind them, and they do not comprehend anything of his knowledge except what he willed. his seat embraces the heavens and the earth, and the preserving of them does notweary him. he is the high, the great. |
SHAKIR: allah is he besides whom there is no god, the everliving, the self-subsisting by whom all subsist; slumber does not overtake him nor sleep; whatever is in the heavens and whatever is in the earth is his; whois he that can intercede with him but by his permission? he knows what is before them and what is behind them, and they cannot comprehend anything out of his knowledge except what he pleases, his knowledge extends over the heavens and theearth, and the preservation of them both tires him not, and he is the most high, the great |
PICKTHAL: allah! there is no deity save him, the alive, the eternal. neither slumber nor sleep overtaketh him. unto him belongeth whatsoever is in the heavens and whatsoever is in the earth. who is he that intercedethwith him save by his leave? he knoweth that which is in front of them and that which is behind them, while they encompass nothing of his knowledge save what he will. his throne includeth the heavens and the earth, and he is never weary of preserving them. he is the sublime, the tremendous. |
YUSUFALI: allah! there is no god but he,-the living, the self-subsisting, eternal. no slumber can seize him nor sleep. his are all thingsin the heavens and on earth. who is there can intercede in his presence except as he permitteth? he knoweth what (appeareth to his creatures as) before or after or behind them. nor shall they compass aught of his knowledge except as he willeth. his throne doth extend over the heavens and the earth, and he feeleth no fatigue in guarding and preserving them for he is the mosthigh, the supreme in glory |
لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُسَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾
در قبول دين، اكراهي نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافي، روشن شده است. بنابراين، كسي كهبه طاغوت (بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر) كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمي چنگ زده است، كه گسستن برايآن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.
|
QARIB: there is no compulsion in religion. righteousness is now distinct from error. he who disbelieves in the idol and believes inallah has grasped the firmest tie that will never break. allah is hearing, knowing. |
SHAKIR: there is no compulsion in religion;truly the right way has become clearly distinct from error; therefore, whoever disbelieves in the shaitan and believes in allah he indeed has laid hold on thefirmest handle, which shall not break off, and allah is hearing, knowing |
PICKTHAL: there is no compulsion in religion. the right direction is henceforth distinct fromerror. and he who rejecteth false deities and believeth in allah hath grasped a firm handhold which will never break. allah is hearer, knower. |
YUSUFALI: let there be no compulsion in religion: truth stands out clear from error: whoever rejects evil and believes in allah hath grasped the most trustworthy hand-hold, that neverbreaks. and allah heareth and knoweth allthings. |
اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِإِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْفِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۵۷﴾
خداوند، ولي و سرپرست كساني است كه ايمان آوردهاند، آنها رااز ظلمتها، به سوي نور بيرون ميبرد. (اما) كساني كه كافر شدند، اولياي آنها طاغوتها هستند، كهآنها را از نور، به سوي ظلمتها بيرون ميبرند، آنها اهل آتش اند و هميشه در آنخواهند ماند.
|
QARIB: allah is the guardian of those whobelieve. he brings them out from darkness into the light. as for those who disbelieve, their guides are idols, they bring them out from the light into darkness. they are the companions of the fire and shall live in it for ever. |
SHAKIR: allah is the guardian of those who believe. he brings them outof the darkness into the light; and (as to) those who disbelieve, their guardians are shaitans who takethem out of the light into the darkness; they are the inmates of the fire, in it they shall abide |
PICKTHAL: allah is the protecting guardian of those who believe. he bringeth them out of darkness into light. as for those who disbelieve, their patrons are false deities. they bring them out of light into darkness. such are rightful owners of the fire. they will abide therein. |
YUSUFALI: allah is the protector of those who have faith: from the depths of darkness he will lead them forth into light. of those who reject faith the patrons are the evil ones: from light they will lead them forth into the depths of darkness. they will be companions of the fire, to dwell therein for ever |
فعل کمکی should و would - should گذشته shall وwould گذشته will می باشد.که اکثراً در زمان های آینده در گذشته بکار می روند که بموقع از آنها صحبت خواهد شد
He said that he would come here by noon
او گفت که تا ظهر به اینجا خواهد آمد
I said that I should /would telephone him at 10 o'clock
به او گفتم که ساعت ده به او تلفن خواهم کرد
Would در موارد زیر بکارمی رود:
1. Would در زمان حال نشان دهنده درخواست انجام عملی از مخاطب است. مثال :
Would you show me the way to the station?
2. would عادت را نیز در زمان گذشته نشان می دهد یعنی عیناً نقش used to را در جمله بازی می کند مثال :
He used to get up early when he was ten
He would get up early when he was ten
وقتی ده ساله بود زود ازخواب بلند میشد( عادت داشت زود از خواب برخیزد)
3. Would با فعل like به جای want بکار می رود.و به جمله فرم مؤدبانه می دهد.مثال :
I want to see Mr.pitt
من می خواهم آقای پیت را ببینم (فرم معمولی )
I would like to see Mr.pitt
من می خواهم آقای پیت را ببینم ( فرم مؤدبانه)
Do you want to come with us?
