زمانهاي انگليسي                                             

                        

زمان شکلی از فعل است که عمل یا حالتی را در زمان نشان می دهد. به طور کلی در زبان انگلیسی سه زمان اصلی وجود دارد: زمان حال، زمان گذشته و زمان آینده.

هر زمان دارای چهار حالت: ساده،استمراری، کامل و کامل استمراری است. زمان های اصلی زمان های واقع شدن فعل را نشان می دهند و چهار حالت مختلف نحوه و چگونگی انجام کار را. با توجه به سه زمان اصلی و چهار حالت هر یک، می توان گفت که در انگلیسی12 زمان به طریق زیر وجود دارد:

 

زمان هاي آینده

آینده ساده (مستقبل ساده)

آینده استمراری

آینده کامل

آینده کامل استمراری

 

زمان هاي گذشته

گذشته ساده (ماضی ساده)

گذشته استمراری

گذشته کامل (ماضی بعید)

گذشته کامل استمراری

 

زمان هاي حال

حال ساده (مضارع)

حال استمراری

حال کامل (ماضی نقلی)

حال کامل استمراری

 

زمان حال ساده

Simple Present Tense

طرز ساختن:

شكل ساده فعل (مصدر بدون to)  +     فاعل

 

تبصره_ در سوم شخص مفرد فعل s  یا  es  می گیرد.

موارد استعمال:

1- برای کارهای عادی و تکراری.در این حالت یکی از قیود تکرار مانند  often، never و غیره بین فاعل و فعل اصلی جمله قرار می گیرد:

I usually go to school at 8 o'clock.

 

2- برای کارهای تغییر ناپذیر و حقیقی:

The earth moves round the sun.

 

3- برای کارهای عادی ولی تغییر پذیر:

He has a lot of friends.

 

4- برای کارهایی که در زمان آینده نزدیک به طور قطع صورت می گیرد:

My friend leaves Tehran for Paris tomorrow.

 

5- افعالی که مربوط به هوش و حواس بوده و یا غیر ارادی باشند با زمان حال بیان می شوند.پاره ای ازاین افعال عبارتند از:

understand, know, notice, mean, want, believe, refuse, have, process, forget, remember, be, wish, consider, forgive, seem, think, imagine, see, hear, feel, smell, taste, suppose, trust, etc.

 

6- برای وقایع تاریخی که در گذشته اتفاق افتاده و گوینده بخواهد آن را برای شنوندگان با اهمیت خاصی بیان کند.

7- برای بیان استعداد و توانایی از زمان حال ساده استفاده می شود:

He solves difficult problems.

 

8 - بعد از حروف ربط زیر اگر فعلی به آینده دلالت کند به جای آینده از حال ساده استفاده می کنند:

After, before, since, as soon as, until, till, as, if, unless, when, whenever

مانند:

He will begin his new jobs as soon as he returns home.

 

 

زمان حال استمراری

Present Continuous Tense

  طرز ساختن:

شكل ing دار فعل اصلي am /are/is + +فاعل

 

موارد استعمال:

1- بیان کارهایی که در لحظه صحبت ناتمام و در حال ادامه است.در این مورد قیدهایی مانند now, at present, for the time being و غیره همراه است:

He is speaking French now.

 

2- بیان کارهایی که هنوز پایان نیافته و برای مدتی ادامه خواهد داشت:

We are studying English these days.

 

3- بیان کارهایی که به صورت عادتی تازه درآمده و احتمالاً زیاد دوان نخواهد داشت:

He is going for a walk once a week.

 

4- بیان کارهایی که در آینده نزدیک صورت می گیرد.در این مورد ذکر قید زمان آینده ضروری است:

They are leaving for London tomorrow.

 

5- افعالی که تحت کنترل بشر نیست و غیر ارادی است در زمان حال استمراری کمتر کاربرد دارد و به جای آن زمان حال ساده به کار می رود:

I forget his name.

 

یادآوری_ در مورد فوق اگر جنبه و معنی ارادی مورد نظر بود زمان حال استمراری (زمان های استمراری) می توان به کار برد:

(فعل  see ارادی است) 

I see he has written the matter.

 

به موضوع رسیدگی می کنم(فعل ارادی است)

I am seeing to the matter.

                        

 

 

 زمان حال کامل (ماضی نقلی)

Present Perfect Tense

طرز ساختن:

اسم مفعول (قسمت سوم فعل اصلي) + have / has + فاعل

 

موارد استعمال:

1- کاری که در زمان گذشته نامعلوم انجام گرفته است:

He has seen this film.

 

2- کاری که در گذسته نزدیک انجام گرفته است.در این مورد معمولاً قید just بین فعل معین و اسم مفعول فعل قرار می گیرد:

He has just begun the work.

3- کاری در گرشته به کرات تکرار شده است:

I have read this novel many times.

 

4- کاری که در گذشته انجام گرفته و اثر آن تا به حال باقی است.در این مورد معمولاً  یکی از حروف اضافه since  یا for به کار برده می شود:

We have studied English since 1970.

 

تبصره1_ در مورد فوق گاهی یکی از فعل های زیر به کار برده می شود:

never, ever, always, recently, lately

He has recently been in America.

 

تبصره2_to be to  در ماضی نقلی به معنی رفتن و از جایی دیدن کردن و to be in  به معنی اقامت کردن است:

از اصفهان دیدن کرده اند.

They have been to Isfahan.

 

زمان حال کامل استمراری  

 Present Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با  ing+

+ been

have

  +     فاعل

has

 

موارد استعمال:

1- کارهایی که در گذشته آغاز شده و ادامه یافته و تا زمان حال رسیده و ممکن است در آینده نیز ادامه یابد:

He has been reading this novel since yesterday afternoon.

 

2- گاهی عملی از گذشته آغاز شده و ادامه یافته و به زمان حال می رسد ولی در زمان حال قطع می شود:

I have been written a letter for half an hour.

 

3- بیان کارهایی که در گذشته ادامه داشته در ضمن بین زمان مورد نظر منقضی نشده است:

We have been doing our homework all this afternoon.

 

 

زمان گذشته ساده یا ماضی مطلق                                         Simple Past tense

طرز ساختن:

زمان گذشته فعل  (قسمت دوم)

+فاعل

 

موارد استعمال:

1- کارهایی که در گدشته معینی انجام گرفته و در این مورد قیدهایی نظیر ago, last night, yesterday و نظایر آنها با جمله همراه است:

I finished my work two hours ago.

 

2- کارهایی که در گذشته به صورت عادت و تکرار انجام گرفته و اغلب با یکی از قیدهای تکرار همراه است:

When I was in London, I often went to the opera.

 

تبصره_ ممکن است به جای قید و زمان گذشته فعل از ترکیب (مصدر+ used to ) استفاده کرد.این عمل غالباً برای کارهایی است که در گذشته عادت بوده ولی اکنون متروک است:

I used to play football when I was 16 years old.

 

3- بعد از حرف ربط unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان شرط حال(فرض حال)،زمان گذشته به کار می رود:

If I saw him, I should tell him the matter.

 

 

زمان گذشته استمراری (ماضی استمراری)

Past Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing   +

was

+ فاعل

were

 

موارد استعمال:

1- کاری که در گذشته ادامه داشته و همزمان با آن کار دیگری صورت گیرد:

We were reading newspaper when the telephone rang.

 

2- کاری که در گذشته معین مدتی ادامه داشته است:

He was swimming at 3 o'clock yesterday.

 

3- کارهایی که همزمان با هم در گذشته مدتی ادامه داشته است:

When we were playing chess, my father was watching television.

 

4- کارهایی که در طول زمان معین در گذشته ادامه داشته است:

All last month we were visiting round Europe.

 

 

زمان گذشته کامل (ماضی بعید)                Past Perfect Tense

طرز ساختن:

اسم مفعول    (قسمت سوم فعل)

+had

+فاعل

 

موارد استعمال:

1- بیان کاری که در گذشته قبل از گذشته دیگر انجام گرفته است:

When we got to the station, the train had left.

 

2- بیان کاری که قبل از زمانی در گذشته انجام گرفته است:

They had finished the work before noon.

 

تبصره_ گاهی فعل زمان گذشته (مورد اول) و یا قید زمان گذشته(مورد دوم) از جمله حذف می شود ولی شنونده از مضمون سخن بدان پی می برد:

I had seen him (before I left the school).

 

3- بعد از حرف ربط قیدی مانند unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان فرض گذشته به کار می رود:

If he had come earlier, he would have seen the doctor.

 

زمان گذشته کامل استمراری

Past Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing

+been

+had

+فاعل

 

موارد استعمال:

هر گاه دو کار در زمان گذشته انجام گرفته و یکی از کارها مقدم بر دیگری باشد و در عین حال مدتی نیز ادامه داشته باشد آن را به صورت ماضی بعید استمراری بیان می کند:

He had been living in Tehran for 10 years before he died.

 

 

زمان آینده کامل استمراری

 Future Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing +

+ been

+ have

shall

 +   فاعل

will

 

موارد استعمال:

قرینه این زمان در زبان فارسی وجود ندارد ، این زمان برای کاری است که تا زمان معینی در آینده انجام گرفته و کامل شده یا فبل از زمانی در آینده تمام شده ولی ضمناً مدتی نیز ادامه داشته باشد:

I shall have been living in Tehran for 20 years by next month.

 

 

زمان آینده کامل                        Future Perfect Tense

طرز ساختن:

اسم مفعول فعل

 + have

shall

+     فاعل

will

 

موارد استعمال:

1- كاری که قبل از کار دیگری در آینده تمام و کامل شده است:

When you return, I shall have done my work.

 

2- کاری که تا زمان معینی در آینده انجام گرفته و تمام شده است.در این مورد معمولاً حرف اضافه زمانی by  قبل از قید زمان آینده به کار می رود:

This trip will have sailed by 9 o'clock tomorrow night.

 

نكته: بعد از حروف ربطی مانند as soon as ,  until , till که زمان موقت و نزدیک را می رسانند به جای آینده کامل،ماضی نقلی به کار می برند:

   I will see you as soon as I have finished my work.  

 

زمان آینده استمراری

 Future Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing  +

be

shall

+     فاعل

will

 

موارد استعمال:

این زمان قرینه ماضی استمراری است و تقریباً در آن موارد منتها در آینده به کار می رود:

1- کاری که در آینده ادامه دارد و کاری بر آن واقع می شود:

When you arrive, we shall be having dinner.

 

2- کاری که در زمان معینی در آینده در حال ادامه است:

At 2 o'clock tomorrow afternoon we shall be playing football.

 

3- کارهایی که همزمان با هم در آینده ادامه خواهد داشت:

While they will be listening to the radio, we shall be playing chess.

 

4-  کاری که در طول زمان معینی در آینده ادامه خواهد داشت:

I shall be traveling round Europe all next month.

 

نكته: موارد استعمال و تغییرات مربوط به will ,  shall در اشخاص مختلف در این زمان نیز نظیر آینده ساده است.

 

 

زمان آینده ساده

 Simple Future Tense

 طرز ساختن:

مصدر بدون to   +

shall

+    فاعل

will

 

نكته1: در اول شخص مفرد و جمع از فعل معین shall و در بقیه اشخاص از  will استفاده می شود.

نكته2: در موقع سوال در دوم شخص در صورتی که منظور گوینده درخواست و تقاضا باشد از will استفاده می کنن:

آیا ممکن است در را باز کنید؟

Will  you open the door?

 

 ولی اگر صرفاً آینده سوالی معمولی مورد نظر باشد جمله فوق به این ترتیب خواهد بود:

آیا در را باز خواهید کرد؟

Shall you open the door?

    کاربرد will , shall منظورهای مختلفی را بیان می کند که در زیر به آنها اشاره می کنیم:

الف_ will در اول شخص به جای shall مفهوم قصد و قول و یا تمایل دارد:

قول می دهم این کار را برای شما انجام دهم.

I will do it for you.

                        

 ب_ در دوم شخص مفرد و جمع کاربرد shall به جای  will در حالت منفی و سوالی بیان تهدید و یا قول است که گوینده در مورد مخاطب خود به کار می برد:

این کار را نخواهی کرد. 

You shall not do it.

 

پ_ کاربرد shall در سوم شخص مفرد و جمع مبین تهدید و یا قولی است که گوینده در مورد سوم شخص مخاطب خود می دهد:

این مسئله را حل خواهدکرد.

He shall solve this problem.                   

 

ت_ در دوم شخص مفرد و جمع همچنین در سوم شخص مفرد و جمع آوری برای بیان اجازه،shall به کار می برند:

You shall see him if you want.

 

ث_ ترکیب shall we معادل let us بوده و مفهوم کسب اجازه است.

اجازه می دهید بازی را آغاز کنیم؟

Shall we begin the play?

 

موارد استعمال:

برای بیان کارهایی که در زمان معینی در آینده احتمال وقوع دارد:

We shall take an exam next month.

 

یادآوری1_ در انگلیسی آمریکایی امروزه فعل will  را برای تمام اشخاص به کار می برند.

یادآوری2_ افعال:hope, want, intend, promise, except, choose, like, mean به جای فعل آینده به کار برده می شود:

He hopes to visit Europe next summer.

 

یادآوری3_ افعال ناقص در آینده به کار نمیروند و به جای آنها از افعال مترادف آنها استفاده می شود مانند can که در آینده به صورت  be able به کار می رود:

I shall we able to finish my article tonight.

 

توجه1_ یکی دیگر از فرمول هایی که در آینده به کار می رود:

 

  مصدر   +

be   going  to

  +     فاعل

 

این فرمول از آینده صرفاً برای کارهای قطعی و معین در آینده است.موقع ترجمه این ترکیب در فارسی از عبارات نظیر قصد دارم،می خواهم،و غیره استفاده می کنند:

میخواهند ما را به شام دعوت نمایند.

They are going to invite us to dinner.

 

توجه2_ غیر از دو فرمول بالا که بررسی گردید برای آینده نزدیک از دو ترکیب

  "to be about to" و    "to be on the point of" نیز استفاده می کنند:

در شرف اتمام کار خویش است.

He is about to finish his work.             

قصد فرار دارند.

They are on the point of running away.                 

 

زمان گذشته کامل استمراری

Past Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing

+   been

+  had

  +    فاعل

 

موارد استعمال:

هر گاه دو کار در زمان گذشته انجام گرفته و یکی از کارها مقدم بر دیگری باشد و در عین حال مدتی نیز ادامه داشته باشد آن را به صورت ماضی بعید استمراری بیان می کند:

He had been living in Tehran for 10 years before he died.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:2 | نویسنده : sahar teacher |

اســــم در نقش صفت

 

در زبان انگليسي گاهــي يك اسم قبل از اسم ديگري در نقش صفت ظـــاهر مي شود و آن را توصيف مي كند. چنين اســمي ( اسم در نقش صفت ) اولاً بايد مفــرد باشد و ثانياً محل آن بــــلافاصله قبل از موصوف مي باشد .

تذكر1 : توجه داشته باشيد كه (s) در بعضي از كلمــات مانند : news – physics و … s جمع نيست .

news report  _  physics  teacher

 

تذكر2: همانگونه كه مي دانيد يكي ديگر از راههاي معمــــول براي توصيف اسم، استفاده از صفت قبل از اسم مي باشد .

a good – beautiful – fat – thin – happy – clever / girl

 

تذكر3: با جابجا كردن اسم ها معني عبارت تغيير مي كند .

گل باغچه اي                          a  garden flower

باغچه ي گل                            a flower garden

 

كارگر شب(شب كار) a night worker                  

شب كارگر            a worker night                    

 

گزينه ي درست را انتخاب كنيد .

1. A store which sells shoes is a …………….. .

a. shoes store                         b. store shoes      

c. shoe store                          d. shoes stores

 

2. The desks that are used in offices are called ……………. .

a. offices desks                      b. office desks      

c. desks offices                      d. desks office

 

3. The story which is about life is the ……………

a. life story                            b. story life          

c. story of the life                   d. a and c

 

4. A bridge which is made of stone is called a ………….. .

a. bridge stone                     b. stone’s bridge        

c. bridge’s stone                   d. stone bridge

 

5. Flowers that grow in spring are ………….. .

a. spring flowers                  b. flowers spring       

c. spring flower                    d. flower spring

 

جملات زير را كامل كنيد .

1. A student who studies history is called a ………………

2. A book which is about grammar is called a ………………

3. Dishes which are made of iron are called ……………….



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:2 | نویسنده : sahar teacher |

انواع کلمات (part of speech )

در دستور زبان انگلیسی هشت نوع کلمه وجود دارد:

 

1- اسم (Noun).                مثال: Ali - book - lion - umbrella

2- صفت (Adjective)           مثال: large – good – hot - beautiful

3- ضمير (Pronoun)            مثال: him – them – We - They

4- فعل (Verb)                   مثال: go – come – read - watch

5- قيد (Adverb)                 مثال: well – slowly – badly - rapidly

6- حرف اضافه (Preposition) مثال: in – at – by - to

7- حرف ربط (Conjunction)   مثال: and – or – but - so

8- صوت (Interjection)         مثال: oh - Bravo 

 

البته بعضی از کلمات وجود دارند که نسبت به هر جمله می توانند معانی مختلف داشته باشند. به جملات زیر توجه کنید:

1. I gave him a present.

2. I can not tell you at the present moment.

3. They will present you to the king.

4. At present he is absent.

 

همانطور که ملاحظه می کنید در جمله اول present به معنای هدیه است. (اسم)

در جمله دوم present معنای حال یا حاضر می دهد.(صفت)

در جمله سوم present به معنای مهیا و آماده کردن است.(فعل)

در جمله آخر present به معنای اکنون یا زمان حال است. (قید)

 

طبیعی است برای تشخیص اینکه یک کلمه در مکانهای مختلف چه معنی می دهد باید گنجینه لغت بیشتری برای خود فراهم آوریم و این میسر نیست مگر با مطالعه کردن و سرو کار داشتن با واژگان انگلیسی و تمرین کردن.

 

اسم (Noun)

 

    اسم در هر زبانی به طور کلی برای نامیدن شخصی یا حیوانی یا چیزی یا مفهومی به کار می رود. اسمها را می توانیم به دو دسته کلی تقسیم کنیم. 

اسمهای عام  (common nouns)

اسمهای خاص   ( proper nouns)

اسم عام اسمی است که شامل همه افراد همجنس باشد مانند: man- city- book- girl که شامل هر دختر، کتاب، شهر و مردی می شود.

 

اسم خاص اسمی است که نشان دهنده فرد یا افرادی مخصوص و معین باشد که از آن شخص یا مکان و ...  با آن نوع مشخصات خاص فقط یکی وجود دارد. مانند: Iran - Tehran - Ali - John   . ممکن است گفته شود که میلیونها علی در دنیا وجود دارد اما باید توجه داشته باشیم که هیچکدام از علی ها عیناً مثل هم نیستند و هیچ انسان مشابه به هم که صد در صد عین هم باشند وجود ندارد.

باید توجه داشته باشیم که اسمهای خاص طبیعتاً نمی توانند جمع بسته شوند یا علامت مفرد بگیرند. اما اسمهای عام می توانند جمع و مفرد داشته باشند.

 

طريقه جمع بستن اسم

 

اسم از نظر تعداد بر دو قسم است: اسم مفرد: Singular و اسم جمع: Plural.

برای جمع بستن اسمها به آخر اسم حرف s اضافه می شود.به این  مثالها  توجه کنید.

 

boy             boys

girl             girls

desk           desks

lion                lions

 

البته بعضی استثناها هم وجود دارد که تعدادی از آنها را با همدیگر مرور می کنیم.

 

1- کلماتی که آخرشان به حروف s- sh- ch- x ختم می شوند برای جمع شدن es می گیرند.به این مثالها توجه کنید.

 

bus                               buses

brush                            brushes

box                               boxes

watch                           watches

                    

کلماتی که به o ختم می شوند هم معمولا es می گیرند اما استثناهایی هم وجود دارند.

potato                         potatoes

tomato                        tomatoes

radio                           radios    

piano                          pianos

 

2- کلماتی که به حرف y ختم می شوند اگر قبل از y حرف بی صدا (یعنی غیر از حروف a- i- e- o- u ) وجود داشته باشد حرف y تبدیل به ies می شود.

country                       countries

dictionary                    dictionaries

lady                               ladies

 

اگر قبل از حرف y حرف صدادار وجود داشته باشد جمع بستن به صورت معمولی است.

boy                            boys

 

3- معمولا کلماتی که به f یا fe ختم می شوند این حروف تبدیل به ves می شوند.

wife                         wives

wolf                        wolves

knife                        knives

 

4- تعداد محدودی از کلمات وجود دارند که به صورت معمول جمع بسته نمی شوند و  جمع خاص خودشان را دارند.

man                        men

woman                    women

tooth                       teeth

foot                         feet

goose                     geese

child                       children



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:2 | نویسنده : sahar teacher |

جملات معلوم و مجهول

جمله ي معلوم : جمله ي معلوم جمله اي است كه فاعل آن مشخص باشد .

جمله ي مجهول : جمله ي مجهول جمله اي است كه فاعل آن ( كننده ي كار ) مشخص نيست .

 اينگونه جملات را هنگامي بكار مي بريم كه :

1- فاعل جمله مشخص نباشد .

2- فاعل از درجه ي اهميت كمي برخوردار باشد لذا گوينده از ذكر آن خودداري مي كند و يا اينكه فاعل  را در آخر جمله ذكر مي كند .                                     

3- مفعول و نوع عمل از اهميت ويژه اي برخوردار باشد .

طريقه مجهول كردن جملات معلوم

براي تبديل جملات معلوم به مجهول مراحل زير را انجام مي دهيم :

1- مفعول جمله ي معلوم را به ابتداي جمله ي مجهول انتقال مي دهيم .

2- با توجه به زمان فعل جمله ي معلوم از يكي از افعال to be استفاده مي كنيم .

تذكر1 : چنانچه فعل جمله ي معلوم حال ساده باشد از يكي از افعال am-are-is استفاده مي كنيـــم .

           چنانچه فعل جمله ي معلوم گذشته ساده باشد از يكي از افعال was-were استفاده مي كنيم .

           چنانچه فعل جمله ي معلوم آينده ساده باشد از فعل will be استفاده مي كنيم .

           چنانچه فعل جمله معلوم ماضي نقلي باشد از have/has been استفاده مي كنيم.

           چنانچه فعل جمله معلوم ماضي بعيد باشد از had been استفاده مي كنيم.

           چنانچه فعل جمله معلوم آينده قصدي باشد از am/is/are going to be استفاده مي كنيم.

تذكر2 : فعل to be را متناسب با مفعول جمله ي مجهول بكار مي بريم .

3- اسم مفعول ( شكل سوم فعل ) فعل اصلي جمله ي معلوم را بعد از فعل to be در جمله ي مجــهول    بكار مي بريم .

4- بقيه ي جمله ي معلوم را پس از اسم مفعول در جمله ي مجهول بازنويسي مي كنيم .

يادآوري : جملات معلومي را مي توان به مجهول تبديل كرد كه فعل آن متعددي  بوده و پس آن مفعول  بكار رفته باشد .بنابراين جملات معلومي كه فعل آن لازم باشد را نمي توان به مجهول تبديل كرد زيرا در اينگونه جملات مفعول وجود ندارد .

        بقيه ي جمله + مفعول + فعل اصلي + فاعل = جمله ي مـعلوم 

بقيه ي جمله + اسم مفعول + يكي از اشكال to be + مفعول = جمله ي مجهول

تذكر : چنانچه مفعول در جمله ي معلوم بشكل ضمير مفعولي بكار رفته باشد هنگامي كه آنرا به ابتداي

         جمله ي مجهول منتقل مي كنيم مي بايست آنرا بشكل ضمير فاعلي مشابهش تبديل كنيم .

me                       I                             us                        we 

you                    you                         you                       you

him                     he                          them                    they

her                     she   

it                         it    

نمونه سوال

زير گزينه ي درست خط بكشيد .  

1.The film ………………… at school two days ago .

a.showed                  b.is showed                     c.was showed                 d.shows

 

2………………. the car be washed ?

a.Is                           b.Will                               c.Does                            d.Did

 

3.A new school will be ……………… near our house next year .

a.build                      b.builds                            c.building                       d.built

 

4.This car ……………. repeired every day .

a.will                        b.will be                           c.is                                  d.was

 

5.They ……………… seen in the park last week .

a.aren’t                     b.weren’t                          c.will                               d.will be

جملات زير را به مجهول تبديل كنيد .

1.He passed the water to Ali .

………………………………

2.I will teach English naxt year .

…………………………………

3.He did his homework yesterday.

…………………………………...

4.They show the cartoon on Sundays .

……………………………………….

5.Did Neda repair the watch last night.

……………………………………….

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .

1.This house …………………….. ( build ) two years ago .

2.Two men ……………………… ( kill ) in the accident .

3.The sick man …………………… ( take ) to the hospital .

4.Many people will be …………………… ( invite ) to the party .

5.A letter was …………………. ( write ) yesterday .

بجاي نقطه چين از شكل صحيح فعل to be استفاده كنيد .

1.The tickets ……………. bought last night .

2……………. the rooms be cleaned tomorrow .

3.The dishes …………….. not washed every day .



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:1 | نویسنده : sahar teacher |

دو فعــل پي در پي ( قسمت اول )

گاهي در انگليسي دو فعل اصلي بدنبال يكديگر در يك جمله بكار مي روند كه در اين حالت فعــــل دوم داراي يكي از سه شكل زير خواهد بود.

1- مصدر با to      2- مصدر بدون to           3- اسم مصدر ( شكل ing دار)

چنانـچه فعل اول يكي از فعلـهاي want ( خواستن ) – begin ( شـروع كردن ) – decide (تصـــميم گرفتن) – plan ( برنامه ريزي كـردن ) – prefer ( ترجيـح دادن ) – promise ( قـول دادن ) – try (سعــي كردن) - wish ( آرزو داشتن ) وlike ( دوست داشتن ) – tell ( گفتن ) – ask ( درخواست كردن ) – agree ( موافق بودن ) و نظاير آن باشد فعل دوم همـــواره بشـكل مصدر با to بـكارمي رود .

I want to see him at school.

He tried to open the door.

تذكر1 : گاهي بين دو فعل يك اسم يا يك ضمير فاصله مي شود .

I want you to see him at school.

تذكر2 : فعل اول مي تواند زمانهاي مختلفي داشته باشد ولي فعل دوم بشكل مصدر با to بكار مي رود.

He tried to play well.

He tries to play well.

He is trying to play well.

تذكر3 : براي منفي كردن اينگونه جملات مي توانيم از يكي از دو روش زير استفاده كنيم .

الف ) مي توان فعل اول را بر اساس زمان آن با  يكي از افعال كمكي منفي كرد .

ب ) مي توان قبل از مصدر با to كلمه ي not را قرار داده ، جمله را منفي كنيم .

They want to watch TV now.

They don’t want to watch TV now.

They want not to watch TV now.

نمونه سوال

 زير گزينه ي درست خط بكشيد.

1.I am planning ……………. your country next week.

a.visit                      b.to visit                     c.visiting                    d.visited

2.My father decided ……………. his car.

a.sells                     b.sell                           c.selling                      d.to sell

3.He has promised to ……………. a good mark.

a.to get                   b.got                           c.get                            d.getting

4.Do you prefer …………….. to the cinema? Yes,I do.

a.to go                    b.go                            c.going                        d.went

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .

1.I  hope ………………. ( see ) them soon.

2.Ali is trying ……………… ( learn ) English.

        

نقل قولهاي مستقيم و غير مستقيم

نقل قول مستقيم: چنانچه گفتار شخصي را عيناً و بدون تغيير بيان كنيم از نقل قول مستقيم استفاده كرده ايم. در اين حالت عين گفتار شخص بين دو گيومه " ........... " قرار مي گيرد و قبل از آن كاما بكار مي رود.

The teacher told us, "Listen to me carefully".

Ali told me, "Don't open the door".

نقل قول غير مستقيم: اگر گفتار شخصي را با تغييراتي بيان كنيم به نحوي كه مفهوم گفتار وي تغيير نكند اين نوع نقل قول را نقل قول غير مستقيم گويند. در اين حالت به كاما و گيومه ها احتياج نيست.

تذكر: در انگليسي سه نوع نقل قول وجود دارد كه عبارتند از نقل قولهاي خبري – سوالي و امري كه در كتاب زبان 3  فقط به نقل قولهاي امري پرداخته شده است و نقل قولهاي خبري و سوالي را در دوره پيش دانشگاهي بررسي مي كنيد.

طريقه تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم

براي تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم به صورت زير عمل مي كنيم .

الف ) در نقل قولهاي مستقيم امري مثبت

در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته و قبل از شكل ساده فعل از to استفاده مي كنيم.

The teacher told us, "Listen to me carefully".

The teacher told us to listen to him carefully.

تذكر: در تبديل نقل قولهاي مستقيم به غير مستقيم گاهي ضماير تغيير مي كنند.

ب) در نقل قولهاي مستقيم امري منفي

در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته وبجاي ِ Don't از not to قبل از شكل ساده فعل استفاده مي كنيم.

Ali told me, "Don't open the door".

Ali told me not to open the door.

 

1. The teacher told his students …………….. the time uselessly.

a. don’t                 b. not to spend              c. not spending                  d. not spend

 

 2. We said to him, "Do not break the promise." We advised him …………….. the promise.

 a. not break           b. not breaking              c. doesn't break       d. not to break

 

 3. I ordered the children ………….. much water to wash the car.

 a. not use              b. don’t use                  c. not using             d. not to use



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:1 | نویسنده : sahar teacher |

افعــال دو كلمه اي

در انگليسي گاهي بعضي از افعال با يك يا چند حرف اضافه تركيب شده و افعال جديدي را بوجود مـي آورند .

         

نگاه كردن

look

چرخيدن

turn 

مراقب بودن

look after

روشن كردن  

turn on       

جستجو كردن

look for

خاموش كردن     

turn off

چشم براه بودن

look forward

زياد كردن

turn up 

            

 

همانگونه كه بيان شد افعال دو كلمه اي از يك فعل اصلي و يك يا چند حرف اضافه تشــكيل مي شوند كه  به دو دسته ي افعال دو كلمه اي جداشدني و افعال دو كلمه اي جدانشدني تقسيم مــــــــي شوند.

 

افعـال دو كلمه اي جدا شدني

چنانچه افعال دو كلمه اي شرايط زير را داشته باشند ، مي توان آنها را از يكديگر جدا كرد .

الف) متعدي باشند يعني بعد از آنها مفعول بكار رفته باشد .

put on ( لباس پوشيدن ) - turn down ( خاموش كردن) _ call up ( تلفن زدن )

ب) حرف اضافه ي آنها يكي از حروف اضافه ي over-back-down-up-out-in-off-on باشد .

تذكر: در اينگونه از افعـال دو كلمه اي چنانچه مفعول بصورت اسم باشد آنرا مي توان هم پس از حرف اضافه وهم قبل از حرف اضافه بكـار برد ولي اگر مفعول بشكل ضمير مفعولي باشد ، حتماً مي بايست آنرا قبل از حرف اضافه بكار برد .

He is putting on his shoes.

He is putting his shoes on.

He is putting them on.

 

افعـال دو كلمه اي جدانشدني

الف )چنانچه افعال دو كلمه اي لازم باشند كه در اين صورت بعد از آنها مفعول بكار نمي رود .

get up ( بيدار شدن) – come back ( برگشتن ) -

 ب ) يا اينكه حرف اضافه ي متعاقب فعـل ، غير از حروف اضافه ي  فوق باشد كه در اينصورت فعل و حرف اضافه ي آن بهيچ وجه جدا نمي شوند و در اين حـالت مفعول چه بشكل اسم و چه بشكل ضمير بعد از حرف اضافه قرار مي گيرد .

He is looking for his son.

He is looking for him.

گزينه ي درست را انتخاب كنيد.

1.He puts ……………. His best coat to go to a dinner party.

a.in                               b.by                             c.on                          d.off

 

2.I want to …………… now.

a.turn it on                    b.turn on it                  c.turn the radio on    d.b and c

 

3.Your shoes are dirty.Please …………… them …………… .

a.put-on                        b.turn-of                      c.take-off                  d.pick-up

 

4.Have you given back the book?Yes , I have …………… .

a.given it back          b.given back it         c.given the book back       d.all

 

5.Is he looking for his son? Yes , he is …………….. .

a.looking for him      b.looking him for    c.looking his son for            d.all



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 19:0 | نویسنده : sahar teacher |

عبارت اسمي Noun Clause

يك عبارت اسمي مجموعه اي از كلمات است كه بجاي يك اسم در جمله بكار مي رود .يك عبارت اسمي با كلماتي نظيرwho – whom – what – where – when – whose – why  و ...... آغاز مي شود كه به آنها كلمات ربط

 ( قيود ربط ) گفته مي شود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عبارات اسمي مي توانند در نقش فاعل يا مفعول جمله بكار روند .

 

به جاي مفعول

به جاي فاعل

I don't know the answer.

I don't know what the answer is .

His house is beautiful.

Where he lives is beautiful.

 

I know him.

I know whom he is.

Her speech was very good.

What she said was very good.

 

 

چنانچه در مثالهاي بالا دقت شود ترتيب قرار گرفتن كلمات در عبارات اسمي همانند جملات مثبت خبري است يعني بعد از كلمات ربط ابتدا فاعل و سپس فعل بكار مي رود .

تذكر  : در پاره اي موارد كلمات ربط بجاي فاعل قرار مي گيرند كه در اين صورت بعد از آنها فعل بكار مي رود .

I know Ali borrowed my book.

I know who borrowed my book .