Would you like to come with us?
در حالت سوالی می توان به جای like از care نیز استفاده کرد.مثال:
Would you care to come with us?
Should در موارد زیر بکارمی رود:
الف: در زمان حال یا آینده
1 – در حکم وظیفه you should pay your depts تو باید قرضهایت را بپردازی
2 – در حکم پند و اندرز و نصیحت you should eat more fruit
3 – درموارد فوق می توان از ought to نیز استفاده کرد you ought to pay your depts
ب. برای بیان عملی که در گذشته بایستی انجام میشده : چنانچه بخواهیم از کلمه should در گذشته استفاده نماییم باید حتماً بعد از آن از فرمول (اسم مفعول + have ) استفاده کرد. چنانچه جمله منفی باشد نشان می دهد که عمل انجام شده است ولی اگر جمله مثبت باشد نشان می دهد که عمل انجام نشده است.
به دو جمله زیرتوجه کنید:
You shouldn’t have telephoned her. (But you aid)
شما نمی بایستی به او تلفن می کردید(ولی کردید)
You should have telephoned her. (But you didn’t)
You ought to have telephoned her. (But you didn’t)
شما بایستی به او تلفن می کردید (ولی نکردید)
چون should با ought to یکی است می توان درجملات فوق از ought to نیز استفاده کرد.مثال دیگر:
You ought to have prepared your homework carefully
You should have prepared your homework carefully
بعداز افعالی مانند suggest – propose و (insist (on می توان از فرمول زیر استفاده نمود:
Should +فاعل +that
Tom suggested that I should sell the house
تام پیشنهاد کرد که من منزل را بفروشم
He proposed that we should postpone the trip
او پیشنهاد کرد که مسافرت را بتعویق بیاندازیم
He insisted that Ali should not go till he arrived
او اصرار داشت که تا آمدن او علی برود
بعد از کلمه lest به معنی مبادا از should استفاده می شود.مثال:
His father was terrified lest he should slip on the icy rocks
پدرش می ترسید مبادا اوروی صخره های یخی لیز بخورد
His father was terrified lest he should have slipped on the icy rocks
پدرش می ترسید مبادا او روی صخره های یخی لیز خورده باشد
منتظر نظرات مفید شما هستم
فعلcan – فعلی است ناقص و دارای علامت مصدر یعنی to نبوده و هرگز به صورت استمراری در جمله بکار نمی رود .گذشته این فعل could است ولی اسم مفعول ندارد وبرای ساختن زمان های کامل از اسم مفعول to be able to که معادل can می باشد یعنی had been able to استفاده می گردد.
مثال
I can speak English with her
He could read before he was four
So far I have not been able to solve this problem
تا کنون نتوانسته ام این مشکل را حل کنم
موارد کاربرد can :
1. Permission (اجازه) مثال: ؟Can I come in می توانم داخل بشم ؟
2. Ability (قدرت ) : برای بیان قدرت و توانایی انجام کاری از can و معادل آن یعنی (to be able to ) می توان استفاده نمود و این قدرت و توانایی خود به دو دسته تقسیم می گردد:
الف : قدرت جسمانی (Physical ability )
I can not lift this chair because it is too heavy
ب: قدرت فکری یا مهارت ( Metal Ability )
He can solve your difficulties easily
☯ فعل can بیانگر توانایی حاصل از امکانات نیز می باشد. مثال
Can you com to our house tonight?
You can buy your clothes cheaply in England
☺ عدم توانایی با can not بیان می شود و بجای آن میتوان be not able to یا be unable to استفاده کردمثال:
He is able to agree to your request
He is not able to agree to your request
He is unable to agree to your request
☺در زمان گذشته نیز به جای could می توان از صwas able to یا were able to استفاده کرد .مثال :
He was able to climb the wall
They were able to solve our difficulties
He was not able to climb the wall
殣 بین can و to be able to یک فرق مختصر وجود دارد ؛ چنانچه انجام عملی بوسیله فاعل مقدور باشد ولی فاعل تمایلی به انجام آن عمل نداشته باشد از فرم مثبت to be able to استفاده می گردد و حال آنکه اگر فاعل ذاتاً توانایی انجام عمل را نداشته باشد از فرم منفی could استفاده می گردد.
He was able to finish the book, but he went to bed
He couldn’t finish the book, so he went to bed
تبصره : could در زمان حال در نقش can نیز بکارمی رودو می توان گفت که فرم مؤدبانه آن است
Could you open the window?
涣 بعد از could می توان از ( اسم مفعول +have ) نیز استفاده است و آن زمانی است که شخص می توانسته کاری را انجام دهد ولی به عللی انجام نداده است ↓
He could have brought the goods to us
او می توانست کالاها را برای ما بیاورد ( ولی نیاورد)
.: Weblog Themes By Pichak :.