 

يادآوري  : فقط سه كلمه ربط who – what  و which و نيز مشتقات آنها مي توانند چنين حالتي داشته باشند يعني بجاي فاعل بكار روند .

 

تذكر: تفاوت who و whom در اين است كه who حالت فاعلي دارد يعني جايگزين فاعل مي شود بنابراين بعد از آن فعل بكار ميرود در صورتيكه whom حالت مفعولي دارد و بجاي مفعول مي نشيند و بعد از آن فاعل بكار ميرود .

I know who saw you .                            من مي شناسم كسي كه شما را ديد .                                               

I know whom you saw.من مي شناسم كسي را كه شما ديديد .                                                                    

 

 يادآوري : در انگليسي محاوره اي مي توان بجاي whom از who استفاده كرد . ولي در انگليسي رسمي به همان صورتي كه در بالا بيان شد بكار مي روند.

She knows who(m) they met.

يادآوري : در سال اول دبيرستان با عباراتي آشنا شديد كه با كلمه ي that شروع مي شدند كه مي توان آنها را با كلمات ربط تغيير داد .

_ I know that Ali is a good student .            I know who is a student.

_ I know that they are going to school.       I know where they are going



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:59 | نویسنده : sahar teacher |

مــــاضي بعيـد ( گذشته ي كامل )

ماضي بعيد به عملي اشاره مي كند كه در گذشته قبل از عمل ديگري انجام شده باشد .

                             بقيه ي جمله + اسم مفعول + had + فاعل = ماضي بعيد

 

تذكر : ماضي بعيد بندرت به تنهايي بكار مي رود و اغلب بوسيله ي كلمات ربط نظير before -after

         because – when و … با گذشته ي ساده طبق الگوي زير همراه است .

 

                                             

گذشته ي ساده + before + ماضي بعید

گذشته ي ساده + when +  ماضي بعيد

ماضي بعيد + because + گذشته ي ساده

ماضي بعيد + after + گذشته ي ساده

 

- Ali had eaten a sandwich  before he went to bed .

- I had finished my work when you came .

- She was tired because he had walked for 5 hours .

- They ate lunch after she had left home .

 

 يادآوري : مي توان الگوهاي فوق را بشـكل الگوي زير تغيير داد كه در اين حـالت دو جمله بوسـيله يك كاما از يكديگر جدا مي شوند .

              

ماضي بعيد + , + گذشته ي ساده +   Before

- Before Ali went to bed , he had eaten a sandwich .

 

زير گزينه ي درست خط بكشيد .

1.He …………… early because he had finished his work.

a.leave                    b.leaves                      c.left                        d.leaving

2.John had learned Persion before he …………….to Iran.

a.come                    b.coming                    c.comes                   d.came

3.I had …………… English .

a.practice                b.practiced                 c.practicing             d.practices

4.They …………….. there before you met him.

a.live                       b.had lived                 c.lived                     d.have lived

5…………… she cleaned the room before they arrived?

a.Had                      b.Does                        c.has                       d.Did

6.You answered the questions because you …………… very hard.

a.studied                 b.have studied            c.study                    d.had studied

 

شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .

1.They……………….. ( eat ) their dinner before you came.

2.He was tired because he ………………… ( work ) on the farm.

3.I had done my homework before you ………………… ( telephone ) me.

4.You had …………….. ( buy ) the tickets.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:59 | نویسنده : sahar teacher |

ضمــــاير موصولــــــي

 

چنانچه كلماتي چون which-who-whom و … بعد از يك اسم و در داخــل جمله قرار گيرند همگي به معناي ( كه ) مي باشند و ضمير موصولي محسوب مي شوند . در واقع ضمـــاير موصولي متصل كننده دو جمله مي باشند بطوريكه يكي از جملات ، توصيف كننده ي اسم جمله ي ديگر مي باشد.

 

The man teaches English. He came by bus.

The man who came by bus teaches English.

                                                                  جمله ي وصفي               

تذكر: به جمله اي كه بعد از اسم مي آيد و آن را توصيف مي كند ، جمله ي وصفي مي گويند .

 

ضماير موصولي who _ whom

who و whom براي انسان بكار مي روند يعني اسمــي كه قبل از آنها مي آيد ، اشاره به انسان دارد با اين تفاوت كه who حالت فاعلي دارد ( جانشين اسم مي شود ) بنابراين بعد از آن فعل بكـــــار مي رود . در حاليكه whom حالت مفعولي داشته ( جانشين مفعول مي شود ) بنابراين بعد از آن فاعل مي آيد .

                                                فعل + who + اسم ( اشاره به انسان )

                                                 فاعل + whom + اسم ( اشاره به انسان )

 

The man who is walking is my brother.

The man whom you saw there was my brother.

 

ضمير موصولي Which

Which بــراي اشياء بكار مي رود بدين معني كه اسمــي كه قبـــل از آن قرار مـي گيرد به اشياء يا حيوانات اشاره دارد .

تذكر: which هم حالت فاعلي و هم حالت مفعولي دارد بدين معني كه پس از آن مي توان از فعـل ويا از اسم استفاده كرد .

                                 فعل / فاعل + which + اسم ( اشاره به شيء يا حيوان )

 

The shirt which he bought is in the room.

He bought the shirt which is in the room.

 

تذكر: از that مي توان بجاي سه كلمه ي who-whom و which استفاده كرد .

The man that is walking is my brother.

گزينه ي درست را در سوال اول انتخاب كنيد و بجاي نقطه چين در جملات بعدي ضمير موصولي مناسب قرار دهيد .

I am wearing the shoes ………….. my mother gave me.

a.who                       b.that                        c.which                   d.b and c

_The shirt ………………. he bought is very nice.

_The men ……………. were invited came by bus.

_The girl …………….. you saw is a nurse.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:58 | نویسنده : sahar teacher |

درباره حرف تعريف the

به طور كلي بايد بدانيم حرف تعريف the همانطور كه از اسم آن برمي‌آيد يك حرف معرفه ساز (شناختساز) است.

اسم معرفه ((known در مقابل اسم نكره (unknown) قرار دارد. اسم معرف اسمس است كه براي خواننده يا شنونده شناخته شده باشد. البته اين شناخته شدن به معناي شناخت سال تولد يا شماره شناسنامه كسي نيست همينكه اسمي يك بار به گوش از سوي گوينده يا نويسنده به گوش با چشم ما بخورد اگر براي بار دوم آن اسم مورد استفاده قرار گيرد تبديل به معرفه ميشود. يعني بار اول نكره و بار دوم معرفه. (پسري را در در پارك ديدم. پسر فوتبال بازي ميكرد.)

پسري نكره است و پسر معرفه است. در زبان فارسي علامت نكره (ناشناسا) يك در اول و ي در آخر است. علامت معرفه نداشتن علامت است! مقايسه كنيد: مردي و مرد- كتابي و كتاب.

اوايل سال اگر چون بعضي از معلمها را نميشناسيم ميگوييم:

 معلمي آمد. (A teacher came.)

 اما بعد از مدتي كه همان معلم را ميشناسيم ميگوييم:

  معلم آمد.(The teacher came.)

در زبان انگليسي a علامت نكره (ناشناخته بودن) و the علامت معرفه (شناخته بودن) است.

گذشته از اين اصل كلي حرف تعريف the كاربردهاي و موارد منع كاربردهاي ديگري دارد كه ممكن است گاهي اندكي پيچيده به نظر آيد.

 1. قبل از نقاط جغرافيايي از the استفاده ميکنيم.

"the North Pole", "the equator"

2. قبل از نام رودخانه ها، درياها و اقيانوسها از the استفاده ميکنيم.

"the Nile", "the Pacific", "the English channel"

 3. از the قبل از اسامي مشخصي که ميدانيم تنها يک نمونه از آنها وجود دارد استفاده ميکنيم.

"the rain", "the sun", "the earth", "the White House"

 4. قبل از صفات عالي :

"the best", "the tallest", "the most beautiful"

 5. پيش از اعداد ترتيبي :

"the fifth lesson", "the ninth day", "the third chapter"

 6. قبل از اسامي کشورها و مناطق جغرافيايي که جمع هستند :

"the United States", "the Philippines", "the Alps"

 7. پيش از اسامي کتابخانه ها، موزه ها، و هتل ها :

"the Forty-Second Street Library", "the Louvre", "the Statler Hotel"

 8. پيش از بعضي از قسمتهاي روز :

"in the morning", "in the afternoon", "in the evening"

توجه: حرف تعريف the تنها قبل از اين بخشهاي روز استفاده ميشود. براي کلماتي مثل night يا midnight يا noon از the استفاده نميکنيم.

"at noon", "at night", "at midnight"

در موارد زير نبايد از حرف تعريف the استفاده كنيم:

1- پيش از نام رشته هاي ورزشي.

مثال:

My son plays soccer
Tennis is expensive

2- پيش از اسامي غيرقابل شمارش زمانيکه در معناي عام خود به کار رفته باشند.

مثال:

Information is important to any organization

- اطلاعات براي هر موسسه اي اهميت دارد. (هر گونه اطلاعاتي)

Coffee is bad for you

- قهوه براي شما خوب نيست. (هر نوع قهوه اي)

3- قبل از اسامي شهرها و کشورها. (مگر اينکه از چند ناحيه يا ايالت تشکيل شده باشند يا اينکه در نام آنها کلماتي مثل states، kingdom، republic، يا union وجود داشته باشد.)

مثال:

Italy, Mexico, Iran, England – Tehran, Tokyo, Paris, Moscow

The United States, The UK (United Kingdom), The Irish Republic

The Netherlands, The Philippines, The British Isles

 4- قبل از تمامي ضميرها و همينطور ضماير و اسامي اشاره.

مثال:

He is my only brother

This hotel will be open next week

These are the old classrooms

5- پيش از نام روزها، ماه ها، و سالها.

مثال:

- I go to English class on Mondays and Wednesdays

- He was born in April

- The First World War began in 1914

6- معمولا (نه هميشه) قبل از کلمات زير از the استفاده نميشود:

home, town, church, hospital, prison, school, work, sea

مثال:

He's on his way to work

We were in town last Saturday

We go to school to study

I arrived home before midnight



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:58 | نویسنده : sahar teacher |

حـــــروف تعريف

 

در انگليسـي به دو كلمه ي a و an حروف تعريف نامعين و به كلمه ي the حرف تعريف معين گويند.

 

كاربرد حروف تعريف نامعين ( a an )

1-چنانچه اسمــي از نظر شنونده نامشخص باشد قبل از آن اسم حرف تعريف نامعين بكار مي رود.

تذكر1 : حروف تعريف نامعين فقط قبل از اسمهاي قابل شمارش مفرد بكار مي رود .

تذكر2 : an را قبل از اسمهاي مفردي بكار مي بريم كه با يكي از حــروف صدادار ( a –e –i-o –u  ) شروع شده باشند . قبل از بقيه ي اسمها a  بكار مي رود .

a / book-teacher-radio-man

an / apple-arm-hour-engineer

 

تذكر3 : اگر بخواهيم اسمي را كه با يك صفت همراه است بشكل نكـــره بيان كنيم ، a يا an را قبل از صفت بكار مي بريم .

2- a يا an عـــلاوه بر اينكه اسم را نكره مي كند ، قبل از نام شغلها بكــار رفته و در اين حالت معني  نمي دهند .

He is a doctor.               He is an engineer.

 

كاربرد حرف تعريف معين ( the )

1-چنانچه اسمي از نظر شنونده معلوم و مشخص ( معرفه ) باشد ، قبل از آن اسم حرف تعريف معين بكار مي رود ولي چنانچه اسمي بطور عـام و كلـي در جمله اي مطـرح شود نيازي به حـــرف تعريف نيست .

Books are good friends.

The books which you bought are interesting.

 

در جمله ي اول كلمــه ي books بطور عام مطرح شده است كه در اينصورت نيازي به the نيست در حاليكه در جمله ي دوم books از نظر شنونده مشخص و معلــوم مي باشد كه اين صورت قبل از آن the بكار رفته است .

تذكر : the بر خلاف a يا an مي تواند قبل از انواع اسمها ، چه مفرد و چه جمع و چه قابل شمارش و چه غير قابل شمارش قرار گيرد .

2-علاوه بر كاربرد كلي فوق كه براي the ذكر شد ، در موارد زير نيز حتمأ از the استفاده مي شود .

a ) قبل از نام اشياء منحصر به فرد جهــان مانند خورشيد ، ماه ، زمين و جهـــات جغرافيايي از the استفاده مي شود .

The sun rises in the east and sets in the west.

 

b ) چنانچه اسم نكــره اي براي بار دوم يا بيشتر در جمله اي ذكــر شود ، آن اسم بدنبال the بكــار ميرود .

Yesterday I saw a man. The man was crossing the street.

 

c ) چنانچه بعد از اسمي يكي از ضماير موصولي نظير who-whom-which و … آمده باشد ، قبـل از آن اسم از the استفاده مي شود .

The man who is coming here is Ali's father.

 

d ) چنانچه دو اسم بوسيله ي حرف اضافه of در حالت اضافه قرار گيرند ، قبـــل از آن دو اسم the بكار مي رود .

This is the door of the classroom.

 

e ) قبل از صفات عالي از حرف تعريف the استفاده مي شود .

He is the tallest man.

 

f ) در جملات امري بعد از فعل اصلي اسم همراه the بكار مي رود .

Clean the blackboard ,  please.

 

g ) كلماتي مانند صبح ، بعدازظهر ، عصر كه به اجزاء روز مربوط مي شوند هميشه همراه the بكـار مي روند .

the / morning-afternoon-evening

I get up early in the morning.

 

در موارد زير the بكار نمي رود .

1-قبل از نام قاره ها ، كشورها ، استانها ، شهرها و روستاها

I live in Isfahsn.

2-قبل از اسمهاي خاص مانند : علي ، رضا و …

Do you know Ali?

3-قبل از روزهاي هفته و نام ماههاي سال

We went to Mashad in Mehr.

 

زير گزينه ي درست خط بكشيد .

1.I took a book. …………. book was about grammar.

a.A                       b.An                          c.___                         d.The

 

2.She talked to ………… man who was in the office.

a.the                    b.a                              c.an                            d.___

 

3.He usually works in ………….. morning and watches TV in ………… evening.

a.the/a                 b.the/the                     c.a/the                        d.a/a

 

4.She never comes here on …………. Mondays.

a.the                    b.____                        c.a                             d.an

 

 5.My mother is making tea in …………… kitchen.

a.____                b.a                               c.an                           d.the



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:57 | نویسنده : sahar teacher |

نكاتي پيرامون also  –  too  و as well

هر سه كلمه فوق به معناي «همچنين» مي باشند با اين تفاوت كه also رسمي تر از بقيه مي باشد و معمولاً قبل از افعال اصلي و بعد از افعال كمكي به كار ميرود.

- He speaks French and he also writes it.

- She was rich and she was also selfish.

ترجيحاً هنگاميكه فعل مورد تأكيد است از also قبل از آن استفاده ميشود.

- I can also swim.

در جمله فوق اشاره مي شود كه علاوه بر فعاليت هاي ديگر قادر به شنا كردن هم هستم.

دو كلمه too و as well بيشتر در پايان عبارت بكار مي روند.

- I've read the book and I've seen the film as well/too.

چنانچه بخواهيم فاعل را مورد تأكيد قرار دهيم بلافاصله بعد از آن از too استفاده مي شود.

- I, too, can swim.

تذكر: سه كلمه  also- too و as well در جملات مثبت بكار ميروند و در جملات منفي مي توان از not … either يا neither … nor در جملات مثبت ولي با مفهوم منفي استفاده كرد.

- They haven't phoned and they haven't written either.

- I don't want to go either.

- Neither you nor I know what happened.

- We like neither the American design nor the European one.

چنان كه اشاره شد با تغيير موقعيت too معني جمله تغيير مي كند.

- She, too, understands English.

- She understands English, too.

جمله اول بدين معناست كه او هم مانند ديگران انگليسي را مي فهمد در حاليكه جمله دوم بدان معناست كه او علاوه بر زبان هاي ديگر، انگليسي را هم مي فهمد.

as well تنها در پايان جمله بكار مي رود و پس از آن چيزي قرار نمي گيرد در حاليكه پس از as well as ميتوان شخص يا چيز مورد نظر را ذكر كرد.

- Are they coming as well?

- He gave me money as well as advice.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:57 | نویسنده : sahar teacher |

زمان آينده ي نزديك ( آينده ي قصدي )

 

از اين زمان براي بيان كارهاي قطعي و معين در زمان آينده ي نزديك استفاده مي شود . در ترجمه اين زمان از عباراتي نظير قصد دارم يا مي خواهم استفاده مي كنيم .

 

فاعل         + am / are / is + going to + شكل ساده فعل اصلي + بقيه جمله

 

 

طريقه سوالي و منفي كردن اين زمان

براي سوالي كردن اين زمان فعل to be يعني am – are – is  به اول جمله منتقل مي شود . و براي منفي كردن اين زمان بعد از فعل to be كلمه ي not اضافه مي شود .

                He is going to play football.

(جمله سوالي) Is he going to play football?

(جمله منفي)   He is not going to play football.

 

يادآوري :

تفاوت اين زمان با آينده ساده در اين است كه در اين زمان از قبل براي انجام كار مورد نظر برنامه ريزي شده است ولي زمان آينده ساده را هنگامي بكار مي بريم كه تصميم جدي يا برنامه قطعي براي انجام كار گرفته نشده است .

-          I will study English.

-          I am going to study English.

 

نمونه سوال :

گزينه درست را انتخاب كنيد .

1. I am going to ………………. to the radio.

   a. listening                 b. listened                c. listen                d. listens

 

2. They're going ………………. to Isfahan by train.

   a. travel                     b. traveling               c. traveled             d. to travel

 

3. Ali is ……………… to write a letter for his brother.

   a. going                     b. walking               c. writing               d. reading

 

4. Are you …………….. to paint the door ?

   a. go                           b. to go                c. going                  d. went

 

5. Mr Karimi ……………….. not going to study physics.

   a. was                         b. were                 c. is                       d. are



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:56 | نویسنده : sahar teacher |

نكـــــاتي درباره ي no-any-some

 

some به معني مقداري يا تعدادي صفت مقدار مي باشد و مي تواند قبل از اسمهاي قابل شمارش جـمع و همچنين قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .

 

I have some books.

I have some money.

Some

 اغلب در جمــلات مثبت بــكار مي رود و معادل آن در جملات منفي و سـوالي كلمه ي any  به معني هيچ يا اصــلأ مي باشد . توضيح اينكه any همــانند some مـي تواند هم قبـل از اسمهاي قابــل شمارش جمع و هم قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .

 

There are some pens on the table.

There are not any pens on the table.

Are there any pens on the table?

 

 تذكر1 : در جمـــلات منفي مي توانيم تركيب not any را حذف كرده و بجاي آنــــها كلمـه ي no را قـرار دهيم . no نيز همــانند some و any هم قبل از اسمهاي قابــــل شمارش جمـع و هم قبــــل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار مي رود .

تذكر2 : no در جملات مثبت بكار مي رود ولي به جمله مفهوم منفي مي بخشد .

 

There are not any pens on the table.

There are no pens on the table.

 

I did not drink any milk.

I drank no milk.

 

 يادآوري :كلمات مركبي كه با someany و no ساخته مي شوند نيزاز قوانين فوق پيروي مي كنند.

somebody – someone - something

anybody – anyone - anything

nobody - no one - nothing

 

I see somebody in the library.

She didn't eat anything.

You will say nothing.

 

زير گرينه ي درست خط بكشيد.

1. I didn't see …………….. money in the box .

a.any                    b.no                          c.many                        d.some             

 

2. Do you see ……………. snow on the ground ?

a.no                      b.many                     c.any                           d.some

 

3. There is …………… water in the glass.

a.no                      b.some                     c.little                          d.a,b and c

 

4. I didn’t ask …………… to help me.

a.nobody              b.somebody                c.anybody                      d.a and c



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:56 | نویسنده : sahar teacher |

اسم مصدر Gerund  

در انگليسي اسم مصدر را با اضافه كردن ing  به انتهاي شكل ساده فعل بوجود مي آورند . اسم مصدر در جمله همانند اسم عمل مي كند .

smoking – swimming – speaking – watching

موارد استفاده از اسم مصدر به شرح زير مي باشد :

1-     به عنوان مبتداي جمله

Learning English is not difficult.

 

2-     به عنوان مفعول جمله كه در اين حالت پس از برخي از افعال بكار ميرود .

I like swimming in the river.

 

تذكر : افعالي كه پس از آنها مي توان از اسم مصدر استفاده كرد عبارتند از :

avoid – enjoy – finish – imagine – keep – mind – miss – like – stop – mind – dislike

تذكر : پس از برخي از افعال هم مي توان از اسم مصدر و هم از مصدر با  to استفاده كرد . تعدادي از اين افعال عبارتند از :

allow – begin – forget – mean – like – prefer – remember – agree

 

He likes to go / going to the park.

 

3-     پس از حروف اضافه مانند : on – in – at – from – of ) ( از اسم مصدر استفاده مي شود .

I am tired of sitting here.

 

4- پس از تركيبات زير از اسم مصدر استفاده مي شود .

It's no good – It's no use – can't help – can't stand

It is no good going outside in this rainy day.

 

يادآوري :اسم مصدر مي تواند به تنهايي يا همراه يك عبارت بكار رود .

Learning is easy.

Learning English is easy.

Learning English at school is easy.

 

1. I’m tired of ……………… on this chair.

    a. sitting               b. sit                      c. sat                      d. to sit

 

2. My brother enjoys ……………… in the river.

    a. swim               b. to swim              c. swimming          d. swam

 

3. Is it dangerous to drive on this road?

No, ……………… on this road is not dangerous.

    a. drove              b. driving                c. drive                  d. drives



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:55 | نویسنده : sahar teacher |

ضمايم پرسشي (Question Tags)

ضمايم پرسشي پرسشهاي کوتاهي هستند که به انتهاي يک جمله (در انگليسي محاوره‌اي) افزوده مي‌شوند.

به جملات زير دقت کنيد:

  • You are a teacher, aren't you?
      (شما يك معلم هستيد، اينطور نيست؟)

  • Farhad works hard, doesn't he?
     
    (فرهاد سخت کار مي‌کند، اينطور نيست؟)

در مثالهاي بالا aren't you و doesn't he ضمايم پرسشي هستند.

 

قواعد ساختن ضمايم پرسشي

1- ضمايم پرسشي از دو کلمه ساخته مي‌شوند: يک ضمير فاعلي پس از يک فعل کمکي:

جمله اصلي           

+ ضميمه پرسشي
Tom is a student,  isn't   he?
 

فعل
کمکي

  ضمير
 فاعلي


2- فاعل آن با فاعل جمله اصلي مطابقت مي‌کند:

  • Jim plays football, doesn't he?

  • The students will be arriving soon, won't they?

 

3- فعل کمکي آن با فعل کمکي جمله اصلي مطابقت مي‌کند، با اين تفاوت که:

الف- اگر جمله اصلي مثبت باشد، «ضميمه پرسشي» منفي، و اگر جمله اصلي منفي باشد «ضميمه پرسشي» مثبت خواهد بود.

  • It wasn't an interesting film, was it?

  • They will finish their job, won't they?

  • You wouldn't tell anyone, would you?

ب- اگر هيچ نوع فعل کمکي در جمله اصلي وجود نداشت از does، do و يا did (با توجه به زمان جمله) استفاده مي‌کنيم:

  • She plays the piano, doesn't she?

  • You look well today, don't you?

  • You sold your car, didn't you?



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:54 | نویسنده : sahar teacher |

نقل قول Reported speech

 

هنگاميکه ميخواهيم گفته‌هاي شخص ديگري را نقل کنيم، مي‌توانيم از دو حالت مختلف استفاده کنيم:

1- مي‌توانيم گفته‌هاي شخص مورد نظر را عيناً (واو به واو) تکرار کنيم (نقل قول مستقيم):

  • She said, 'It is raining.'

و يا مي‌توانيم از نقل قول غير مستقيم استفاده کنيم:

  • She said that it was raining.

در مثال زير به تغييرات ايجاد شده خوب دقت کنيد:

 

 

 

1- در نقل قول غير مستقيم هميشه مي‌توانيم that را حذف کنيم:
  • I told her (that) I wasn't hungry.

  • He said (that) he was feeling ill.

2- پس از tell حتماً بايد نام شخص مخاطب (اسم يا ضمير) ذکر شود ولي پس از say چيزي نمي‌آيد:
  • He told her that ...

  • He said that ...

 

 

جدول تغييرات از نقل قول مستقيم به غيرمستقيم

در نقل قول غيرمستقيم، فعل اصلي جمله معمولاً زمان گذشته است و نيز افعال موجود در بقيه جمله هم بايد به زمان گذشته تبديل شوند. اين تغييرات به شرح زيرند:

 

مثال

غير مستقيم

 → مستقيم

'I love you,' he said. → He told her that he loved her.

گذشته ساده

حال ساده →

'I'm talking on the phone,' she said. → She said that she was talking on the phone.

گذشته استمراري حال استمراري

He said, 'The rain has stopped'. → He said that the rain had stopped.

گذشته کامل حال کامل

He said, 'I've been reading for 3 hours.' →  He said that he had been reading for 3 hours.

گذشته کامل استمراري حال کامل استمراري

He said, 'I met him in the theatre.' → He said he had met him in the theatre.

گذشته کامل گذشته ساده

'I was driving carefully,' he told the police. → He told the police he had been driving carefully.

گذشته کامل استمراري گذشته استمراري

 

 

1- اگر در جمله نقل قول مستقيم از گذشته کامل استفاده شده باشد، در جمله نقل قول غيرمستقيم تغييري ايجاد نمي‌شود:

Tom said, 'when I arrived, she had gone.' → Tom said when he had arrived, she had gone.

2- هميشه مجبور نيستيم كه فعل را در جمله نقل قول غيرمستقيم تغيير دهيم. اگر ما چيزي را نقل قول کنيم که همچنان صحيح مي‌باشد، ديگر نيازي به تغيير فعل (از زمان حال به گذشته) نيست. مثلاً:

'He loves ice-cream,' his mother said. → His mother said that he loves (or loved) ice-cream. (he still loves ice-cream)

در مثال بالا پر واضح است که او (he) همچنان به بستني علاقمند است و دليلي ندارد اين علاقمندی تغيير کرده باشد.

 

 

افعال کمکي وجهي در نقل قول غيرمستقيم

در نقل قول غيرمستقيم افعال کمکي وجهي may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبديل مي‌شوند. يعني:

 

نقل قول غيرمستقيم

WOULD, COULD,
MIGHT, SHOULD

تبديل مي‌شود به

نقل قول مستقيم

will, can,
MAY, SHALL

مثال:

 

  • 'I will sell my car,' he told me.
    He told me that he would sell his car.

  • 'I can help you,' he said.
    He said he could help me.

  • 'The teacher may be ill,' he said.
    He said that the teacher might be ill.

ولي افعال كمكي used to، ought to و must در جملات نقل قول غيرمستقيم تغييري نمي‌کنند:

  • I told her that I used to smoke twenty a day.

 

تغييرات لازم ديگر در نقل قول غيرمستقيم

در نقل قول غيرمستقيم علاوه بر تغييراتي که در افعال صورت مي‌گيرد، در بعضي ديگر از اقسام کلمه، از جمله قيدها نيز تغييراتي ايجاد مي‌شود که در جدول زير بعضي از آنها را مي‌بينيد:

 

غيرمستقيم

مستقيم→

that

this

those

these

there

here

then

now

that day

today

the previous day / the day before

yesterday

the next day / the following day

tomorrow

the following week / year ...

next week / year ...

the previous week / year ...

last week / year ...

چند مثال:

  • 'I like it here,' he said.
    He said that he liked it there.

  • He said, 'We'll visit the factory tomorrow.'
    He said that he would visit the factory the next day.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:53 | نویسنده : sahar teacher |

افعال مجهول (the passive voice)

 

در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل يا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم براي بيان اينکه فاعل چه کاري را انجام دهد استفاده مي‌کنيم. به اين مثالها توجه کنيد:

  • The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد)

  • My father built this house in 1960. (پدرم اين خانه را در سال 1960 ساخت)

ولي جملات مجهول (passive) به ما اين اجازه را مي‌دهند که کسي يا چيزي را که کننده يا انجام دهنده عملي نيست (غير عامل) در جاي فاعل قرار دهيم. در واقع از افعال مجهول براي بيان اينکه چه عملي بر روي فاعل اتفاق مي‌افتد، استفاده مي‌شود:

 

 

 

  • The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد)

  • This house was built in 1960. (اين خانه در سال 1960 ساخته شد)

هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشيد که در اغلب موارد اينکه چه کسي يا چه چيزي عمل را انجام مي‌دهد نا معلوم يا بي‌اهميت است. مثلاً در جمله زير اينکه چه کسي اتاق را تميز مي‌کند براي گوينده اهميتي ندارد:

  • This room is cleaned every day. (اين اتاق هر روز تميز مي‌شود)

ولي اگر بخواهيم بيان کنيم که چه کسي (يا چه چيزي) آن عمل را انجام داده است، در اين صورت بايد از حرف اضافه by استفاده کنيم:

 

افعال معلوم و مجهول
  • This house was built by my father.
     
    (اين خانه توسط پدرم ساخته شد)

  • This picture was painted by a great painter.
    (اين نقاشي توسط يک نقاش بزرگ کشيده شده )

 

ساختار

بطور کلي براي ساخت صيغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم مي‌آوريم و اسم مفعول همان فعل را به آن مي‌افزاييم:

  • معلوم: Somebody cleans this room every day.

  • مجهول: This room is cleaned every day.

  • معلوم: He bought this car last week.

  • مجهول: This car was bought last week.

در جدول زير مي‌توانيد فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنيد:

 

زمان

معلوم

مجهول

حال ساده

keeps
نگه مي‌دارد

is kept
   نگهداري مي‌شود

حال استمراري

is keeping
دارد نگه مي‌دارد

is being kept
در حال نگهداري شدن است

گذشته ساده

kept
نگه داشت

was kept
نگهداري شد

گذشته استمراري

was keeping
داشت نگه مي‌داشت

was being kept
در حال نگهداري شدن بود

حال کامل

has kept
نگه داشته است

has been kept
نگهداري شده است

گذشته کامل

had kept
نگه داشته بود

had been kept
نگهداري شده بود

آينده

will keep
نگه خواهد داشت

will be kept
نگهداري خواهد شد

شرطي

would keep
نگه مي‌داشت

would be kept
نگهداري مي‌شد

شرطي کامل

would have kept
نگه داشته بودند

would have been kept
نگهداري شده بود

مصدر

to keep
نگه داشتن

to be kept
نگهداري شدن

مصدر حال کامل

to have kept
نگه داشتن

to have been kept
نگهداري شدن

وجه مصدري اسم مصدر

keeping
نگهداري

being kept
نگهداري شدن



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:52 | نویسنده : sahar teacher |

جملات شرطي

جملات شرطي شامل دو قسمت مي‌باشند: يکي عبارت شرطي و ديگري عبارت اصلي. عبارتي که حاوي if باشد را عبارت شرطي و عبارت ديگر را عبارت اصلي مي‌ناميم.

رويدادي که در عبارت اصلي توصيف مي‌شود بستگي به شرطي دارد که در عبارت شرطي بيان مي‌شود.

 

 we will get wet.

If it rains this evening,

عبارت اصلي

عبارت شرطي

عبارت شرطي مي‌تواند در انتهاي جمله نيز بيايد، ولي در اين صورت علامت ويرگول (,) حذف مي‌شود:

 if you press this button.

The door opens

عبارت شرطي

عبارت اصلي

به طور کلي سه نوع جمله شرطي وجود دارد:  


 

جملات شرطي نوع اول

از جملات شرطي نوع اول براي بيان يک شرط (يا موقعيت) ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده مي‌شود.

if حال ساده will/won't

مصدر بدون to

if

I work hard,

I will

pass my exams.
  • If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت)

  • If we leave now, we'll catch the 10.30 train.
    (اگر حالا حرکت کنيم به قطار ساعت 10:30 مي‌رسيم)

  • If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت)

  • You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبري خيس خواهي شد)

 

علاوه بر will مي‌توان از should ،must ،can ،might ،may و غيره نيز استفاده کرد که در اين صورت معني آن کمي فرق خواهد کرد:
  • If you pull the cat's tail, it may scratch you.
    (اگر دم گربه را بکشي ممکن است تو را چنگ بزند )

  • You should eat less rice if you want to lose weight.
    (اگر مي‌خواهي وزن کم کني بايد کمتر برنج بخوري)

 

جملات شرطي نوع دوم

از جملات شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان حال يا آينده بکار مي‌رود. در واقع در اين نوع جملات حال يا آينده‌اي متفاوت را تصور مي‌کنيم.

if گذشته ساده would ('d)
would not (wouldn't)

مصدر بدون to

if

I had more money, I

would ('d)

buy a new car.

if

you lived in England, you

would ('d)

soon learn English.

چند مثال ديگر:

  • If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
    (اگر به پول احتياج داشت به او قرض مي‌دادم)

  • If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک مي‌کردم)

  • If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.
    (اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت مي‌خريدم)

  • I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.
    (اگر آن کار را به من پيشنهاد مي‌کردند هم قبول نمي‌کردم)

 

* در اين نوع جملات، اغلب بجاي was از were استفاده مي‌شود:

  • If I were living in Tehran, we could meet more often.

 

جملات شرطي نوع سوم

از اين نوع جملات شرطي براي تصور گذشته‌اي غير ممکن استفاده مي‌شود. در واقع در اين نوع جملات، گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد. (ولي به هر حال گذشته‌ها گذشته!)

if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + ....

  • If I'd seen you, I would have said hello.
    (اگر تو را ديده بودم، سلام مي‌دادم)

  • If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.
    (اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود، مجروح نمي‌شد)

  • If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.
    (اگر مي‌دانستم شما در بيمارستان بستري بوديد مي‌آمدم و شما را ملاقات مي‌کردم)

  • I would have gone to see him if I had known that he was ill.
    (اگر مي‌دانستم بيمار بود مي‌رفتم و به او سر مي‌زدم)

 

1- در اين نوع جملات مي‌توان بجاي would از could يا  might هم استفاده کرد:
  • If the weather hadn't been so bad, we could/might have gone out.

2- از would فقط مي‌توان در عبارت اصلي استفاده کرد و در عبارت شرطي نبايد آن را به کار برد:

  • If I had seen you, I would have said hello. (not : 'If I would have seen you')



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:52 | نویسنده : sahar teacher |

زمانهاي مربوط به آينده

در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده مي‌شود که آنها را به ترتيب اهميت در زير مي‌بينيد:

 

 

 


1- will + verb

از فعل کمکي will براي نشان دادن آينده در جهت‌هاي زير استفاده مي‌شود:

الف- پيش‌بيني: براي توصيف چيزي که مي‌دانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:

  • It will be rainy tomorrow.
     (فردا هوا باراني خواهد بود)

  • You will be sick if you eat all those sweets.
     (اگر همه آن شيريني‌ها را بخوري مريض مي‌شوي)

ب- بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است:

  • I will answer the phone.
    (من تلفن را جواب مي‌دهم)

  • I'll see you tomorrow. bye!
    (فردا مي‌بينمت.خداحافظ)

 

2- be + going to + verb

الف- از اين ساختار براي بيان برنامه‌ها و تصميماتي که از قبل گرفته شده‌اند، استفاده مي‌شود:

  • We're going to paint this room blue.
    (ما مي‌خواهيم اين اتاق را آبي بزنيم)

  • I'm going to be a doctor.
    (مي‌خواهم يک دکتر بشوم)

ب- همچنين از اين ساختار مي‌توان براي بيان يک پيشگويي، مخصوصاً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال باشد، استفاده نمود.

  • She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
    (او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد)

  • It's going to rain. (It's cloudy)
    (مي‌خواهد باران ببارد)

بعضي اوقات تفاوتي بين will و be going to براي يك پيش‌بيني وجود ندارد.

براي بيان تصميمي که از قبل گرفته شده است از ساختـار be going to و بيان تصميمي که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده مي‌کنيم.

 

 

3- حال استمراري (Present Progressive)

از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده مي‌شود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:

  • I'm meeting my friend this evening.
    (امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات مي‌کنم)

  • They are driving to Scotland at the weekend.
    (آنها آخر هفته به اسکاتلند مي‌روند)

گاهي اوقات تفاوتي نمي‌کند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:

  • We're going to see a play tonight.
    or: We're seeing a play tonight.

 

4- راه‌هاي ديگر بيان آينده

راه‌هاي ديگري نيز براي صحبت درباره‌ آينده وجود دارد، به عنوان مثال:

a) Will + be + verb-ing

  • Next week I'll be talking about how to use a microscope.
    (هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)

b) Be + to + verb

  • Iranian president is to visit Russia.
    (رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد مي‌کند)

c) Be + about + to + verb

The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:51 | نویسنده : sahar teacher |

زمان گذشته كامل

 

ساختار

 جملات مثبت و منفي:

past participle

(قسمت سوم فعل)

had ('d)

had not (hadn't)

I, you, we, they

he, she, it

جملات پرسشي:

past participle

(قسمت سوم فعل)?

I, you, we, they

he, she, it

had

hadn't

 

 

کاربرد

ما از زمان گذشته کامل استفاده مي‌کنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده است (گذشته در گذشته). در واقع گذشته کامل معادل گذشته‌ی زمان حال کامل است. (با گذشته ساده مقايسه کنيد)

 

گذشته كامل

به مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل توجه کنيد:

گذشته کامل

حال کامل

گذشته كامل

* We weren't hungry. We'd just had dinner.

 * I didn't know who he was. I'd never seen him before.

 

حال كامل

* We aren't hungry. We've just had dinner.

* Who is that man? I've never seen him before.

 

 

چند مثال ديگر از زمان گذشته کامل:

  • It was the first time he had ever seen a tiger.

  • When I arrived at the cinema, the film had already begun.

  • She didn't want to go to the theatre with the others because she'd seen the play before.

 

مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده

به تفاوت ميان جملات زير دقت کنيد:

  • When I arrived home, my wife went out.

  • but: When I arrived home, my wife had gone out.



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:50 | نویسنده : sahar teacher |

زمان گذشته استمراري

 

ساختار

 

جملات پرسشي:

eating?

playing?

talking?

I,  he, she, it

was

wasn't

you, we, they

were

weren't

 

جملات مثبت و منفي:

walking

playing

fishing

was

wasn't

I,  he, she, it

were

weren't

you, we, they

 

 

کاربرد

از زمان گذشته استمراري بيشتر براي بيان کارهايي استفاده مي‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتي ادامه داشته‌اند ولي حدود زماني آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.

در اغلب موارد گذشته استمراري همراه با گذشته ساده بکار مي‌رود. در چنين حالتي، گذشته استمراري بر کارها و فعاليتهاي طولاني‌تر (در پس‌زمينه) دلالت مي‌کند، در حالي که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايي دلالت مي‌کند که در ميانه کارهاي طولاني‌تر واقع شده‌اند.

 

 

بطور کلي «گذشته استمراري» در موارد زير بکار مي‌رود:

1- براي بيان کاري که قبل از زمان خاصي در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:

  • 'What were you doing at 6.00?'  'I was having breakfast.'
    (.ساعت 6 چکار مي‌کرديد؟ داشتم صبحانه مي‌خوردم)

 

2- براي بیان کار يا فعاليتي در گذشته که به وسيله چيزي قطع شده باشد:

  • The phone rang when I was watching TV.
    (.وقتي داشتم تلويزيون تماشا مي‌کردم، تلفن زنگ زد)

  • While I was driving home, my car broke down.
    (.هنگاميکه داشتم به خانه بر مي‌گشتم، ماشينم خراب شد)

 

3- براي بيان کار يا فعاليتي به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهاي کامل شده را بيان مي‌کند):

  • I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)

  • but: I read a book during the flight. (I finished it)



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:49 | نویسنده : sahar teacher |

زمان حال كامل

 

ساختار

 جملات مثبت و منفي:

past participle

(قسمت سوم فعل)

have ('ve)
have not (haven't)

I, you, we, they

has ('s)
has not (hasn't)

he, she, it

جملات پرسشي:

past participle

(قسمت سوم فعل)?

I, you, we, they

have

he, she, it

has

 

چند مثال:

  • We've been to Paris.

  • He hasn't lived in Paris.

  • Have you met him yet?

 

 

کاربرد

1- براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد:

 

 

  • I have studied English since 1990. (از سال 1990 به مطالعه انگليسي پرداخته‌ام)

  • She's lived in Tehran for 10 years. (او به مدت 10 سال در تهران زندگي کرده است)

  • How long have you lived in Tehran? (چه مدتي در تهران زندگي کرده‌ايد؟)

  • I've lived in Tehran all my life. (همه عمرم را در تهران زندگي کرده‌ام)

 

توجه‌ داشته ‌باشيد که در زمان حال کامل، غالباً از اصطلاحات زماني خاصي مانند since و for استفاده مي‌شود.

for نشان دهنده دوره‌اي از زمان است که تا کنون ادامه داشته است، ولي since با مقطعي از زمان به کار مي‌رود و به معني «از آن زمان تا کنون» مي‌باشد:

seven o'clock

since

a year

I have been here for

1980

two months

September

three hours

last week

ten minutes

 

 

2- براي بیان تجربه‌اي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است. در واقع اين عمل در گذشته روي داده و به پايان رسيده است، اما آثار آن هنوز محسوس است. اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده، مهم نيست:

  • I have never been to England. (من هرگز به انگلستان نرفته‌ام)

  • She has had several operations up to now. (تا کنون چندين عمل جراحي داشته است)

  • He's written a lot of short stories.(او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است)

 

3- براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده مي‌شود. در اين حالت از yet، already، still و just بسيار استفاده مي‌کنيم:

 

از already بيشتر در جملات مثبت و از yet  بيشتر در جملات منفي و پرسشي استفاده مي‌شود.

 

  • I've just had a sandwich. (من تازه يک ساندويچ خورده‌ام)

  • I've already seen the movie. (اين فيلم را قبلاً ديده‌ام)

  • The bus hasn't arrived yet. (اتوبوس هنوز نرسيده است)

  • I still haven't finished my homework. (هنوز تکاليفم را تمام نکرده‌ام)

 

 

 

1- اگر ارتباطي با زمان حال موجود نيست (مثلاًچيزهايي که مدتها قبل اتفاق افتاده‌اند) از حال کامل استفاده نکنيد.
  • Hafiz was a Persian poet. He wrote many poems.

  • but: My father is a writer. He has written many books.

در مثال اول از گذشته ساده استفاده کرديم تا نشان دهيم که او (حافظ) ديگر شعر نمي‌نويسد، ولي در مثال دوم براي اينکه نشان دهيم که او هنوز کتاب مي‌نويسد از حال کامل استفاده کرديم.

2- ما از حال کامل براي ارائه اطلاعات جديد استفاده مي‌کنيم. ولي اگر بخواهيم به صحبتمان درباره آن ادامه دهيم، معمولاً از گذشته ساده استفاده مي‌کنيم:

A: "Ben has broken his leg."

B: "Really? How did that happen?"

A: "He fell off a ladder."



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:48 | نویسنده : sahar teacher |

زمان گذشته ساده

 

ساختار

(last week)

(yesterday)

worked

I, we, you, he, she, ...

played

heard

 

منفي

work...

play...

hear...

didn't

did not

I, we, you, he, she, ...

 

 

 

پرسشي

work...?

play...?

hear...?

I, we, you, he, she, ...

Did

 

 

کاربرد

گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:

1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است:

  • We met last week.

  • He left yesterday.

 

2- براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان مي‌آيند:

  • I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...

 

3- براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته:

  • When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.

  • Every day he walked in the jungle to....

 

نکاتي در مورد هجي (verb + ed)

1- هنگاميکه فعلي به e ختم مي‌شود، فقط d اضافه مي‌کنيم:

loved, hated, used

2- افعال يک هجايي (يک بخشي) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند، حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود:

stopped, planned, robbed

ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بي‌صداي آخر تکرار نمي‌شود:

looked, cooked, seated

اگر حرف بي‌صداي آخر y يا w باشد نيز تکرار نمي‌شود:

played, rowed, showed



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:47 | نویسنده : sahar teacher |

زمان حال استمراري

ساختار

 

 

 

 

I

‘m

am

 

 

coming

going

doing

taking

You

We

they

‘re

are

She

He

it

‘s

is

کاربرد

1- براي بيان عملي که هم‌اکنون جريان دارد:

·         She is watching the TV.

·         He is working at the moment.

2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع مي‌باشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:

·         I'm reading an exciting book.

·         He is learning Arabic.

(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله‌ اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.)

3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده:

·         I am meeting him at the park.

4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي:

·         I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
(در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي مي‌کنم، اما دارم سعي مي‌کنم يک بهترش را پيدا کنم)

 

نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار)

1- افعالي که به يک e ختم مي‌شوند، آن e حذف مي‌شود:

come, coming     take, taking     write, writing

ولي در مورد افعالي که به ee ختم مي‌شوند، اين قاعده صدق نمي‌کند:

agree, agreeing     see, seeing

2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بي‌صدا مي‌باشند، حرف بي‌صداي آخر تکرار مي‌شود:

running, stopping, getting

ولي چنانچه حرف بي‌صداي آخر y يا w باشد، تکرار نمي‌شود:

showing, enjoying



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:46 | نویسنده : sahar teacher |

زمان حال ساده

 

ساختار

جمع

go,

play,

don't work

we

you

they

مفرد

go, play,
don't work

I, you

goes, plays, doesn't work

he, she, it

 

 

 

کاربرد

زمان حال ساده يکي از متداول‌ترين زمانها در زبان انگليسي مي‌باشد که براي مقاصد زير مورد استفاده قرار مي‌گيرد:

1- براي بيان عملي که هميشه تکرار مي‌شود، مانند يک عادت يا رسم:

  • I go to school by bus.

  • We get up at 7 AM.

  • 'Does he smoke?' 'No, he doesn't.'

 

2- براي بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:

  • The earth orbits the sun.

  • I come from Iran.

  • Some animals migrate in winter. (بعضي از حيوانات در زمستان مهاجرت مي‌کنند.)

 

3- براي بيان حقيقتي که براي مدتي (طولاني) دوام داشته باشد:

  • I work in a shop.

  • She lives in a small cottage.

 

زمان حال ساده اغلب با قيدهاي تکرار مورد استفاده قرار مي‌گيرند. مهمترين قيدهاي تکرار (frequency adverbs) عبارتند از:

never     rarely     sometimes     often     usually     always
0%................................. 50% .................................100%

  • I usually play football with my friends.

  • I never go shopping.

  • sometimes she plays piano for us.

 

نکاتي در مورد هجي (verb + s)

1- افعالي که به x, ch, sh, ss و o ختم مي‌شوند، به جاي es ، s مي‌گيرند:

kisses, washes, watches, does, boxes

2- افعالي که به y ختم مي‌شوند و قبل از آن حرف بي‌صدايي بيايد، y به ies تبديل مي‌شود:

try, tries     hurry, hurries     fly, flies

ولي آن دسته از افعالي که به y ختم مي‌شوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s مي‌گيرند:

plays, buys, enjoys



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:45 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس هشت interchange 1

Unit 8  What's your neighborhood like?

 

کاربرد کلمه: there is , there are

there is  به معنی وجود دارد  و در مفرد بکار میره

there are  به معنی وجود دارند  و در جمع بکار میره

برای مثال

there is a book on the table.

وجود دارد کتابی روی میز

there are some books on the table.

وجود دارند چند تا کتاب روی میز.

نکته : برای سوالی کردن کافی است مشتقbe  یا فعل کمکی دیگر راقبل از کلمهthere بیاوریم

مثال

there is a book here

اینجا یک کتاب وجود دارد

is there a book here?

there are some students in this room.

وجود دارند چند تا دانش آموز داخل اتاق

are there some students in this room?

نکته: کلمه some برای تعداد نامشخصی از اسمهای قابل شمارش مانند کتاب و مداد و ..... و برای مقادیر نا مشخصی اسم غیر قابل شمارش بکار می رود

درجملات منفی به جای some از کلمه any استفاده می شود

some وany هر دو در جمله پرسشی به کار می روند

some  به معنای تعدادی و any به معنای هیچ می باشد



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:44 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس هفت interchange 1

 

Unit 7  We had a great time!

(simple past tense)         زمان گذشته ساده

طرز ساختن زمان گذشته ساده بدینقرار است(( زمان گذشته فعل+ فاعل))

کاربردهای زمان گذشته ساده:

1- برای بیان عملی که در زمان گذشته در موقیت معینی انجام گرفته است مانند:

I saw him yesterday.

من او را دیروز دیدم

2- برای بیان تکرار و عادت در گذشته:

I saw him on my way to school everyday last month.

من در ماه گذشته هر روز او را سر راهم به مدرسه می دیدم.

3- برای بیان اعمالی که در زمان گذشته همزمان با هم به صورت لحظه ای رخ داده اند. مانند:

when the teacher entered all the students stood up.

وقتی که معلم وارد شد همه دانش آموزان برخاستند

توجه: افعال در زبان انگلیسی بر دو قسم اند

الف - افعال با قاعده  Regular Verbs  فرم گذشته و اسم مفعول یا قسم سوم این افعال با افزودن ed به اخر زمان حال آنها ساخته می شود. مانند:

work _ worked_ worked

invite_ invited_ invited

study_ studied_ studied

ب - افعال بی قاعده Irregular Verbs  فرم گذشته واسم مفعول یا افعال تابع قاعده وقانونی نیست وباید آنها را از بر کرد. مانند:

eat_ ate_ eaten.

do_ did_ done.

go_ went_ gone.

see_ saw_seen.

نکته: در مورد افعالی که در آخر آنها حرف y وجود دارد هنگام افزودن ed اگر حرف ما قبل آخر بی صدا باشد ((y)) به((i)) تبدیل می شود ولی اگر حرف ما قبل آخر بی صدا باشد ((y)) تغیر نمی کند مثال:

study_ studied

play_ played

 


کار برد   was و were

1- was وwere فرم گذشته فعل be هستند

2- was را برای اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و were را برای بقیه اشخاص به کار می بریم.

I was busy                    we were busy

you were busy                   you were busy

He was busy                  they were busy

برای سوالی کردن جملات کافی است جای was و were  را با فاعل عوض کنیم

mehdi was busy.

was mehdi busy?

they were busy.

were they busy?

و هنگام منفی کردن کلمه Not را به آنها اضافه می کنیم مانند

mehdi wasn't busy

they weren't busy

 


برای سوالی کردن زمان گذشته ساده از کلمه did در ابتدای جمله استفاده می کنیم و فعل را از حالت گذشته در می آوریم

فرمول

 

<<بقیه جمله + مصدر بدون to + فاعل +did >>

mehdi worked here yesterday.

did mehdi work here yesterday?

به جوابهای کوتاه مثبت و منفی زمان گذشته توجه کنید

yes, did        yes, we did

yes, you did      yes, you did

yes, He did       yes, they did

پاسخهای کوتاه منفی

No, didn't        No, we didn't

No, you didn't     No, you didn't

No, He didn't      No, they didn't

فرم منفی کردن زمان گذشته ساده

<< بقیه جمله +to مصدر بدون+ didn't+ فاعل>>

He came here yesterday.

He didn't come here yesterday.

 


 و هنگام سوالی کردن با کلمه پرسشی از فرمول زیر استفاده می کنیم

What did you do?

شما چیکار می کردید؟

اول کلمه پرسشی سپس فعل کمکی بعد فاعل و بعد فعل اصلی

where did you go?

شما کجا رفته بودید؟

what did you study yesterday?

شما چه چیزی را دیروز مطالعه می کردید؟

 

یا هنگام استفاده از was و were  به روش زیر استفاده می کنیم

کلمه پرسشی+ was یاwere + فاعل

where was mehdi?

مهدی کجا بود؟

when was mehdi sick?

مهدی کی مریض بود؟

 


did you work on saturday?

آیا شما شنبه کار کردید؟

yes, I did. I worked all day.

بله.من تمام روز رو کار کردم

No, I didn't. I didn't work at all.

نخیر.  اصلاً کار نکردم

what did mehdi do on saturday?

مهدی روز شنبه چیکار می کرد؟

He stayed home and studied for a test.

او خانه مونده بود و برای امتحان مطالعه می کرد.

did you go anywhere last weekend?

آیا شما جایی رفته بودی آخر هفته گذشته؟

yes, I did. I went to the movies.

بله . من رفته بودم سینما.

No, I didn't. I didn't go anywhere.

نه. من جایی نرفته بودم

How did mehdi spend his weekend?

مهدی آخر هفته اش رو چطور گذرانده؟

He went to restaurant and sang with some friends.

مهدی با چند تا از دوستان به رستوران رفته و آواز خوندن.

were you in Tehran?

آیا شما تهران بودی ؟

Yes, I was

بله.  بودم

was the weather ok?

هوا خوب بود؟

No, it wasn't.

نه خوب نبود

Were you and your cousin on vacation?

آیا شما به همراه پسر عموی  خودتون در تعطیلات بودید؟

cousin به معنی پسر عمو یا دختر عمو یا پسر دایی یا دختر دایی بکار میره

Yes, we were.

بله ما بودیم

were your parents there?

آیا خانواده های شما هم آونجا بودند؟

No, they weren't.

نه اونجا نبودند

How long were you away?

 به چه مدت مسافرت بودی؟

I was away for a week

من  بودم به مدت یک هفته

How was your vacation?

چطور بود تعطیلات شما؟

It was excellent.

عالی بود

where did you go?

شما کجا رفته بودی؟

I went out of town.

من رفته بودم خارج از شهر

who did you go with?

چه کسی همرا شما بود؟

I went with my brother.

من به همراه برادرم بودم

what time did you go?

ساعت چند شما رفتید؟

we went around 10

ما ساعت 10 رفتیم

How did you like it?

چطور اون رو دوست داشتید( یعنی خوش گذشت)

we liked a lot.

ما دوست داشتیم زیاد.

 



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:43 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس شش interchange 1

  

Unit 6  How often do you exercise?

 

adverbs of frequency

قیدهای تکرار

تعریف قید: قید کلمه ای است که در مورد یک فعل یا صفت یا قید ویا یک جمله توضیح می دهد

         

قیدهای تکرار: کلیه افعال کمکی محلشان قبل از قیدهای تکرار یک کلمه ای مانند always می باشد. محل این قیدها قبل از فعل اصلی وبعد از فعل کمکی می باشد مشتقات Be همیشه قبل از قیدهای تکرار یک کلمه ای می آیند حتی اگر به عنوان فعل اصلی در جمله به کار رفته باشند این قاعده در مواردی که جمله منفی باشد نیز صادق است.

نکته: افعال کمکی  کلماتی مانند کلمات زیر می باشند.

do,don't,doesn't, can,must,............

کلمه have در جملاتی مانند جمله زیر فعا کمکی محسوب می شود.

they have always worked at night.

آنها تا به حال همیشه شبها کار می کردند.

ولی این فعل در جمله زیر معنای خوردن می دهد و فعل اصلی محسوب می شود

I always have some cheese for breakfast

من همیشه برای صبحانه مقداری پنیر می خورم.

نکته کلمه sometimes از قاعده بالا مستثنی است و اگر افعال کمکی یا مشتقات Be به حالت منفی باشند قبل از آنها می آید.

He sometimes doesn't know the answers.

او بعضی وقتها جواب ها را نمی داند.

He sometimes isn't here.

او بعضی وقتها اینجا نیست.

 mehdi isn't usually hungry.

مهدی معمولاً گرسنه نیست.

mehdi doesn't often read at night.

مهدی اغلب شبها مطالعه نمی کند

mehdi doesn't always have coffee for breakfast .

مهدی همیشه برای صبحانه قهوه نمی خورد.

 

قیدهایی مانند never  به معنی هر گز و rerely  و seldom  هر دو به معنی به ندرت خود مفهوم نفی دارند وبرای منفی کردن معنای جمله کافی هستند لذا به همراه این قیدها فعل را به صورت مثبت می آوریم.

He doesn't never smoke.       غلط

   He never smokes      صحیح

.او هرگز سیگار نمی کشه

 He is rarely absent in the morning.

او به ندرت صبح ها غایب است.

He seldom runs in the morning.

او به ندرت صبح ها می دود.

قیدهای تکرار

100%   always         همیشه

              almost always           تقریباً همیشه

              usually          معمولاً

              often              اغلب

              sometimes     بعضی وقتها

              hardly ever    به ندرت

             alomst never   تقریباً هیچ وقت

 0%       never         هرگز  

 

mehdi is always happy.

مهدی همیشه شاد است.

mehdi often studies at night.

مهدی اغلب شبها مطالعه می کند.

mehdi usually drinks milk in the morning.

مهدی معمولاً صبح ها شیر می نوشد.

mehdi sometimes has coffee for breakfast.

مهدی بعضی وقتها برای صبحانه قهوه می خورد.

mehdi is never busy at night.

مهدی هرگز شب ها مشغول نیست

mehdi rarely smokes in the morning

مهدی به ندرت صبح ها سیگار می کشد

 


به معنی چند وقت به چند وقت و چند وقت یکبار می باشد  How often

      

once به معنی یک مرتبه وقید می باشد

twice قید و به معنی دو مرتبه یا دو بار می باشد

و حالا اگر خواستیم بگویم سه بار  یا چهار بار از کلمه times استفاده می کنیم برای مثال

three times,four times, five times,.................... 

How often do you exercise?

شما چند وقت یکبار تمرین می کنید

I lift weights every day.

من وزنه برداری می کنم هر روز

 I go jogging  once a week

من می روم د و آهسته یکبار در هفته

I play soccer twice a month.

من فوتبال بازی می کنم دو مر تبه در ماه

I swim about three times a year.

من شنا می کنم سه مرتبه در سال(یعنی در طول یک سال سه مرتبه شنا می روم)

I don't exercise very often.

من اغلب ورزش نمی کنم( یعنی زیاد اهل ورزش نیستم)

do you ever watch TV in the evening?

آیا شما همیشه عصر تلوزیون تماشا می کنید؟

Yes, I often watch TV after dinner.

بله  من اغلب بعد از شام تلوزیون تماشا می کنم

I sometimes watch TV before bed.

یا

sometimes I watch TV before bed *

من بعضی وقتها قبل از اینکه بخوابم تلوزیون تماشا می کنم.

I hardly ever watch TV.

من به ندرت تلوزیون تماشا می کنم.

No, I never watch TV.

نه من هرگز تلوزیون تماشا نمی کنم

 


conversation

you're really fit ,Ali. do you exercise a lot?

شما اندام خوبی داری علی. آیا شما زیاد تمرین می کنید

well, I almost always get up early

خوب من تقریباً همیشه صبح زود از خواب بیدار می شوم

I lift weight for an hour

من برای یک ساعت وزنه می زنم( یعنی با وزنه تمرین می کنم)

I often go in-line skating.

من اغلب می روم به اسکی

How often do you exercise like that?

چند و وقت به چند وقت آن جوری تمرین می کنید؟

about five times a week.

تقریباً پنج بار در هفته

what about you?

شما چطور

I hardly ever exercise.

من به ندرت تمرین می کنم

do you have regular fitness program?

آیا شما برنامه منظمی برای تناسب اندام داری؟

yes, I usually go to a gym.

بله من معمولاً به باشگاه می روم

do you play any sports?

آیا شما ورزشهایی را انجام می دهید( یعنی تمرین می کنید)

which ones?

کدام یکی ها را؟

I always play football

من همیشه فوتبال بازی می کنم

I often go swim

من اغلب شنا می روم

 


questions with how  ; short answers

سوال با how و جواب کوتاه

how well  به معنی چقدر خوب

how good به معنی چقدر خوب

how long به معنی تا کی یا تا چه وقت 

به معنی چند وقت به چند وقت و چند وقت یکبار می باشد  How often

work out تمرین کردن

How often do you work out?

چند وقت یکبار شما تمرین ی کنید؟

Every day            هر روز

Twice a week        دو بار در هفته

Not very often          اغلب نه

 

How well do you play tenis?

چقدر خوب تنیس بازی می منید؟

pretty well     خیلی عالی

About average     در حد متوسط

Not very well     نه زیاد خوب

 

How good are you at sports?

pretty good      خیلی خوب

Ok   خوب

Not so good    نه زیاد خوب

 

How long do you spends at the gym?

چقدر از وقت خودتون را در باشگاه صرف می کنید؟

Thirty minutes a day.     نیم ساعت در روز

Two hours a week.           دو ساعت در هفته

About an hour on weekends.                تقریباً یک ساعت در آخر هفته ها

 

 



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:42 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس پنج interchange -1

Unit 5  Tell me about your family.

present continuous

زمان حال استمراری

فرمول << (فعل+ing ) اسم مصدر +am + is are  + فاعل>>

کار برد برای عمالی که هم اکنون در حال انجام است می باشد

مثال

I am watering the flowers now

من حالا گلها رو آب میدم.

طرز منفی وسوالی کردن زمان حال استمراری:

برای منفی کردن این زمان کافی است کلمه not را به مشتقات be اضافه کنیم و برای سوالی کردن کافی است جای مشتق be را با فاعل عوض کنیم

 

سوالی کردن و منفی کردن

 

mehdi is studying grammar  جمله خبری

جمله سوالی    is mehdi studying grammar?

جمله منفی  mehdi is n't studying grammar.

برای ساختن سوال با کلمه پرسشی  در زمان حال استمراری یکی از کلمات پرسشی را در ابتدای جمله آورده پس از از آن مشتق  (be(am/ is / are  وسپس فاعل  و فعل اصلی را می آوریم

برای مثال

mehdi is studying grammar  جمله خبری

جمله سوای    is mehdi studying grammar?

what is mehdi studying? 

mehdi  is drinking coffee

مهدی قهوه می نوشد

is mehdi drinking coffee?

آیا مهدی قهوه می نوشد

what is mehdi drinking?

مهدی چه  چیز می نوشد

در اینجا کلمه مودر پرسش grammar می باشد که از جمله حذف میشه 

are you living at home now?

آیا شما در در خانه زندگی می کنید( یعنی مستقل زندگی نمی کنید)

yes , I am         NO , I'm not.

نخیر                 بله                 

is your sister working for the government?

آیا خواهر شما برای  دولت کار می کند(یعنی کارمند دولت است)

yes , she is          No she's not/ No she isn't

نخیر                  بله

are Ed and Jill going to college this year?

آیا ئد و جیل می روند کالج امسال؟

yes, they are         No they're not/ NO they aren't

نخیر                        بله     

 

where are you working now?

شما الان کجا کار می کنید؟

I'm not working now. I need a job

من الان کار نمی کنم. من احتیاج به کار دارم(یعنی بیکارم و دنبال کار هستم)

what is your brother doing this days?

این روز ها برادر شما چیکار می کنه؟

He's traveling in the Tehran.

اون به تهران سفر کرده

who are your parents visiting this week?

این هفته خانواده شما با چه کسی ملاقات داشته؟

they're visiting my grandmother.

آنها مادر بزرگم را ملاقات کرده اند 

 

Quantiffiers

علامت یانشانه ای که حجم یا محدوده چیزی را نشان می دهد

100%        all         همه

               nearly all   تقریباً همه    families have only one child.

                                                     خانواده ها فقط یک فرزند دارند      

               most         بیشترین    

 

               many         بسیار

               a lot of        بسیاری     families are smaller these days

                               خانواده ها کوچکتر هستند               

                some           بعضی 

              

               not many       نه خیلی

               a few            کمی    couple have more than one child

                                                زوجها بیشتر از یک فرزند دارند

                 few             کمی

0%             non one     هیچ کس    gets married before the age of 18

                                                         ازدواج می کنند قبل از 18 ساله گی 



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:41 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس چهار interchange - 1

Unit 4  Do you like rap?

 Yes/ No and wh- questions with do

هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود

در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی

( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی)

برای مثال

what does he play?

در بالا what کلمه پرسشی does فعل کمکی he ضمیر فاعلی play فعل اصلی

درسوم شخص مفرد از(does ودر بقیه از do استفاده می کنیم)

سوم شخص عبارت است از تمامی اسمهای انسان وغیره و ضمایر فاعلیhe/she/it

 


طرز سوالی کردن زمان حال ساده:

برای سوالی کردن جملات حال ساده ای که در آنها فعل اصلی بکار رفته از افعال کمکی do یا does استفاده می کنیم به این صورت که do و does را در اول جمله آورده. سپس فاعل و پس از آن فعل اصلی را می آوریم

تذکر: باید دقت شود تا در سوم شخص مفرد هنگام سوالی کردن جمله حرف s سوم شخص را از آخر فعل حذف کنیم

برای مثال

do you like classic?

در بالا do فعل کمکی you ضمیر فاعلی like فعل اصلی



For example:

 

what kind of music do you like?

چه آهنگی را شما دوست دارید؟

I like rock alot

من راک رو دوست دارم

do you like classic?

آیا کلاسیک دوست دارید؟

yes, I do. I like it alot.

بله . من خیلی آن را دوست دارم.

No, I don't like it very much

نه.من زیاد آن را دوست ندارم.

does he play the piano?

آیا او پیانو می نوازه؟

yes, he does.

بله

NO, he doesn't

نخیر

what does he play?

آو چه می نوازد؟

he plays the guitar

او گیتار می نوازد

در بالا معنی play به معنی نواختن می باشد

do they like the opera?

آیا آنها آهنگ اپرا را دوست دارند؟

yes, they do. they love them

بله. آنها عاشق آنها هستند

No.they don't like them very much.

نه . آنها علاقه به آنها ندارند

 


در زبان انگلیسی ضمایرمفعولی عبارتند از   object pronouns

Me      مرا            us           ما را

you     تو را          you          شما را

him/her/it         اورا- آن را      them       آنهارا

ضمیر کلمه ای است که جای اسم می نشیند واز تکرار آن جلوگیری می کند اگر ضمیر جانشین فاعل شود ضمیر فاعلی واگر جانشین مفعول شود ضمیر مغعولی نامیده می شود

 


:For example

the boys helped the girls 

پسرها کمک کردند به دخترها

the boys helped them

پسرها به آنها کمک کردند

mary answers john

مری به جان جواب داد

mary answers him

مری به او جواب داد

I followed their car

من دنبال کردم ماشین آنها را

I followed it

من دنبال کردم آن را

would ; verb + to +verb

در زبان انگلیسی مابین دو فعل از مصدر to استفاده می کنیم

ضمناً در زبان انگلیسی modal عبارتند ازcan/ could /must /might /ought to/ shall / should /will / would  می باشند

For example:

would you like to go out on friday?

آیا دوست دارید روز جمعه بیرون بروید؟

yes , I would .

بله

yes , I'd love to. thanks

بله من دوست دارم متشکرم

yes , I'd really like to go

بله من واقعاًدوست دارم بروم

contraction

I would = I'd 

would you like to go a soccer match?

آیا دوست دارید بروید به مسابقه فوتبال؟

I'd like to, but I have to work late.

 من دوست دارم. ولی باید تا دیر وقت کار کنم.

I'd like to, but I need to save money.

من دوست دارم ولی باید پول پس انداز کنم.

I'd like to, but I want to visit my parents.

من دوست دارم ولی می خوام خانواده ام را ملاقات کنم.

 

conversation

 

mehdi: I have tickets to the soccer match on friday night.

مهدی : من بلیط های دارم برای مسابقه فوتبال  در روز جمعه

tony: thanks . I'd love to . what time does it start?

تونی: من دوست دارم . ساعت چند شروع میشه؟

mehdi: at 8:00.

مهدی : ساعت هشت.

tony : that sounds great. so, what do you want to have dinner at 6:00?

تونی : عالیه بنابراین چه چیزی برای شام داری در ساعت شش؟ 

mehdi : Uh , I'd like to , but I have to work late.

مهدی : اوه من دوست دارم اما من تا دیر وقت کار دارم

tony : oh , that's ok just meet at the stadium befor the match, around 7:30.

تونی : خوب ما همدیگر را  در استادیوم ملاقات کنیم در ساعت  هفت وسی دقیقه پیش از شروع مسابقه

mehdi : Ok let's meet at the gate.

مهدی : خوب  ما همدیگر رو می بینیم جلو در( استادیوم)

tony : that sounds fine . see you there.

تونی : خیلی خوبه . اونجا می بینمت



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:39 | نویسنده : sahar teacher |

 

گرامر درس سوم 1- interchange

Unit 3  How much is it?

Demonstratives; one . ones

how much is    چقدر است

how much are  چقدر هستند

 اشاره به نزدیک 

this   این

these   اینها

اشاره به دور

that آن

those   آنها

one  برای مفرد

ones برای جمع   

which   کدام

for example :

برای مثال

how much  is this necklace?

قیمت این گردنبند چقدر است؟

how much  is this one?

این یکی چند است؟

how much is that necklace?

قیمت آن گردنبند چقدر است؟

how much is that one?

آن یکی چند است؟

which one?

کدام یکی؟

در جمع

how much are these earring?

قیمت این گوشواره ها چند است؟

how much are these?

اینها چند هستند؟

how much are those earring?

قیمت آن گوشواره ها چند است؟

how much are those?

آنها چند هستند؟

which ones?

کدام یکی ها؟

prices

 

$   علامت دولار

 

$ 42 = forty-two dollars     چهل دو دولار

$ 59.95 = fifty-nine ninety-five

or

 fifty nine dollars and ninety-five cents

پنجاه ونه د.لار و نود پنج سنت

it's forty dollars

چهل دولار است

they are fifty- five dollars

پنجاه و پنج دولار است

ti's $ 25.63 = twenty -five sixty -three

twenty- five dollars

بیست وپنج دولار

sixty- three cents

شست و سه سنت

preference ; comparisons with adjectives

صفت تفضیلی :

هرگاهدر مقایسه بین دو شخص یا دو شیء بخواهیم بیان کنیم که یکی از آنها صفتی را بیش از دیگری دارد, از صفت تفضیلی (برتر) استفاده می کنیم. درزبان فارسی با افزودن پسوند ((تر))به صفت ساده صفت تفضیلی ساخته می شود مانند سفیدتر بهتر وغیره......ولی در زبان انگلیسی به شرح زیر است

  1. در مورد صفات وقیدهایی که یک بخش(سیلاب) تشکیل شده اندو یا به حرف(Y) ختم می شوندکافی است پسوند(er) را به آنها بیافزاییم

برای مثال

easy    آسان    easier   آسانتر

tall    بلند        taller     بلند تر

hard     سخت   harder     سخت تر

busy  مشغول    busier     مشغول تر

earlزود        earlier       زود تر

fast   سریع      faster       سریع تر

همانطور که ملاحظه می نمایید, هنگام افزودن پسوند(er) حرف (y) به (i) تبدیل می شود

۲- در مورد صفات وقیدهایی که دارای دو بخش (سیلاب) یا بیشتر می باشند و یا پسوند(ly) دارند کلمه more را قبل از آنها می آوریم

برای مثال

careful     با دقت      more careful      بادقت تر

beautiful      زیبا     more beautiful       زیباتر

carefully    از روی دقت  more carefully  از روی دقت بیشتر

clearly    اشکارا           more clearly       واضح تر

استثناء. مانند اغلب قواعد گرامری در اینجا نیز تعدادی صفات وقیدها هستند که فرم تفضیلی آنها از قاعده فوق پیروی نمی کند بلکه باید آنها را خارج از قاعده آموخت این استثناء عبارتند از:

good    خوب       better    بهتر

well     خوب        better     بهتر

bad       بد          worse   بد تر

لغات جالب

cotton    نخی         gold         طلا    leather    چرمی 

plastic    پلاستک    silk        ابریشم   silver  نقره   wool    پشمی

for example :

برای مثال

plastic bracelet   دستبند پلاستیکی   gold ring   حلقه طلا  silk tie  کراوات ابریشمی

wool socks  جوراب پشمی  leather jacket  کاپشن چرمی  rubber boots چکمه لاستیکی

     

conversation

مکالمه

look! these jackets are really nice.

نگاه کن این کاپشن ها واقعاً خوبند

which one do you prefer?

کدام یکی را ترجیح می دهی؟

I like the wool one better.

من بیشتر پشمی را دوست دارم

the wool one? why?

چرا پشمی را؟

it looks warmer.

گرم تر بنظر می رسه

well , I like the leather one better.

خوب. من بیشتر چرمی را دوست دارم

it's more stylish than the wool one.

مد اون از پشمی به روز تره

there is no price tag.

برچسب قیمت نداره

Excuse me. how much is this jacket?

ببخشید. قیمت این کاپشن چنده؟

it's $499. would you like to try it one?

اون چهارصدو نود ونه دلار است . شما دوست دارید اون را امتحان کنی؟

Uh, no. that's ok! but thanks anyway

اوه. نه اون خوبه! اما متشکرم به هر حال

you'er welcome.

خواهش می کنم

preference ; comparisons with adjectives

which one do you prefer?

کدام یکی را شما ترجیح می دهی؟

I prefer the leather one.

من چرمی را ترجیح می دهم.

that one is cheaper than the wool one.

او ن یکی از پشمی ارزان تر است.

 .this one is nicer than the wool one

این یکی از پشمی خوب تر است.

which one do you like better/ more?

کدام یکی را شما بیشتر می پسندی؟

I like the leather one better/ more

من چرمی را بیشتر می پسندم

the leather jacket is prettier than the wool one.

کاپشن چرمی از پشمی زیباتر است.

it looks bigger than the wool one.

بنظر می رسه که از پشمی بزرگتر است.

it's more stylish than the wool one.

مد اون از پشمی به روز تر است.

در بالا than به معنی از استفاده شده

useful expressions

the color is prettier.

رنگ اش زیباتر است.

the design is nicer

طراحی اش بهتر است.

the style is more attractive.

طراحی اش جذاب تر است.

the material is better.

جنس اش خوب تر است



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:38 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس دو 1- interchange

Unit 2  How do you spend your day

گرامر این درس گرامر درس هشت کتاب زرد است که گفتم

simple present wh- questions with do

هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود

در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی

( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی

مثال:

what do you do?

شما چیکار می کنید؟

توضیح در بالا what کلمه پرسشیdo فعل کمکی you ضمیر فاعلی do فعل اصلی می باشد

کلمات پرسشی

what به معنی چه یا چه چیزی

where به معنی کجا

who به معنی چه کسی

whom به معنای چه کسی را

whose به معنی مال چه کسی

when به معنای کی  یا چه موقع

why به معنی چرا

نکته: در زبان انگلیسی محاوره ای و غیر رسمی بخصوص در بین آمریکایی ها کلمه who گاهی به جای whom نیز به کار می رود ولی در نوشته های رسمی باید هر کدام در جایگاه خود بکار برده شود

time expressions

at   در

around   در حدود

early      زود

late    دیر

until      تا

before   پیش از

after    بعد از آن یا پس از آن

on   در

in    در

 

for example :

برای مثال

 

I get up at 10:00 in the morning on weekends 

من آخر هفته در ساعت 10 صبح بیدار می شوم

she gets up at 7:00 in the morning on fridays

او روزهای جمعه ساعت هفت صبح بیدار می شود

I go to bed around ten in the evening  on weeknights

من شبهای هفته حدود ساعت 10 عصر می روم که بخوابم

she leaves work early in the afternoon on weekends

او آخر هفته ها   بعد از ظهر زود از کار خارج می شود

she stays up until midnight on saturdays

اوشنبه ها تا نصف شب بیدار می ماند

I wake up before noon on sundays

من یک شنبه ها قبل از ظهر از خواب بیدار می شوم

 

conversations

 

what do you do?

چیکار می کنید شما؟

I'm a student and I have part- time job

من دانش آموز هستم ویک کار پاره وقت دارم

where do you work?

شما کجا کار می کنید؟

I work in the a restaurant

من در یک رستوران کار می کنم

what does your father do?

پدرت چیکار می کند؟

he is a mechanic

او میکانیک است

where does he work?

او کجا کار می کند؟

he works in the company

او در یک شرکت کار می کند

what's your favorite job?

شغل مورد علاقه شما چیست؟

my favorite job is engineering

شغل مورد علاقه من مهندسی است

how do you like it?

چقدر آن را دوست دارید

I love it

من عاشق آن هستم

what days does she get up early?

چه روزهایی را او صبح زود بیدار می شود؟

she gets up early on weekdays

او روز های هفته زود از خواب بیدار می شود

what are two things you do before 10 in the morning?

دو تا چیزی(کار) که قبل از ساعت 10 انجام می دهید چیست؟

I wash my hands and eat breakfast

من دستها ایم را می شویم و صبحانه می خورم

what does she do anly on fridays?

اوفقط جمعه ها چه کاری انجام می دهد؟

I go out with some friends

من می روم بیرون با تعدادی از دوستانم



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:37 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس یک interchage -1

  

Unit 1  Please call me Beth.

 Contraction of be

فرم مخفف مشتق be

I am = I'm

You are = you're

He is = he's

She is = she's

It is = it's 

We are = we're 

You are = you're

They are = they're

 John is busy  =  john's busy

توضیح: فرم مخفف بیشتر در محاوره ونوشته های غیر رسمی استفاده می شود و فرم کامل در نوشته های رسمی

 posessive adjective

صفت ملکی

 

 

 

 

 

1 – هر صيغه صفت ملكي خودش را دارد. اين صفات براي صيغه هاي مختلف به شرح زير هستند:

صيغه هاي مفرد
I -> my (مال من )
You -> your (مال شما)
He -> his (مال او)
She -> her (مال او)


صيغه هاي جمع
We -> our (مال ما)
You -> your (مال شما)
They -> their (مال آنها)  

 

statement with be

جمله با مشتق be 

 I'm from iran

من اهل ایران هستم

she's from japan

  او اهل ژاپن است

I'm a new club member

من عضو جدید گروه هستم

it's an exciting city

شهر جالبی هست

they're my classmates

آنها همکلاسی های من هستند

wh -questions with be

 

طرز ساختن پرسش با کلمات پرسشی از جملاتی که مشتقات  be در آنها آمده است

فرمول:

(فاعل +مشتق be + کلمه پرسشی)

جمله خبری         mehdi is in the home.

مهدی در خانه است

برای سوالی کردن جملاتی که فعل to be دارند کافی است جای فعل را با فاعل عوض کنیم وهنگام جواب دادن پاسخ کوتاه بدهیم

     جمله پرسش بله یا خیر    is mehdi in the home?

آیا مهدی در خانه است؟

 پرسش با کلمه پرسشی       where is mehdi?

مهدی کجاست؟

yes / no questions and short answer be

ما همیشه در مواردی که با مشتقات  be یا افعال کمکی مانند can وwill وغیره شروع می شود . پاسخ بلی یا خیر می باشد

ضمناً در پاسخهای کوتاه نباید از فرم مخفف استفاده کنیم

for example:

mehdi is from tabriz    جمله خبری

is mehdi from tabriz?   جمله پرسش بله یا خیر

yes, he is

بله او هست

mehdi is student.

مهدی دانش آموز است

is mehdi student?

آیا مهدی دانش آموز است؟

yes, he is

بله او هست

 they are hungry

آنها گرسنه هستند

are they hungry?

آیا آنها گرسنه هستند؟

yes, they are

بله هستند

   شکل منفی  be     

I am not = I'm not

you are not = your're not = you are n't

he is not = he's not = he is n't

she is not = she's not = she is n't

we are not = we're not = we are n't

conversations

For example:

yes / no questions

 

you are from Dezful.

شما اهل دزفول هستید

are you from Dezful?

آیا شما اهل دزفول هستید؟

yes, I  am  from Dezful.

بله من اهل دزفول هستم

no , I am not from Dezful. 

نه من اهل دزفول نیستم

 

در جمله بالا فعل کمکیare بعنوان فعل اصلی و you بعنوان ضمیر فاعلی استفاده شده . هنگام جواب دادن باید از ضمیر فاعلی مناسب استفاده کنیم چون  ازدوم شخص مفرد استفاده شده واز طرف مقابل باید از I استفاده کنه برای جواب دادن

 

she is from tehran.

او اهل تهرانه

is she from tehran?

آیا او اهل تهرانه؟

yes , she is from tehran.

بله اون اها تهرانه

no, she is not from tehran.

نه او اهل تهران نیست

درجمله بالا is بعنوان فعل اصلی و she ضمیر سو م شخص مفرد برای مونث استفاده شده

 

Mehdi is from Tabriz.

مهدی اهل تبریز است

is mehdi from Tabriz?

آیا مهدی اهل تبریز است؟

Yes, he is from Tabriz.

 بله مهدی اهل تبریز است

No, he is not from Tabriz.

نه مهدی اهل تبریز نیست

در جمله بالا مهدی سوم شخص مفرد است و is بهنوان فعل اصلی بکار رفته ودر جواب از ضمیر  فاعلی مناسبhe مذکر استفاده شده

 

 they are from iran.

آنها اهل ایران هستند

are they from iran?

آیا آنها اهل ایران هستند؟

Yes, they are from iran.

بله آنها اهل ایران هستند

No, they are not from iran

نه آنها اهل ایران نیستند

 

در جمله بالا they به معنی آنها ضمیر فاعلی می باشد.  are بعنوان فعل اصلی جمله بکار رفته

Mehdi and mohsen are from Tabriz.

مهدی و محسن اهل تبریز هستند

are they from Tabriz?

آیا آنها اهل تبریز هستند؟

یا

are mehdi and mohsen from Tabriz?

آیا مهدی و محسن اهل تبریز هستند؟  

 

we are from Japan.

ما اهل ژاپن هستیم

are we from Japan?

آیا ما اهل ژاپن هستیم؟

Yes, we are from Japan.

بله ما اهل ژاپن هستیم

 

در جمله بالا we به معنی ما و ضمیر فاعلی و are بعنوان فعل اصلی جمله بکار رفته است

 

دوستان گل خودم انگلیسی رو نمی توانید در عرض مدت کم یاد بگیرید

چون تکرار وتمرین است که مهارت های شمارو بالا می بره من به تمام

دوستان قول می دم اگه با گرامر ومکالمه های که به عزیزان تو این وب

آموزش میدم رو دنبال کنند در عرض یک سال می تونند خوب مکالمه

کنند

 


فرمول سوالی کردن با کلمه های پرسشی

سوالی فرمول

    where + to be,( is , are) +ضمیر فاعلی (you , she/he/they)+from?

 

 wh -questions with be

Where are you from?          

اهل کجا هستی؟

I'm from Iran.                                        

من اهل ایران هستم

I'm Iranian.

من ایرانی هستم

Where is she from?

او(مونث) اهل کجاست؟

She's from Seoul.

اواهل سئول هست

Where is he from?

او(مذکر )اهل کجاست

He's from Italy

اواهل ایتالیا هست

Where is your father from?

پدر شما اهل کجاست؟

He is from Pusan.

او اهل پوسان هست

Where is your mother from?

مادرت اهل کجاست؟

She's from Brazil.

او اهل برزیل هست



تاريخ : جمعه 27 تير 1393برچسب:, | 18:35 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس شانزده interchange

Unit 16  Can she call you later?

subject  pronouns = object pronouns

ضمایر مفعولی = ضمایر فاعلی

I = me

you = you

he = him

she = her

it = it

you = you

they = them

me به من یا مرا

you به شما شما را

hem به او او را

her به او او را

it به آن آنرا

us به ما ما را

them به آنها آنهارا 

 

برای مثال

just give me the number

فقط شماره را به من بدهید

I don't have it

من آن را ندارم

can she call you later?

آیا او می تواند بعداً به شما زنگ بزند؟

give her a call later

من بعداً تماس می گیرم

can I give him a message?

من می توان یک پیام  به او بدهم؟

please leave us a message

لطفاً برای ما پیام بگذارید

please ask hem to call me later

لطفاً به او بگویید بعداً با من تماس بگیرد

verb + to + verb ; would

I'd = I would

همیشه ما بین دو فعل از to استفاده می کنیم

برای مثال

I want to see a movie

من می خواهم  یک فیلم ببینم

I like to play football

من می خواهم فوتبال بازی کنم

 I have to study

من بایستی مطالعه کنم

 I need to stay

من باید بمانم

I have to go

من باید بروم

accept an invitation

 do you like to go out with me tonight?

آیا دوست داریدامشب با هم برویم بیرون؟

yes , I'd love to

بله من دوست دارم

does she like to see a movie with us?

آیا او دوست دارد ببیند فیلم با ما؟

yes, she likes to

بله او دوست دارد

refuseing an invitation and making excuse

 

do you wat to have dinner with me friday?

آیا تو دوست داری روز جمعه با هم نا هار را بخوریم

I'm sorry. I can't .I have to study

من متاسفم. من نمی توانم. من باید مطالعه کنم

sorry. I need to stay home with my brother

متاسفم. من باید خانه بمونم با برادرم

conversation

مکالمه

hello

سلام

Hi. this is mehdi

سلام من مهدی هستم

is vahid there?

آیا وحید آنجاست؟

yes , he is

بله او هست

but he can't come to the phone right now

بله ولی الان نمی تواند بیاد جواب بده؟

 can I give him a message?

آیا من می توان به او یک پیغام بدم؟

please leave us a message

لطفاً برای ما پیغام بگذارید

he is in the shower

او دوش می گیرد

he's in the bed

او خوابیده

he's in the yard

او در حیاط است

he's at work

او سر کار است

he's at mall

او در بازار است

he's at the library

او در کتابخانه است

he's at school

او در مدرسه است

he's on vacation

او در تعطیلات است

he's on trip

او در مسافرت است

 is my father there .please?

آیا پدرم آنجاست؟

yes, he is

بله او هست

can I speak with him?

آیا من می توانم با او صحبت کنم؟

sorry, he con't

متاسفم او نمی تواند

ok. please ask him to call me at home?

خوب. میشه به او بگویید که من در خانه هستم با من تماس بگیره؟



تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 14:57 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس پانزده interchange

Unit 15  Where were you born?

  • ۱ - was و were فرم گذشته فعل be هستند
  • 2 - was را برای اول شخص مفرد وسوم شخص مفرد و were را برای بقیه اشخاص به کار می برند

مثال

I was busy

you were busy

he was busy

we were busy

you were busy

they were busy

برای سوالی کردن این جملات کافی است جای was و were را با فاعل عوض کنیم

mehdi was busy

مهدی مشغول بود

was mehdi busy?

آیا مهدی مشغول بود؟

we were busy

ما مشغول بودیم

were we busy?

آیا ما مشغول بودیم؟

برای منفی کردن از not استفاده می کنیم

wasn't = was not

weren't = were not

برای مثال

I was born in iran

من در ایران بدنیا آمده ام

I wasn't born in the U.S

من در آمریکا بدنیا نیامدم

we  were born in the same year

ما در یک سال بدنیا آمده ایم

we weren't born in the same country

ما در یک کشور بدنیا نیامده ایم

she was seventeen

او هفده سال داشت

she wasn't in college

او در کالج نبود

هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود

what به معنی چه یا چه چیزی

where به معنی کجا

who به معنی چه کسی

whom به معنای چه کسی را

whose به معنی مال چه کسی

when به معنای کی  یا چه موقع

why به معنی چرا

نکته: در زبان انگلیسی محاوره ای و غیر رسمی بخصوص در بین آمریکایی ها کلمه who گاهی به جای whom نیز به کار می رود ولی در نوشته های رسمی باید هر کدام در جایگاه خود بکار برده شود

they were young in 1978

آنها در سال 1978 جوان بودند

were they young in 1978?

آیا آنها در سال1978 جوان بودند؟

when were they young?

کی آنها جوان بودند؟

where were you born?

 توکجا بدنیا آمده ای؟

I was born in iran

من در ایران بدنیا آمده ام

what city were you born?

کدام شهر بدنیا آمده ای؟

I was born in tabriz

من در تبریز بدنیا آمده ام

 


years

1906  ( nineteen oh six)

1917  (nineteen seventeen)

1999  (nineteen ninety- nine)

2000  ( two thousand)

2010  (twenty ten)

2006  (twenty oh six)

 

wh - questions with did , was , were

 

where did you grow up?

بزرگ شده کجا هستی؟

I grew up in iran

من بزرگ شده ایران هستم

when did you come to japan?

کی به ژاپن آمده ای؟

I came to japan in 1985

من سال 1985 به ژاپن آمده ام

why did you become a hairstylist ?

چرا شما آرایشگر شدید؟

because I needed the money

چون پول نیاز داشتم

how old were you in 1985?

در سال 1985 چند ساله بودی ؟

I was eighteen

من هجده ساله بودم

what was your major in college ?

رشته تو در کالج چه بود؟

it was art

آن هنر بود

how was college?

کالج چطوری بود؟

it was great

آن خیلی خوب بود



تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 14:57 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس چهارده interchange

Unit 14  Did you have fun?

زمان گذشته ساده

طرز ساختن زمان گذشته ساده بدینقرار است

زمان گذشته فعل + فاعل

مثال

I studied

I watched

she visited

افعال باقاعده regular verb  فرم گذشته و اسم مفعول یا قسم سوم این افعال با افزودن ed به آخر آنها ساخته می شود

مثال

work- worked- worked

study - studied - studied

watch - watched - watched

نکته در افعالی که در آخر آنها حرف y وجود دارد هنگام افزودن ed اگرحرف ماقبل  آخر بی صدا باشد y به i تبدیل می شود ولی اگر حرف ماقبل آخرصدادار باشد y تغیر نمی کند

study - studied

play   - played

در زبان انگلیسی (vowel) یعنی حروف صدا دار (a,e,i ,o,u) وبقیه حروف (consonant) یعنی حروف بی صدا که بقیه حروف انگلیسی را در بر می گیرد

افعال بی قاعده irregular verbs  فرم گذشته و اسم مفعول این افعال تابع قاعده و قانونی نیست وباید آنها را ازبر کرد

eat  -  ate  -eaten

be ( am /is / are)    -   was ,were  - been

do - did - done

go - went - gone

 

برای سوالی کردن زمان گذشته ساده از کلمه did در ابتدای جمله استفاده می کنیم و فعل را بصورت ساده استفاده می کنیم

(بقیه جمله + فعل بصورت ساده + فاعل + did )

برای مثال

mehdi worked here yesterday

 مهدی دیروز اینجا کار می کرد

did mehdi work here yesterday?

آیا مهدی دیروز اینجا کار می کرد؟

منفی کردن زمان گذشته ساده

بقیه جمله + فعل اصلی + didn't + فاعل

mehdi came here yesterday

مهدی دیروز اینجا آمد

mehdi didn't come here yesterday

مهدی دیروز اینجا نیامد

در هنگام پاسخ کوتاه دادن به سوال از این طریق استفاده می کنیم

did you like tehran?

آیا تهران را دوست داشتید؟

yes, I did

بله

no , I didn't

نخیر

did you  eve visit tabriz?

آیا تبریز را دیدید؟

yes , I did

بله

no , I didn't

نخیر

conversation

did you have a good weekend?

آیا شما آخر هفته خوبی داشتید؟

yes , I did . but I feel alittle tired today

بله. اما امروز یکم احساس خستگی می کنم

really? why?

واقعاً؟ چرا؟

well , on friday I went out in the morning

خوب من در روز صبح جمعه بیرون رفتم

I worked very hard

من به سختی کار کردم

then I cleaned house and shopped.

سپس خانه رو تمیز کردم و خرید کردم

what did you do on sunday?

چیکار انجام دادید روز یک شنبه

I got up very early in the morning

من صبح زود از خواب بیدار شدم

after that I exercised from seven to eight

پس از آن از ساعت هفت تا هشت تمرین کردم

did you watch T.V

آیا تلوزیون تماشا کردی؟

NO, I didn't I only studied for test

نه من فقط برای امتحان مطالعه کردم

I exercised on saturday

من مطالعه کردم روز شنبه

I didn't watch T.V

من تلوزیون تماشا نکردم

I didn't go out

من بیرون نرفتم

I didn't visit my friends

دوستانم را ملاقات نکردم

I didn't work

من کار نکردم

mehdi and I went out for picnic on monday

مهدی ومن روز چهار شنبه به پیک نیک رفتیم

where did you go?

شما کجا رفتید؟

we went north of iran

ما به شمال ایران رفتیم

did you have fun?

آیا به شما خوش گذشت؟

yes, we did. we had great time

بله ما لحظات خوشی داشتیم

did you like it?

آیا آن را دوست داشتید

yes, we liked it alot

بله ما آن را خیلی دوست داشتیم

did you do anything else?

آیا کار دیگری را انجام دادید؟

no, we didn't anything else

نه ما کار دیگری را انجام ندادیم



تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 14:56 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس سیزده interchange

Unit 13  You can't miss it.

preposition of place

حروف اضافه

on به معنی در

on the corner of  یعنی در گوشه

across from یعنی در روبروی

next to یعنی در کنار

between یعنی مابین

کاربرد در جملات انگلیسی

برای مثال

there is a restaurant on bahman street

وجود دارد یک رستوران در خیابان بهمن

it's on the corner of bahman and beheshti

آن هست درنبش (خیابان) بهمن و بهشتی

it's across from the park

آن هست روبروی پارک

it's next to the bank

آن هست کنار(بغل) بانک

the library is on the bahman street,

between first and second avenues

کتابخانه هست در خیابان بهمن

مابین خیابان اول و دوم 

giving directions

دادن آدرس در انگلیسی

 

در این قسمت از کلمه پرسشی how استفاده می کنیم وبا همان ساختار

فعل اصلی+ فاعل+ فعل کمکیdo or does +کلمه پرسشی

how do I get to public library?

من چطور بروم به کتابخانه عمومی؟

و هنگام جواب دادن از

walk up یا go up هر دو به معنی برو بالا

walk down یاgo down هر دو به معنی برو پایین

استفاده می کنیم

برای مثال

how do I get to public library?

من چطور بروم به کتابخانه عمومی؟

walk up fifth avenue to 49th street

برو بالا از پنجمین خیابان تا چهل نهمین خیابان

turn left at 49th street

در چهل نهمین خیابان بپیچید سمت چپ

it's on the right

آن هست سمت راست

how do I get to a musem?

چطور من می توانم به موزه بروم؟

go down fourth avenue to fifth street

برو پایین از چهلمین خیابان تا پنجمین خیابان

turn right at fifth street

بپچید سمت راست در چهلمین خیابان

it's on the left

آن هست سمت چپ

بعضی از لغات کار بردی برای این درس

square یعنی میدان

highway یعنی بزرگ راه

alley کوچه

blind alley کوچه بن بست

center مرکز

bridge پل

superhighway اتوبان

avenue خیابان اصلی

street خیابان

go straight مستقیم بروید

the right hand or right side  دست راست

the left hand or left side  دست چپ

turn to the right   سمت راست بروید

turn to the left سمت چپ بروید

give way راه دادن

 



تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 14:55 | نویسنده : sahar teacher |

گرامر درس دوازده interchange

Unit 12  What's the matter?

have + noun ; feel + adjective

تعریف  اسم   (noun) : کلمه ای است که برای نامیدن اشخاص یا اشیاء و غیره بکار می رود

have +اسم

برای مثال

I have a book

من یک کتاب دارم

I have a headache

من سر درد دارم

I have the flu

من انفلوانزا دارم

تعریف صفت

یعنی ویژگی که به چیزی نسبت داده می شود

feel + صفت

برای مثال

I feel better

من احساس خوبی دارم

I feel sick

 

من احساس مریضی می کنم 

adjective

 

+

fine (well)

خوب

happy

شادی

good (better)

خوب

great

خوب

terrific

فوق العاده

 

-

sick

مریض

sad

ناراحت

bad

بد

awful

بد

terible

بد جوری

conversation

 how do you feel today?

حالت امروز چطوریه؟

I feel fine

احساس خوبی دارم

what about you?

شما چطور؟

I miss iran

من ایران را ترک کردم

I feel  a little homesick

من یکم احساس دلتنگی می کنم

I think I can help you

فکر می کنم می توانم به شما کمک کنم

lets have lunch at that new iranian restaurant

با هم نهار را در رستوران جدید ایرانی بخوریم

that's great idea

فکر خوبی هست

I feel better already

من احساس خوبی پیدا کردم

what' wrong?

مشکل چیه؟

do you have a cold?

آیا شما سرما خورده اید؟

no, I do'nt

نخیر

yes , I have an earache

بله گوشم درد می کند

that's too bad

آن بد هست

I'm sorry to hear that

از شنیدن آن ناراحت شدم

I hope you feel better soon

امیدوارم زود خوب بشوید

I'm exhausted

من خیلی خستم

why are you so tired?

شما چرا خسته هستید؟

I just can't sleep at night

من فقط نی توانم شب بخوابم

I am going to give you some pills

من تعدادی قرص خواهم داد به شما

take one pill every night after dinner

هر شب یک قرص بعد از شام بخورید

don't drink coffee, tea

چای و قهوه نخورید

don't work too hard

 کار سخت زیاد انجام ندهید



تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 14:54 | نویسنده : sahar teacher |

 

گرامر درس یازده interchange

Unit 11  What are you going to do?

the future with be going to

این الگو زمانی بکار می رود که فاعل قصد انجام فعل را در زمان آینده دارد

و در مواردی که وقوع فعل صد در صد است

  • فرمول
  • قید زمان + فعل اصلی +going to + فعل کمکیbe + فاعل)    

 

 

I am going to read tomorrow.

من فردا می خوانم

she is going to study next session

او جلسه آینده مطالعه خواهد کرد

mehdi and vahid are going to go to party tonight

مهدی و وحید امشب به میهمانی می روند

my brother is going to have party next month

برادرم ماه آینده میهمانی دارد

 

طرز ساختن فرم سوالی بلی- خیر وپرسش با کلمات پرسشی

        جمله خبری  mehdi is going to read a book tonight

مهدی شب کتاب خواهد خواند

        پرسشی  is mehdi going to read a book tonight?

آیا مهدی امشب کتاب خواهد خواند 

پرسش با کلمه پرسشی    what is mehdi going to read tonight?

مهدی چه چیز خواهد خواند امشب

در پاسخهای کوتاه به سوالاتی که بصورت بلی- خیر می باشند کافی است فقط مشتق be را ذکر کنیم وذکر فعل اصلی صحیح نیست

مثال:

are you going to buy a book next week?

آیا هفته آینده تو کتاب خواهی خرید؟

yes, I am

بله

در منفی از not  استفاده می کنیم

no , I'm not

نخیر

در زبان انگلیسی برای گفتن روزهای تقویم

first - second -third -4th or fourth - 5th  or fifth - 6th or sixth- ,.........

تا سومین روز از      first - second -third

وبعد از آن به آخر عداد th اضافه میکنند

برای دیدن ماه های سال آمریکا پایین را کلیک کنید

اینجا را کلیک کنید

conversation

مکالمه

are you going to do anything exciting this week?

آیا این هفته تو کار جالبی داری که انجام دهی؟

well , I'm going to celebrate my birthday

خوب من روز تولدم را جشن خواهم گرفت

when is your birthday?

تولد شما چه موقع هست؟

it's July eighth - monday

هشتم جولای در روز چهارشنبه

what are you plans?

چه برنامه ای داری؟

my friend mehdi is going to take me to a restaurant

دوستم مهدی من را به رستوران خواهد برد

is he going to order cake?

آیا او کیک سفارش داده است؟

yeah,  and the waiters are probably going to sing happy birthday

بله و احتمالاً پیشخدمتهاخواهند خواند( تولدت مبارک)

its so embarrassing

من که خجالت می کشم

 

where are you going to go for the holiday?

تعطیلات را کجا خواهید رفت؟

we are going to go to mashhad

ما به مشهد خواهیم رفت

where is she going to go?

او به کجا خواهد رفت؟

she is going to go to tehran

او به تهران خواهد رفت

how are you going to get there?

چطوری به آنجا خواهید رفت؟

we're going to drive

ما با رانندگی خواهیم رفت (یعنی با ماشین خودمان خواهیم رفت)

who is going to be there?

چه کسی آنجا خواهد بود؟

my brother is going to be there?

برادرم آنجا خواهد بود

what are you going to do?

آنجا چیکار خواهی کرد؟

I'm going to go to place of pilgrimage

من به زیارت گاه خواهم رفت

when are you going to go?

کی خواهید رفت؟

I'm going to go tomorrow night

من فردا شب خواهم رفت



تاريخ : پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, | 14:52 | نویسنده : sahar teacher |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد