زمانهاي انگليسي
زمان شکلی از فعل است که عمل یا حالتی را در زمان نشان می دهد. به طور کلی در زبان انگلیسی سه زمان اصلی وجود دارد: زمان حال، زمان گذشته و زمان آینده.
هر زمان دارای چهار حالت: ساده،استمراری، کامل و کامل استمراری است. زمان های اصلی زمان های واقع شدن فعل را نشان می دهند و چهار حالت مختلف نحوه و چگونگی انجام کار را. با توجه به سه زمان اصلی و چهار حالت هر یک، می توان گفت که در انگلیسی12 زمان به طریق زیر وجود دارد:
زمان هاي آینده
آینده ساده (مستقبل ساده)
آینده استمراری
آینده کامل
آینده کامل استمراری
زمان هاي گذشته
گذشته ساده (ماضی ساده)
گذشته استمراری
گذشته کامل (ماضی بعید)
گذشته کامل استمراری
زمان هاي حال
حال ساده (مضارع)
حال استمراری
حال کامل (ماضی نقلی)
حال کامل استمراری
زمان حال ساده
Simple Present Tense
طرز ساختن:
شكل ساده فعل (مصدر بدون to) + فاعل
تبصره_ در سوم شخص مفرد فعل s یا es می گیرد.
موارد استعمال:
1- برای کارهای عادی و تکراری.در این حالت یکی از قیود تکرار مانند often، never و غیره بین فاعل و فعل اصلی جمله قرار می گیرد:
I usually go to school at 8 o'clock.
2- برای کارهای تغییر ناپذیر و حقیقی:
The earth moves round the sun.
3- برای کارهای عادی ولی تغییر پذیر:
He has a lot of friends.
4- برای کارهایی که در زمان آینده نزدیک به طور قطع صورت می گیرد:
My friend leaves Tehran for Paris tomorrow.
5- افعالی که مربوط به هوش و حواس بوده و یا غیر ارادی باشند با زمان حال بیان می شوند.پاره ای ازاین افعال عبارتند از:
understand, know, notice, mean, want, believe, refuse, have, process, forget, remember, be, wish, consider, forgive, seem, think, imagine, see, hear, feel, smell, taste, suppose, trust, etc.
6- برای وقایع تاریخی که در گذشته اتفاق افتاده و گوینده بخواهد آن را برای شنوندگان با اهمیت خاصی بیان کند.
7- برای بیان استعداد و توانایی از زمان حال ساده استفاده می شود:
He solves difficult problems.
8 - بعد از حروف ربط زیر اگر فعلی به آینده دلالت کند به جای آینده از حال ساده استفاده می کنند:
After, before, since, as soon as, until, till, as, if, unless, when, whenever
مانند:
He will begin his new jobs as soon as he returns home.
زمان حال استمراری
Present Continuous Tense
طرز ساختن:
شكل ing دار فعل اصلي am /are/is + +فاعل
موارد استعمال:
1- بیان کارهایی که در لحظه صحبت ناتمام و در حال ادامه است.در این مورد قیدهایی مانند now, at present, for the time being و غیره همراه است:
He is speaking French now.
2- بیان کارهایی که هنوز پایان نیافته و برای مدتی ادامه خواهد داشت:
We are studying English these days.
3- بیان کارهایی که به صورت عادتی تازه درآمده و احتمالاً زیاد دوان نخواهد داشت:
He is going for a walk once a week.
4- بیان کارهایی که در آینده نزدیک صورت می گیرد.در این مورد ذکر قید زمان آینده ضروری است:
They are leaving for London tomorrow.
5- افعالی که تحت کنترل بشر نیست و غیر ارادی است در زمان حال استمراری کمتر کاربرد دارد و به جای آن زمان حال ساده به کار می رود:
I forget his name.
یادآوری_ در مورد فوق اگر جنبه و معنی ارادی مورد نظر بود زمان حال استمراری (زمان های استمراری) می توان به کار برد:
(فعل see ارادی است)
I see he has written the matter.
به موضوع رسیدگی می کنم(فعل ارادی است)
I am seeing to the matter.
زمان حال کامل (ماضی نقلی)
Present Perfect Tense
طرز ساختن:
اسم مفعول (قسمت سوم فعل اصلي) + have / has + فاعل
موارد استعمال:
1- کاری که در زمان گذشته نامعلوم انجام گرفته است:
He has seen this film.
2- کاری که در گذسته نزدیک انجام گرفته است.در این مورد معمولاً قید just بین فعل معین و اسم مفعول فعل قرار می گیرد:
He has just begun the work.
3- کاری در گرشته به کرات تکرار شده است:
I have read this novel many times.
4- کاری که در گذشته انجام گرفته و اثر آن تا به حال باقی است.در این مورد معمولاً یکی از حروف اضافه since یا for به کار برده می شود:
We have studied English since 1970.
تبصره1_ در مورد فوق گاهی یکی از فعل های زیر به کار برده می شود:
never, ever, always, recently, lately
He has recently been in America.
تبصره2_to be to در ماضی نقلی به معنی رفتن و از جایی دیدن کردن و to be in به معنی اقامت کردن است:
از اصفهان دیدن کرده اند.
They have been to Isfahan.
زمان حال کامل استمراری
Present Perfect Continuous Tense
طرز ساختن:
فعل با ing+ |
+ been |
have |
+ فاعل |
has |
موارد استعمال:
1- کارهایی که در گذشته آغاز شده و ادامه یافته و تا زمان حال رسیده و ممکن است در آینده نیز ادامه یابد:
He has been reading this novel since yesterday afternoon.
2- گاهی عملی از گذشته آغاز شده و ادامه یافته و به زمان حال می رسد ولی در زمان حال قطع می شود:
I have been written a letter for half an hour.
3- بیان کارهایی که در گذشته ادامه داشته در ضمن بین زمان مورد نظر منقضی نشده است:
We have been doing our homework all this afternoon.
زمان گذشته ساده یا ماضی مطلق Simple Past tense
طرز ساختن:
زمان گذشته فعل (قسمت دوم) |
+فاعل |
موارد استعمال:
1- کارهایی که در گدشته معینی انجام گرفته و در این مورد قیدهایی نظیر ago, last night, yesterday و نظایر آنها با جمله همراه است:
I finished my work two hours ago.
2- کارهایی که در گذشته به صورت عادت و تکرار انجام گرفته و اغلب با یکی از قیدهای تکرار همراه است:
When I was in London, I often went to the opera.
تبصره_ ممکن است به جای قید و زمان گذشته فعل از ترکیب (مصدر+ used to ) استفاده کرد.این عمل غالباً برای کارهایی است که در گذشته عادت بوده ولی اکنون متروک است:
I used to play football when I was 16 years old.
3- بعد از حرف ربط unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان شرط حال(فرض حال)،زمان گذشته به کار می رود:
If I saw him, I should tell him the matter.
زمان گذشته استمراری (ماضی استمراری)
Past Continuous Tense
طرز ساختن:
فعل با ing + |
was |
+ فاعل |
were |
موارد استعمال:
1- کاری که در گذشته ادامه داشته و همزمان با آن کار دیگری صورت گیرد:
We were reading newspaper when the telephone rang.
2- کاری که در گذشته معین مدتی ادامه داشته است:
He was swimming at 3 o'clock yesterday.
3- کارهایی که همزمان با هم در گذشته مدتی ادامه داشته است:
When we were playing chess, my father was watching television.
4- کارهایی که در طول زمان معین در گذشته ادامه داشته است:
All last month we were visiting round Europe.
زمان گذشته کامل (ماضی بعید) Past Perfect Tense
طرز ساختن:
اسم مفعول (قسمت سوم فعل) |
+had |
+فاعل |
موارد استعمال:
1- بیان کاری که در گذشته قبل از گذشته دیگر انجام گرفته است:
When we got to the station, the train had left.
2- بیان کاری که قبل از زمانی در گذشته انجام گرفته است:
They had finished the work before noon.
تبصره_ گاهی فعل زمان گذشته (مورد اول) و یا قید زمان گذشته(مورد دوم) از جمله حذف می شود ولی شنونده از مضمون سخن بدان پی می برد:
I had seen him (before I left the school).
3- بعد از حرف ربط قیدی مانند unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان فرض گذشته به کار می رود:
If he had come earlier, he would have seen the doctor.
زمان گذشته کامل استمراری
Past Perfect Continuous Tense
طرز ساختن:
فعل با ing |
+been |
+had |
+فاعل |
موارد استعمال:
هر گاه دو کار در زمان گذشته انجام گرفته و یکی از کارها مقدم بر دیگری باشد و در عین حال مدتی نیز ادامه داشته باشد آن را به صورت ماضی بعید استمراری بیان می کند:
He had been living in Tehran for 10 years before he died.
زمان آینده کامل استمراری
Future Perfect Continuous Tense
طرز ساختن:
فعل با ing + |
+ been |
+ have |
shall |
+ فاعل |
will |
موارد استعمال:
قرینه این زمان در زبان فارسی وجود ندارد ، این زمان برای کاری است که تا زمان معینی در آینده انجام گرفته و کامل شده یا فبل از زمانی در آینده تمام شده ولی ضمناً مدتی نیز ادامه داشته باشد:
I shall have been living in Tehran for 20 years by next month.
زمان آینده کامل Future Perfect Tense
طرز ساختن:
اسم مفعول فعل |
+ have |
shall |
+ فاعل |
will |
موارد استعمال:
1- كاری که قبل از کار دیگری در آینده تمام و کامل شده است:
When you return, I shall have done my work.
2- کاری که تا زمان معینی در آینده انجام گرفته و تمام شده است.در این مورد معمولاً حرف اضافه زمانی by قبل از قید زمان آینده به کار می رود:
This trip will have sailed by 9 o'clock tomorrow night.
نكته: بعد از حروف ربطی مانند as soon as , until , till که زمان موقت و نزدیک را می رسانند به جای آینده کامل،ماضی نقلی به کار می برند:
I will see you as soon as I have finished my work.
زمان آینده استمراری
Future Continuous Tense
طرز ساختن:
فعل با ing + |
be |
shall |
+ فاعل |
will |
موارد استعمال:
این زمان قرینه ماضی استمراری است و تقریباً در آن موارد منتها در آینده به کار می رود:
1- کاری که در آینده ادامه دارد و کاری بر آن واقع می شود:
When you arrive, we shall be having dinner.
2- کاری که در زمان معینی در آینده در حال ادامه است:
At 2 o'clock tomorrow afternoon we shall be playing football.
3- کارهایی که همزمان با هم در آینده ادامه خواهد داشت:
While they will be listening to the radio, we shall be playing chess.
4- کاری که در طول زمان معینی در آینده ادامه خواهد داشت:
I shall be traveling round Europe all next month.
نكته: موارد استعمال و تغییرات مربوط به will , shall در اشخاص مختلف در این زمان نیز نظیر آینده ساده است.
زمان آینده ساده
Simple Future Tense
طرز ساختن:
مصدر بدون to + |
shall |
+ فاعل |
will |
نكته1: در اول شخص مفرد و جمع از فعل معین shall و در بقیه اشخاص از will استفاده می شود.
نكته2: در موقع سوال در دوم شخص در صورتی که منظور گوینده درخواست و تقاضا باشد از will استفاده می کنن:
آیا ممکن است در را باز کنید؟
Will you open the door?
ولی اگر صرفاً آینده سوالی معمولی مورد نظر باشد جمله فوق به این ترتیب خواهد بود:
آیا در را باز خواهید کرد؟
Shall you open the door?
کاربرد will , shall منظورهای مختلفی را بیان می کند که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
الف_ will در اول شخص به جای shall مفهوم قصد و قول و یا تمایل دارد:
قول می دهم این کار را برای شما انجام دهم.
I will do it for you.
ب_ در دوم شخص مفرد و جمع کاربرد shall به جای will در حالت منفی و سوالی بیان تهدید و یا قول است که گوینده در مورد مخاطب خود به کار می برد:
این کار را نخواهی کرد.
You shall not do it.
پ_ کاربرد shall در سوم شخص مفرد و جمع مبین تهدید و یا قولی است که گوینده در مورد سوم شخص مخاطب خود می دهد:
این مسئله را حل خواهدکرد.
He shall solve this problem.
ت_ در دوم شخص مفرد و جمع همچنین در سوم شخص مفرد و جمع آوری برای بیان اجازه،shall به کار می برند:
You shall see him if you want.
ث_ ترکیب shall we معادل let us بوده و مفهوم کسب اجازه است.
اجازه می دهید بازی را آغاز کنیم؟
Shall we begin the play?
موارد استعمال:
برای بیان کارهایی که در زمان معینی در آینده احتمال وقوع دارد:
We shall take an exam next month.
یادآوری1_ در انگلیسی آمریکایی امروزه فعل will را برای تمام اشخاص به کار می برند.
یادآوری2_ افعال:hope, want, intend, promise, except, choose, like, mean به جای فعل آینده به کار برده می شود:
He hopes to visit Europe next summer.
یادآوری3_ افعال ناقص در آینده به کار نمیروند و به جای آنها از افعال مترادف آنها استفاده می شود مانند can که در آینده به صورت be able به کار می رود:
I shall we able to finish my article tonight.
توجه1_ یکی دیگر از فرمول هایی که در آینده به کار می رود:
مصدر + |
be going to |
+ فاعل |
این فرمول از آینده صرفاً برای کارهای قطعی و معین در آینده است.موقع ترجمه این ترکیب در فارسی از عبارات نظیر قصد دارم،می خواهم،و غیره استفاده می کنند:
میخواهند ما را به شام دعوت نمایند.
They are going to invite us to dinner.
توجه2_ غیر از دو فرمول بالا که بررسی گردید برای آینده نزدیک از دو ترکیب
"to be about to" و "to be on the point of" نیز استفاده می کنند:
در شرف اتمام کار خویش است.
He is about to finish his work.
قصد فرار دارند.
They are on the point of running away.
زمان گذشته کامل استمراری
Past Perfect Continuous Tense
طرز ساختن:
فعل با ing |
+ been |
+ had |
+ فاعل |
موارد استعمال:
هر گاه دو کار در زمان گذشته انجام گرفته و یکی از کارها مقدم بر دیگری باشد و در عین حال مدتی نیز ادامه داشته باشد آن را به صورت ماضی بعید استمراری بیان می کند:
He had been living in Tehran for 10 years before he died.
اســــم در نقش صفت
در زبان انگليسي گاهــي يك اسم قبل از اسم ديگري در نقش صفت ظـــاهر مي شود و آن را توصيف مي كند. چنين اســمي ( اسم در نقش صفت ) اولاً بايد مفــرد باشد و ثانياً محل آن بــــلافاصله قبل از موصوف مي باشد .
تذكر1 : توجه داشته باشيد كه (s) در بعضي از كلمــات مانند : news – physics و … s جمع نيست .
news report _ physics teacher
تذكر2: همانگونه كه مي دانيد يكي ديگر از راههاي معمــــول براي توصيف اسم، استفاده از صفت قبل از اسم مي باشد .
a good – beautiful – fat – thin – happy – clever / girl
تذكر3: با جابجا كردن اسم ها معني عبارت تغيير مي كند .
گل باغچه اي a garden flower
باغچه ي گل a flower garden
كارگر شب(شب كار) a night worker
شب كارگر a worker night
گزينه ي درست را انتخاب كنيد .
1. A store which sells shoes is a …………….. .
a. shoes store b. store shoes
c. shoe store d. shoes stores
2. The desks that are used in offices are called ……………. .
a. offices desks b. office desks
c. desks offices d. desks office
3. The story which is about life is the ……………
a. life story b. story life
c. story of the life d. a and c
4. A bridge which is made of stone is called a ………….. .
a. bridge stone b. stone’s bridge
c. bridge’s stone d. stone bridge
5. Flowers that grow in spring are ………….. .
a. spring flowers b. flowers spring
c. spring flower d. flower spring
جملات زير را كامل كنيد .
1. A student who studies history is called a ………………
2. A book which is about grammar is called a ………………
3. Dishes which are made of iron are called ……………….
انواع کلمات (part of speech )
در دستور زبان انگلیسی هشت نوع کلمه وجود دارد:
1- اسم (Noun). مثال: Ali - book - lion - umbrella
2- صفت (Adjective) مثال: large – good – hot - beautiful
3- ضمير (Pronoun) مثال: him – them – We - They
4- فعل (Verb) مثال: go – come – read - watch
5- قيد (Adverb) مثال: well – slowly – badly - rapidly
6- حرف اضافه (Preposition) مثال: in – at – by - to
7- حرف ربط (Conjunction) مثال: and – or – but - so
8- صوت (Interjection) مثال: oh - Bravo
البته بعضی از کلمات وجود دارند که نسبت به هر جمله می توانند معانی مختلف داشته باشند. به جملات زیر توجه کنید:
1. I gave him a present.
2. I can not tell you at the present moment.
3. They will present you to the king.
4. At present he is absent.
همانطور که ملاحظه می کنید در جمله اول present به معنای هدیه است. (اسم)
در جمله دوم present معنای حال یا حاضر می دهد.(صفت)
در جمله سوم present به معنای مهیا و آماده کردن است.(فعل)
در جمله آخر present به معنای اکنون یا زمان حال است. (قید)
طبیعی است برای تشخیص اینکه یک کلمه در مکانهای مختلف چه معنی می دهد باید گنجینه لغت بیشتری برای خود فراهم آوریم و این میسر نیست مگر با مطالعه کردن و سرو کار داشتن با واژگان انگلیسی و تمرین کردن.
اسم (Noun)
اسم در هر زبانی به طور کلی برای نامیدن شخصی یا حیوانی یا چیزی یا مفهومی به کار می رود. اسمها را می توانیم به دو دسته کلی تقسیم کنیم.
اسمهای عام (common nouns)
اسمهای خاص ( proper nouns)
اسم عام اسمی است که شامل همه افراد همجنس باشد مانند: man- city- book- girl که شامل هر دختر، کتاب، شهر و مردی می شود.
اسم خاص اسمی است که نشان دهنده فرد یا افرادی مخصوص و معین باشد که از آن شخص یا مکان و ... با آن نوع مشخصات خاص فقط یکی وجود دارد. مانند: Iran - Tehran - Ali - John . ممکن است گفته شود که میلیونها علی در دنیا وجود دارد اما باید توجه داشته باشیم که هیچکدام از علی ها عیناً مثل هم نیستند و هیچ انسان مشابه به هم که صد در صد عین هم باشند وجود ندارد.
باید توجه داشته باشیم که اسمهای خاص طبیعتاً نمی توانند جمع بسته شوند یا علامت مفرد بگیرند. اما اسمهای عام می توانند جمع و مفرد داشته باشند.
طريقه جمع بستن اسم
اسم از نظر تعداد بر دو قسم است: اسم مفرد: Singular و اسم جمع: Plural.
برای جمع بستن اسمها به آخر اسم حرف s اضافه می شود.به این مثالها توجه کنید.
boy boys
girl girls
desk desks
lion lions
البته بعضی استثناها هم وجود دارد که تعدادی از آنها را با همدیگر مرور می کنیم.
1- کلماتی که آخرشان به حروف s- sh- ch- x ختم می شوند برای جمع شدن es می گیرند.به این مثالها توجه کنید.
bus buses
brush brushes
box boxes
watch watches
کلماتی که به o ختم می شوند هم معمولا es می گیرند اما استثناهایی هم وجود دارند.
potato potatoes
tomato tomatoes
radio radios
piano pianos
2- کلماتی که به حرف y ختم می شوند اگر قبل از y حرف بی صدا (یعنی غیر از حروف a- i- e- o- u ) وجود داشته باشد حرف y تبدیل به ies می شود.
country countries
dictionary dictionaries
lady ladies
اگر قبل از حرف y حرف صدادار وجود داشته باشد جمع بستن به صورت معمولی است.
boy boys
3- معمولا کلماتی که به f یا fe ختم می شوند این حروف تبدیل به ves می شوند.
wife wives
wolf wolves
knife knives
4- تعداد محدودی از کلمات وجود دارند که به صورت معمول جمع بسته نمی شوند و جمع خاص خودشان را دارند.
man men
woman women
tooth teeth
foot feet
goose geese
child children
جملات معلوم و مجهول
جمله ي معلوم : جمله ي معلوم جمله اي است كه فاعل آن مشخص باشد .
جمله ي مجهول : جمله ي مجهول جمله اي است كه فاعل آن ( كننده ي كار ) مشخص نيست .
اينگونه جملات را هنگامي بكار مي بريم كه :
1- فاعل جمله مشخص نباشد .
2- فاعل از درجه ي اهميت كمي برخوردار باشد لذا گوينده از ذكر آن خودداري مي كند و يا اينكه فاعل را در آخر جمله ذكر مي كند .
3- مفعول و نوع عمل از اهميت ويژه اي برخوردار باشد .
طريقه مجهول كردن جملات معلوم
براي تبديل جملات معلوم به مجهول مراحل زير را انجام مي دهيم :
1- مفعول جمله ي معلوم را به ابتداي جمله ي مجهول انتقال مي دهيم .
2- با توجه به زمان فعل جمله ي معلوم از يكي از افعال to be استفاده مي كنيم .
تذكر1 : چنانچه فعل جمله ي معلوم حال ساده باشد از يكي از افعال am-are-is استفاده مي كنيـــم .
چنانچه فعل جمله ي معلوم گذشته ساده باشد از يكي از افعال was-were استفاده مي كنيم .
چنانچه فعل جمله ي معلوم آينده ساده باشد از فعل will be استفاده مي كنيم .
چنانچه فعل جمله معلوم ماضي نقلي باشد از have/has been استفاده مي كنيم.
چنانچه فعل جمله معلوم ماضي بعيد باشد از had been استفاده مي كنيم.
چنانچه فعل جمله معلوم آينده قصدي باشد از am/is/are going to be استفاده مي كنيم.
تذكر2 : فعل to be را متناسب با مفعول جمله ي مجهول بكار مي بريم .
3- اسم مفعول ( شكل سوم فعل ) فعل اصلي جمله ي معلوم را بعد از فعل to be در جمله ي مجــهول بكار مي بريم .
4- بقيه ي جمله ي معلوم را پس از اسم مفعول در جمله ي مجهول بازنويسي مي كنيم .
يادآوري : جملات معلومي را مي توان به مجهول تبديل كرد كه فعل آن متعددي بوده و پس آن مفعول بكار رفته باشد .بنابراين جملات معلومي كه فعل آن لازم باشد را نمي توان به مجهول تبديل كرد زيرا در اينگونه جملات مفعول وجود ندارد .
بقيه ي جمله + مفعول + فعل اصلي + فاعل = جمله ي مـعلوم
بقيه ي جمله + اسم مفعول + يكي از اشكال to be + مفعول = جمله ي مجهول
تذكر : چنانچه مفعول در جمله ي معلوم بشكل ضمير مفعولي بكار رفته باشد هنگامي كه آنرا به ابتداي
جمله ي مجهول منتقل مي كنيم مي بايست آنرا بشكل ضمير فاعلي مشابهش تبديل كنيم .
me I us we
you you you you
him he them they
her she
it it
نمونه سوال
زير گزينه ي درست خط بكشيد .
1.The film ………………… at school two days ago .
a.showed b.is showed c.was showed d.shows
2………………. the car be washed ?
a.Is b.Will c.Does d.Did
3.A new school will be ……………… near our house next year .
a.build b.builds c.building d.built
4.This car ……………. repeired every day .
a.will b.will be c.is d.was
5.They ……………… seen in the park last week .
a.aren’t b.weren’t c.will d.will be
جملات زير را به مجهول تبديل كنيد .
1.He passed the water to Ali .
………………………………
2.I will teach English naxt year .
…………………………………
3.He did his homework yesterday.
…………………………………...
4.They show the cartoon on Sundays .
……………………………………….
5.Did Neda repair the watch last night.
……………………………………….
شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .
1.This house …………………….. ( build ) two years ago .
2.Two men ……………………… ( kill ) in the accident .
3.The sick man …………………… ( take ) to the hospital .
4.Many people will be …………………… ( invite ) to the party .
5.A letter was …………………. ( write ) yesterday .
بجاي نقطه چين از شكل صحيح فعل to be استفاده كنيد .
1.The tickets ……………. bought last night .
2……………. the rooms be cleaned tomorrow .
3.The dishes …………….. not washed every day .
دو فعــل پي در پي ( قسمت اول )
گاهي در انگليسي دو فعل اصلي بدنبال يكديگر در يك جمله بكار مي روند كه در اين حالت فعــــل دوم داراي يكي از سه شكل زير خواهد بود.
1- مصدر با to 2- مصدر بدون to 3- اسم مصدر ( شكل ing دار)
چنانـچه فعل اول يكي از فعلـهاي want ( خواستن ) – begin ( شـروع كردن ) – decide (تصـــميم گرفتن) – plan ( برنامه ريزي كـردن ) – prefer ( ترجيـح دادن ) – promise ( قـول دادن ) – try (سعــي كردن) - wish ( آرزو داشتن ) وlike ( دوست داشتن ) – tell ( گفتن ) – ask ( درخواست كردن ) – agree ( موافق بودن ) و نظاير آن باشد فعل دوم همـــواره بشـكل مصدر با to بـكارمي رود .
I want to see him at school.
He tried to open the door.
تذكر1 : گاهي بين دو فعل يك اسم يا يك ضمير فاصله مي شود .
I want you to see him at school.
تذكر2 : فعل اول مي تواند زمانهاي مختلفي داشته باشد ولي فعل دوم بشكل مصدر با to بكار مي رود.
He tried to play well.
He tries to play well.
He is trying to play well.
تذكر3 : براي منفي كردن اينگونه جملات مي توانيم از يكي از دو روش زير استفاده كنيم .
الف ) مي توان فعل اول را بر اساس زمان آن با يكي از افعال كمكي منفي كرد .
ب ) مي توان قبل از مصدر با to كلمه ي not را قرار داده ، جمله را منفي كنيم .
They want to watch TV now.
They don’t want to watch TV now.
They want not to watch TV now.
نمونه سوال
زير گزينه ي درست خط بكشيد.
1.I am planning ……………. your country next week.
a.visit b.to visit c.visiting d.visited
2.My father decided ……………. his car.
a.sells b.sell c.selling d.to sell
3.He has promised to ……………. a good mark.
a.to get b.got c.get d.getting
4.Do you prefer …………….. to the cinema? Yes,I do.
a.to go b.go c.going d.went
شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .
1.I hope ………………. ( see ) them soon.
2.Ali is trying ……………… ( learn ) English.
نقل قولهاي مستقيم و غير مستقيم
نقل قول مستقيم: چنانچه گفتار شخصي را عيناً و بدون تغيير بيان كنيم از نقل قول مستقيم استفاده كرده ايم. در اين حالت عين گفتار شخص بين دو گيومه " ........... " قرار مي گيرد و قبل از آن كاما بكار مي رود.
The teacher told us, "Listen to me carefully".
Ali told me, "Don't open the door".
نقل قول غير مستقيم: اگر گفتار شخصي را با تغييراتي بيان كنيم به نحوي كه مفهوم گفتار وي تغيير نكند اين نوع نقل قول را نقل قول غير مستقيم گويند. در اين حالت به كاما و گيومه ها احتياج نيست.
تذكر: در انگليسي سه نوع نقل قول وجود دارد كه عبارتند از نقل قولهاي خبري – سوالي و امري كه در كتاب زبان 3 فقط به نقل قولهاي امري پرداخته شده است و نقل قولهاي خبري و سوالي را در دوره پيش دانشگاهي بررسي مي كنيد.
طريقه تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم
براي تبديل نقل قولهاي مستقيم امري به غير مستقيم به صورت زير عمل مي كنيم .
الف ) در نقل قولهاي مستقيم امري مثبت
در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته و قبل از شكل ساده فعل از to استفاده مي كنيم.
The teacher told us, "Listen to me carefully".
The teacher told us to listen to him carefully.
تذكر: در تبديل نقل قولهاي مستقيم به غير مستقيم گاهي ضماير تغيير مي كنند.
ب) در نقل قولهاي مستقيم امري منفي
در اينگونه از نقل قولها كاما و گيومه ها را برداشته وبجاي ِ Don't از not to قبل از شكل ساده فعل استفاده مي كنيم.
Ali told me, "Don't open the door".
Ali told me not to open the door.
1. The teacher told his students …………….. the time uselessly.
a. don’t b. not to spend c. not spending d. not spend
2. We said to him, "Do not break the promise." We advised him …………….. the promise.
a. not break b. not breaking c. doesn't break d. not to break
3. I ordered the children ………….. much water to wash the car.
a. not use b. don’t use c. not using d. not to use
افعــال دو كلمه اي
در انگليسي گاهي بعضي از افعال با يك يا چند حرف اضافه تركيب شده و افعال جديدي را بوجود مـي آورند .
نگاه كردن |
look |
چرخيدن |
turn |
مراقب بودن |
look after |
روشن كردن |
turn on |
جستجو كردن |
look for |
خاموش كردن |
turn off |
چشم براه بودن |
look forward |
زياد كردن |
turn up |
همانگونه كه بيان شد افعال دو كلمه اي از يك فعل اصلي و يك يا چند حرف اضافه تشــكيل مي شوند كه به دو دسته ي افعال دو كلمه اي جداشدني و افعال دو كلمه اي جدانشدني تقسيم مــــــــي شوند.
افعـال دو كلمه اي جدا شدني
چنانچه افعال دو كلمه اي شرايط زير را داشته باشند ، مي توان آنها را از يكديگر جدا كرد .
الف) متعدي باشند يعني بعد از آنها مفعول بكار رفته باشد .
put on ( لباس پوشيدن ) - turn down ( خاموش كردن) _ call up ( تلفن زدن )
ب) حرف اضافه ي آنها يكي از حروف اضافه ي over-back-down-up-out-in-off-on باشد .
تذكر: در اينگونه از افعـال دو كلمه اي چنانچه مفعول بصورت اسم باشد آنرا مي توان هم پس از حرف اضافه وهم قبل از حرف اضافه بكـار برد ولي اگر مفعول بشكل ضمير مفعولي باشد ، حتماً مي بايست آنرا قبل از حرف اضافه بكار برد .
He is putting on his shoes.
He is putting his shoes on.
He is putting them on.
افعـال دو كلمه اي جدانشدني
الف )چنانچه افعال دو كلمه اي لازم باشند كه در اين صورت بعد از آنها مفعول بكار نمي رود .
get up ( بيدار شدن) – come back ( برگشتن ) -
ب ) يا اينكه حرف اضافه ي متعاقب فعـل ، غير از حروف اضافه ي فوق باشد كه در اينصورت فعل و حرف اضافه ي آن بهيچ وجه جدا نمي شوند و در اين حـالت مفعول چه بشكل اسم و چه بشكل ضمير بعد از حرف اضافه قرار مي گيرد .
He is looking for his son.
He is looking for him.
گزينه ي درست را انتخاب كنيد.
1.He puts ……………. His best coat to go to a dinner party.
a.in b.by c.on d.off
2.I want to …………… now.
a.turn it on b.turn on it c.turn the radio on d.b and c
3.Your shoes are dirty.Please …………… them …………… .
a.put-on b.turn-of c.take-off d.pick-up
4.Have you given back the book?Yes , I have …………… .
a.given it back b.given back it c.given the book back d.all
5.Is he looking for his son? Yes , he is …………….. .
a.looking for him b.looking him for c.looking his son for d.all
عبارت اسمي Noun Clause
يك عبارت اسمي مجموعه اي از كلمات است كه بجاي يك اسم در جمله بكار مي رود .يك عبارت اسمي با كلماتي نظيرwho – whom – what – where – when – whose – why و ...... آغاز مي شود كه به آنها كلمات ربط
( قيود ربط ) گفته مي شود .
|
|
||||||||
|
|
عبارات اسمي مي توانند در نقش فاعل يا مفعول جمله بكار روند .
به جاي مفعول |
به جاي فاعل |
I don't know the answer. I don't know what the answer is . |
His house is beautiful. Where he lives is beautiful.
|
I know him. I know whom he is. |
Her speech was very good. What she said was very good.
|
چنانچه در مثالهاي بالا دقت شود ترتيب قرار گرفتن كلمات در عبارات اسمي همانند جملات مثبت خبري است يعني بعد از كلمات ربط ابتدا فاعل و سپس فعل بكار مي رود .
تذكر : در پاره اي موارد كلمات ربط بجاي فاعل قرار مي گيرند كه در اين صورت بعد از آنها فعل بكار مي رود .
I know Ali borrowed my book.
I know who borrowed my book .
يادآوري : فقط سه كلمه ربط who – what و which و نيز مشتقات آنها مي توانند چنين حالتي داشته باشند يعني بجاي فاعل بكار روند .
تذكر: تفاوت who و whom در اين است كه who حالت فاعلي دارد يعني جايگزين فاعل مي شود بنابراين بعد از آن فعل بكار ميرود در صورتيكه whom حالت مفعولي دارد و بجاي مفعول مي نشيند و بعد از آن فاعل بكار ميرود .
I know who saw you . من مي شناسم كسي كه شما را ديد .
I know whom you saw.من مي شناسم كسي را كه شما ديديد .
يادآوري : در انگليسي محاوره اي مي توان بجاي whom از who استفاده كرد . ولي در انگليسي رسمي به همان صورتي كه در بالا بيان شد بكار مي روند.
She knows who(m) they met.
يادآوري : در سال اول دبيرستان با عباراتي آشنا شديد كه با كلمه ي that شروع مي شدند كه مي توان آنها را با كلمات ربط تغيير داد .
_ I know that Ali is a good student . I know who is a student.
_ I know that they are going to school. I know where they are going
مــــاضي بعيـد ( گذشته ي كامل )
ماضي بعيد به عملي اشاره مي كند كه در گذشته قبل از عمل ديگري انجام شده باشد .
بقيه ي جمله + اسم مفعول + had + فاعل = ماضي بعيد
تذكر : ماضي بعيد بندرت به تنهايي بكار مي رود و اغلب بوسيله ي كلمات ربط نظير before -after
because – when و … با گذشته ي ساده طبق الگوي زير همراه است .
گذشته ي ساده + before + ماضي بعید |
گذشته ي ساده + when + ماضي بعيد |
ماضي بعيد + because + گذشته ي ساده |
ماضي بعيد + after + گذشته ي ساده |
- Ali had eaten a sandwich before he went to bed .
- I had finished my work when you came .
- She was tired because he had walked for 5 hours .
- They ate lunch after she had left home .
يادآوري : مي توان الگوهاي فوق را بشـكل الگوي زير تغيير داد كه در اين حـالت دو جمله بوسـيله يك كاما از يكديگر جدا مي شوند .
ماضي بعيد + , + گذشته ي ساده + Before
- Before Ali went to bed , he had eaten a sandwich .
زير گزينه ي درست خط بكشيد .
1.He …………… early because he had finished his work.
a.leave b.leaves c.left d.leaving
2.John had learned Persion before he …………….to Iran.
a.come b.coming c.comes d.came
3.I had …………… English .
a.practice b.practiced c.practicing d.practices
4.They …………….. there before you met him.
a.live b.had lived c.lived d.have lived
5…………… she cleaned the room before they arrived?
a.Had b.Does c.has d.Did
6.You answered the questions because you …………… very hard.
a.studied b.have studied c.study d.had studied
شكل صحيح افعال داخل پرانتز را در نقطه چين بنويسيد .
1.They……………….. ( eat ) their dinner before you came.
2.He was tired because he ………………… ( work ) on the farm.
3.I had done my homework before you ………………… ( telephone ) me.
4.You had …………….. ( buy ) the tickets.
ضمــــاير موصولــــــي
چنانچه كلماتي چون which-who-whom و … بعد از يك اسم و در داخــل جمله قرار گيرند همگي به معناي ( كه ) مي باشند و ضمير موصولي محسوب مي شوند . در واقع ضمـــاير موصولي متصل كننده دو جمله مي باشند بطوريكه يكي از جملات ، توصيف كننده ي اسم جمله ي ديگر مي باشد.
The man teaches English. He came by bus.
The man who came by bus teaches English.
جمله ي وصفي
تذكر: به جمله اي كه بعد از اسم مي آيد و آن را توصيف مي كند ، جمله ي وصفي مي گويند .
ضماير موصولي who _ whom
who و whom براي انسان بكار مي روند يعني اسمــي كه قبل از آنها مي آيد ، اشاره به انسان دارد با اين تفاوت كه who حالت فاعلي دارد ( جانشين اسم مي شود ) بنابراين بعد از آن فعل بكـــــار مي رود . در حاليكه whom حالت مفعولي داشته ( جانشين مفعول مي شود ) بنابراين بعد از آن فاعل مي آيد .
فعل + who + اسم ( اشاره به انسان )
فاعل + whom + اسم ( اشاره به انسان )
The man who is walking is my brother.
The man whom you saw there was my brother.
ضمير موصولي Which
Which بــراي اشياء بكار مي رود بدين معني كه اسمــي كه قبـــل از آن قرار مـي گيرد به اشياء يا حيوانات اشاره دارد .
تذكر: which هم حالت فاعلي و هم حالت مفعولي دارد بدين معني كه پس از آن مي توان از فعـل ويا از اسم استفاده كرد .
فعل / فاعل + which + اسم ( اشاره به شيء يا حيوان )
The shirt which he bought is in the room.
He bought the shirt which is in the room.
تذكر: از that مي توان بجاي سه كلمه ي who-whom و which استفاده كرد .
The man that is walking is my brother.
گزينه ي درست را در سوال اول انتخاب كنيد و بجاي نقطه چين در جملات بعدي ضمير موصولي مناسب قرار دهيد .
I am wearing the shoes ………….. my mother gave me.
a.who b.that c.which d.b and c
_The shirt ………………. he bought is very nice.
_The men ……………. were invited came by bus.
_The girl …………….. you saw is a nurse.
درباره حرف تعريف the
به طور كلي بايد بدانيم حرف تعريف the همانطور كه از اسم آن برميآيد يك حرف معرفه ساز (شناختساز) است.
اسم معرفه ((known در مقابل اسم نكره (unknown) قرار دارد. اسم معرف اسمس است كه براي خواننده يا شنونده شناخته شده باشد. البته اين شناخته شدن به معناي شناخت سال تولد يا شماره شناسنامه كسي نيست همينكه اسمي يك بار به گوش از سوي گوينده يا نويسنده به گوش با چشم ما بخورد اگر براي بار دوم آن اسم مورد استفاده قرار گيرد تبديل به معرفه ميشود. يعني بار اول نكره و بار دوم معرفه. (پسري را در در پارك ديدم. پسر فوتبال بازي ميكرد.)
پسري نكره است و پسر معرفه است. در زبان فارسي علامت نكره (ناشناسا) يك در اول و ي در آخر است. علامت معرفه نداشتن علامت است! مقايسه كنيد: مردي و مرد- كتابي و كتاب.
اوايل سال اگر چون بعضي از معلمها را نميشناسيم ميگوييم:
معلمي آمد. (A teacher came.)
اما بعد از مدتي كه همان معلم را ميشناسيم ميگوييم:
معلم آمد.(The teacher came.)
در زبان انگليسي a علامت نكره (ناشناخته بودن) و the علامت معرفه (شناخته بودن) است.
گذشته از اين اصل كلي حرف تعريف the كاربردهاي و موارد منع كاربردهاي ديگري دارد كه ممكن است گاهي اندكي پيچيده به نظر آيد.
1. قبل از نقاط جغرافيايي از the استفاده ميکنيم.
"the North Pole", "the equator"
2. قبل از نام رودخانه ها، درياها و اقيانوسها از the استفاده ميکنيم.
"the Nile", "the Pacific", "the English channel"
3. از the قبل از اسامي مشخصي که ميدانيم تنها يک نمونه از آنها وجود دارد استفاده ميکنيم.
"the rain", "the sun", "the earth", "the White House"
4. قبل از صفات عالي :
"the best", "the tallest", "the most beautiful"
5. پيش از اعداد ترتيبي :
"the fifth lesson", "the ninth day", "the third chapter"
6. قبل از اسامي کشورها و مناطق جغرافيايي که جمع هستند :
"the United States", "the Philippines", "the Alps"
7. پيش از اسامي کتابخانه ها، موزه ها، و هتل ها :
"the Forty-Second Street Library", "the Louvre", "the Statler Hotel"
8. پيش از بعضي از قسمتهاي روز :
"in the morning", "in the afternoon", "in the evening"
توجه: حرف تعريف the تنها قبل از اين بخشهاي روز استفاده ميشود. براي کلماتي مثل night يا midnight يا noon از the استفاده نميکنيم.
"at noon", "at night", "at midnight"
در موارد زير نبايد از حرف تعريف the استفاده كنيم:
1- پيش از نام رشته هاي ورزشي.
مثال:
My son plays soccer
Tennis is expensive
2- پيش از اسامي غيرقابل شمارش زمانيکه در معناي عام خود به کار رفته باشند.
مثال:
Information is important to any organization
- اطلاعات براي هر موسسه اي اهميت دارد. (هر گونه اطلاعاتي)
Coffee is bad for you
- قهوه براي شما خوب نيست. (هر نوع قهوه اي)
3- قبل از اسامي شهرها و کشورها. (مگر اينکه از چند ناحيه يا ايالت تشکيل شده باشند يا اينکه در نام آنها کلماتي مثل states، kingdom، republic، يا union وجود داشته باشد.)
مثال:
Italy, Mexico, Iran, England – Tehran, Tokyo, Paris, Moscow
The United States, The UK (United Kingdom), The Irish Republic
The Netherlands, The Philippines, The British Isles
4- قبل از تمامي ضميرها و همينطور ضماير و اسامي اشاره.
مثال:
He is my only brother
This hotel will be open next week
These are the old classrooms
5- پيش از نام روزها، ماه ها، و سالها.
مثال:
- I go to English class on Mondays and Wednesdays
- He was born in April
- The First World War began in 1914
6- معمولا (نه هميشه) قبل از کلمات زير از the استفاده نميشود:
home, town, church, hospital, prison, school, work, sea
مثال:
He's on his way to work
We were in town last Saturday
We go to school to study
I arrived home before midnight
حـــــروف تعريف
در انگليسـي به دو كلمه ي a و an حروف تعريف نامعين و به كلمه ي the حرف تعريف معين گويند.
كاربرد حروف تعريف نامعين ( a – an )
1-چنانچه اسمــي از نظر شنونده نامشخص باشد قبل از آن اسم حرف تعريف نامعين بكار مي رود.
تذكر1 : حروف تعريف نامعين فقط قبل از اسمهاي قابل شمارش مفرد بكار مي رود .
تذكر2 : an را قبل از اسمهاي مفردي بكار مي بريم كه با يكي از حــروف صدادار ( a –e –i-o –u ) شروع شده باشند . قبل از بقيه ي اسمها a بكار مي رود .
a / book-teacher-radio-man
an / apple-arm-hour-engineer
تذكر3 : اگر بخواهيم اسمي را كه با يك صفت همراه است بشكل نكـــره بيان كنيم ، a يا an را قبل از صفت بكار مي بريم .
2- a يا an عـــلاوه بر اينكه اسم را نكره مي كند ، قبل از نام شغلها بكــار رفته و در اين حالت معني نمي دهند .
He is a doctor. He is an engineer.
كاربرد حرف تعريف معين ( the )
1-چنانچه اسمي از نظر شنونده معلوم و مشخص ( معرفه ) باشد ، قبل از آن اسم حرف تعريف معين بكار مي رود ولي چنانچه اسمي بطور عـام و كلـي در جمله اي مطـرح شود نيازي به حـــرف تعريف نيست .
Books are good friends.
The books which you bought are interesting.
در جمله ي اول كلمــه ي books بطور عام مطرح شده است كه در اينصورت نيازي به the نيست در حاليكه در جمله ي دوم books از نظر شنونده مشخص و معلــوم مي باشد كه اين صورت قبل از آن the بكار رفته است .
تذكر : the بر خلاف a يا an مي تواند قبل از انواع اسمها ، چه مفرد و چه جمع و چه قابل شمارش و چه غير قابل شمارش قرار گيرد .
2-علاوه بر كاربرد كلي فوق كه براي the ذكر شد ، در موارد زير نيز حتمأ از the استفاده مي شود .
a ) قبل از نام اشياء منحصر به فرد جهــان مانند خورشيد ، ماه ، زمين و جهـــات جغرافيايي از the استفاده مي شود .
The sun rises in the east and sets in the west.
b ) چنانچه اسم نكــره اي براي بار دوم يا بيشتر در جمله اي ذكــر شود ، آن اسم بدنبال the بكــار ميرود .
Yesterday I saw a man. The man was crossing the street.
c ) چنانچه بعد از اسمي يكي از ضماير موصولي نظير who-whom-which و … آمده باشد ، قبـل از آن اسم از the استفاده مي شود .
The man who is coming here is Ali's father.
d ) چنانچه دو اسم بوسيله ي حرف اضافه of در حالت اضافه قرار گيرند ، قبـــل از آن دو اسم the بكار مي رود .
This is the door of the classroom.
e ) قبل از صفات عالي از حرف تعريف the استفاده مي شود .
He is the tallest man.
f ) در جملات امري بعد از فعل اصلي اسم همراه the بكار مي رود .
Clean the blackboard , please.
g ) كلماتي مانند صبح ، بعدازظهر ، عصر كه به اجزاء روز مربوط مي شوند هميشه همراه the بكـار مي روند .
the / morning-afternoon-evening
I get up early in the morning.
در موارد زير the بكار نمي رود .
1-قبل از نام قاره ها ، كشورها ، استانها ، شهرها و روستاها
I live in Isfahsn.
2-قبل از اسمهاي خاص مانند : علي ، رضا و …
Do you know Ali?
3-قبل از روزهاي هفته و نام ماههاي سال
We went to Mashad in Mehr.
زير گزينه ي درست خط بكشيد .
1.I took a book. …………. book was about grammar.
a.A b.An c.___ d.The
2.She talked to ………… man who was in the office.
a.the b.a c.an d.___
3.He usually works in ………….. morning and watches TV in ………… evening.
a.the/a b.the/the c.a/the d.a/a
4.She never comes here on …………. Mondays.
a.the b.____ c.a d.an
5.My mother is making tea in …………… kitchen.
a.____ b.a c.an d.the
نكاتي پيرامون also – too و as well
هر سه كلمه فوق به معناي «همچنين» مي باشند با اين تفاوت كه also رسمي تر از بقيه مي باشد و معمولاً قبل از افعال اصلي و بعد از افعال كمكي به كار ميرود.
- He speaks French and he also writes it.
- She was rich and she was also selfish.
ترجيحاً هنگاميكه فعل مورد تأكيد است از also قبل از آن استفاده ميشود.
- I can also swim.
در جمله فوق اشاره مي شود كه علاوه بر فعاليت هاي ديگر قادر به شنا كردن هم هستم.
دو كلمه too و as well بيشتر در پايان عبارت بكار مي روند.
- I've read the book and I've seen the film as well/too.
چنانچه بخواهيم فاعل را مورد تأكيد قرار دهيم بلافاصله بعد از آن از too استفاده مي شود.
- I, too, can swim.
تذكر: سه كلمه also- too و as well در جملات مثبت بكار ميروند و در جملات منفي مي توان از not … either يا neither … nor در جملات مثبت ولي با مفهوم منفي استفاده كرد.
- They haven't phoned and they haven't written either.
- I don't want to go either.
- Neither you nor I know what happened.
- We like neither the American design nor the European one.
چنان كه اشاره شد با تغيير موقعيت too معني جمله تغيير مي كند.
- She, too, understands English.
- She understands English, too.
جمله اول بدين معناست كه او هم مانند ديگران انگليسي را مي فهمد در حاليكه جمله دوم بدان معناست كه او علاوه بر زبان هاي ديگر، انگليسي را هم مي فهمد.
as well تنها در پايان جمله بكار مي رود و پس از آن چيزي قرار نمي گيرد در حاليكه پس از as well as ميتوان شخص يا چيز مورد نظر را ذكر كرد.
- Are they coming as well?
- He gave me money as well as advice.
زمان آينده ي نزديك ( آينده ي قصدي )
از اين زمان براي بيان كارهاي قطعي و معين در زمان آينده ي نزديك استفاده مي شود . در ترجمه اين زمان از عباراتي نظير قصد دارم يا مي خواهم استفاده مي كنيم .
فاعل + am / are / is + going to + شكل ساده فعل اصلي + بقيه جمله
طريقه سوالي و منفي كردن اين زمان
براي سوالي كردن اين زمان فعل to be يعني am – are – is به اول جمله منتقل مي شود . و براي منفي كردن اين زمان بعد از فعل to be كلمه ي not اضافه مي شود .
He is going to play football.
(جمله سوالي) Is he going to play football?
(جمله منفي) He is not going to play football.
يادآوري :
تفاوت اين زمان با آينده ساده در اين است كه در اين زمان از قبل براي انجام كار مورد نظر برنامه ريزي شده است ولي زمان آينده ساده را هنگامي بكار مي بريم كه تصميم جدي يا برنامه قطعي براي انجام كار گرفته نشده است .
- I will study English.
- I am going to study English.
نمونه سوال :
گزينه درست را انتخاب كنيد .
1. I am going to ………………. to the radio.
a. listening b. listened c. listen d. listens
2. They're going ………………. to Isfahan by train.
a. travel b. traveling c. traveled d. to travel
3. Ali is ……………… to write a letter for his brother.
a. going b. walking c. writing d. reading
4. Are you …………….. to paint the door ?
a. go b. to go c. going d. went
5. Mr Karimi ……………….. not going to study physics.
a. was b. were c. is d. are
نكـــــاتي درباره ي no-any-some
some به معني مقداري يا تعدادي صفت مقدار مي باشد و مي تواند قبل از اسمهاي قابل شمارش جـمع و همچنين قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .
I have some books.
I have some money.
Some
اغلب در جمــلات مثبت بــكار مي رود و معادل آن در جملات منفي و سـوالي كلمه ي any به معني هيچ يا اصــلأ مي باشد . توضيح اينكه any همــانند some مـي تواند هم قبـل از اسمهاي قابــل شمارش جمع و هم قبل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار رود .
There are some pens on the table.
There are not any pens on the table.
Are there any pens on the table?
تذكر1 : در جمـــلات منفي مي توانيم تركيب not any را حذف كرده و بجاي آنــــها كلمـه ي no را قـرار دهيم . no نيز همــانند some و any هم قبل از اسمهاي قابــــل شمارش جمـع و هم قبــــل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار مي رود .
تذكر2 : no در جملات مثبت بكار مي رود ولي به جمله مفهوم منفي مي بخشد .
There are not any pens on the table.
There are no pens on the table.
I did not drink any milk.
I drank no milk.
يادآوري :كلمات مركبي كه با some – any و no ساخته مي شوند نيزاز قوانين فوق پيروي مي كنند.
somebody – someone - something
anybody – anyone - anything
nobody - no one - nothing
I see somebody in the library.
She didn't eat anything.
You will say nothing.
زير گرينه ي درست خط بكشيد.
1. I didn't see …………….. money in the box .
a.any b.no c.many d.some
2. Do you see ……………. snow on the ground ?
a.no b.many c.any d.some
3. There is …………… water in the glass.
a.no b.some c.little d.a,b and c
4. I didn’t ask …………… to help me.
a.nobody b.somebody c.anybody d.a and c
اسم مصدر Gerund
در انگليسي اسم مصدر را با اضافه كردن ing به انتهاي شكل ساده فعل بوجود مي آورند . اسم مصدر در جمله همانند اسم عمل مي كند .
smoking – swimming – speaking – watching
موارد استفاده از اسم مصدر به شرح زير مي باشد :
1- به عنوان مبتداي جمله
Learning English is not difficult.
2- به عنوان مفعول جمله كه در اين حالت پس از برخي از افعال بكار ميرود .
I like swimming in the river.
تذكر : افعالي كه پس از آنها مي توان از اسم مصدر استفاده كرد عبارتند از :
avoid – enjoy – finish – imagine – keep – mind – miss – like – stop – mind – dislike
تذكر : پس از برخي از افعال هم مي توان از اسم مصدر و هم از مصدر با to استفاده كرد . تعدادي از اين افعال عبارتند از :
allow – begin – forget – mean – like – prefer – remember – agree
He likes to go / going to the park.
3- پس از حروف اضافه مانند : on – in – at – from – of ) ( از اسم مصدر استفاده مي شود .
I am tired of sitting here.
4- پس از تركيبات زير از اسم مصدر استفاده مي شود .
It's no good – It's no use – can't help – can't stand
It is no good going outside in this rainy day.
يادآوري :اسم مصدر مي تواند به تنهايي يا همراه يك عبارت بكار رود .
Learning is easy.
Learning English is easy.
Learning English at school is easy.
1. I’m tired of ……………… on this chair.
a. sitting b. sit c. sat d. to sit
2. My brother enjoys ……………… in the river.
a. swim b. to swim c. swimming d. swam
3. Is it dangerous to drive on this road?
No, ……………… on this road is not dangerous.
a. drove b. driving c. drive d. drives
ضمايم پرسشي (Question Tags)
ضمايم پرسشي پرسشهاي کوتاهي هستند که به انتهاي يک جمله (در انگليسي محاورهاي) افزوده ميشوند.
به جملات زير دقت کنيد:
-
You are a teacher, aren't you?
(شما يك معلم هستيد، اينطور نيست؟) -
Farhad works hard, doesn't he?
(فرهاد سخت کار ميکند، اينطور نيست؟)
در مثالهاي بالا aren't you و doesn't he ضمايم پرسشي هستند.
قواعد ساختن ضمايم پرسشي
1- ضمايم پرسشي از دو کلمه ساخته ميشوند: يک ضمير فاعلي پس از يک فعل کمکي:
|
2- فاعل آن با فاعل جمله اصلي مطابقت ميکند:
-
Jim plays football, doesn't he?
-
The students will be arriving soon, won't they?
3- فعل کمکي آن با فعل کمکي جمله اصلي مطابقت ميکند، با اين تفاوت که:
الف- اگر جمله اصلي مثبت باشد، «ضميمه پرسشي» منفي، و اگر جمله اصلي منفي باشد «ضميمه پرسشي» مثبت خواهد بود.
-
It wasn't an interesting film, was it?
-
They will finish their job, won't they?
-
You wouldn't tell anyone, would you?
ب- اگر هيچ نوع فعل کمکي در جمله اصلي وجود نداشت از does، do و يا did (با توجه به زمان جمله) استفاده ميکنيم:
-
She plays the piano, doesn't she?
-
You look well today, don't you?
-
You sold your car, didn't you?
نقل قول Reported speech
هنگاميکه ميخواهيم گفتههاي شخص ديگري را نقل کنيم، ميتوانيم از دو حالت مختلف استفاده کنيم:
1- ميتوانيم گفتههاي شخص مورد نظر را عيناً (واو به واو) تکرار کنيم (نقل قول مستقيم):
-
She said, 'It is raining.'
و يا ميتوانيم از نقل قول غير مستقيم استفاده کنيم:
-
She said that it was raining.
در مثال زير به تغييرات ايجاد شده خوب دقت کنيد:
|
جدول تغييرات از نقل قول مستقيم به غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم، فعل اصلي جمله معمولاً زمان گذشته است و نيز افعال موجود در بقيه جمله هم بايد به زمان گذشته تبديل شوند. اين تغييرات به شرح زيرند:
مثال |
غير مستقيم |
→ مستقيم |
'I love you,' he said. → He told her that he loved her. |
گذشته ساده |
حال ساده → |
'I'm talking on the phone,' she said. → She said that she was talking on the phone. |
گذشته استمراري | حال استمراري → |
He said, 'The rain has stopped'. → He said that the rain had stopped. |
گذشته کامل | حال کامل → |
He said, 'I've been reading for 3 hours.' → He said that he had been reading for 3 hours. |
گذشته کامل استمراري | حال کامل استمراري → |
He said, 'I met him in the theatre.' → He said he had met him in the theatre. |
گذشته کامل | گذشته ساده → |
'I was driving carefully,' he told the police. → He told the police he had been driving carefully. |
گذشته کامل استمراري | گذشته استمراري → |
|
افعال کمکي وجهي در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم افعال کمکي وجهي may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبديل ميشوند. يعني:
|
تبديل ميشود به → |
|
مثال:
-
'I will sell my car,' he told me.
He told me that he would sell his car. -
'I can help you,' he said.
He said he could help me. -
'The teacher may be ill,' he said.
He said that the teacher might be ill.
ولي افعال كمكي used to، ought to و must در جملات نقل قول غيرمستقيم تغييري نميکنند:
-
I told her that I used to smoke twenty a day.
تغييرات لازم ديگر در نقل قول غيرمستقيم
در نقل قول غيرمستقيم علاوه بر تغييراتي که در افعال صورت ميگيرد، در بعضي ديگر از اقسام کلمه، از جمله قيدها نيز تغييراتي ايجاد ميشود که در جدول زير بعضي از آنها را ميبينيد:
غيرمستقيم |
مستقيم→ |
that |
this |
those |
these |
there |
here |
then |
now |
that day |
today |
the previous day / the day before |
yesterday |
the next day / the following day |
tomorrow |
the following week / year ... |
next week / year ... |
the previous week / year ... |
last week / year ... |
چند مثال:
-
'I like it here,' he said.
He said that he liked it there. -
He said, 'We'll visit the factory tomorrow.'
He said that he would visit the factory the next day.
افعال مجهول (the passive voice)
در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل يا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم براي بيان اينکه فاعل چه کاري را انجام دهد استفاده ميکنيم. به اين مثالها توجه کنيد:
-
The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد)
-
My father built this house in 1960. (پدرم اين خانه را در سال 1960 ساخت)
ولي جملات مجهول (passive) به ما اين اجازه را ميدهند که کسي يا چيزي را که کننده يا انجام دهنده عملي نيست (غير عامل) در جاي فاعل قرار دهيم. در واقع از افعال مجهول براي بيان اينکه چه عملي بر روي فاعل اتفاق ميافتد، استفاده ميشود:
-
The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد)
-
This house was built in 1960. (اين خانه در سال 1960 ساخته شد)
هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشيد که در اغلب موارد اينکه چه کسي يا چه چيزي عمل را انجام ميدهد نا معلوم يا بياهميت است. مثلاً در جمله زير اينکه چه کسي اتاق را تميز ميکند براي گوينده اهميتي ندارد:
-
This room is cleaned every day. (اين اتاق هر روز تميز ميشود)
ولي اگر بخواهيم بيان کنيم که چه کسي (يا چه چيزي) آن عمل را انجام داده است، در اين صورت بايد از حرف اضافه by استفاده کنيم:
|
ساختار
بطور کلي براي ساخت صيغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم ميآوريم و اسم مفعول همان فعل را به آن ميافزاييم:
-
معلوم: Somebody cleans this room every day.
-
مجهول: This room is cleaned every day.
-
معلوم: He bought this car last week.
-
مجهول: This car was bought last week.
در جدول زير ميتوانيد فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنيد:
زمان |
معلوم |
مجهول |
حال ساده |
keeps |
is kept |
حال استمراري |
is keeping |
is being kept |
گذشته ساده |
kept |
was kept |
گذشته استمراري |
was keeping |
was being kept |
حال کامل |
has kept |
has been kept |
گذشته کامل |
had kept |
had been kept |
آينده |
will keep |
will be kept |
شرطي |
would keep |
would be kept |
شرطي کامل |
would have kept |
would have been kept |
مصدر |
to keep |
to be kept |
مصدر حال کامل |
to have kept |
to have been kept |
وجه مصدري اسم مصدر |
keeping |
being kept |
جملات شرطي
جملات شرطي شامل دو قسمت ميباشند: يکي عبارت شرطي و ديگري عبارت اصلي. عبارتي که حاوي if باشد را عبارت شرطي و عبارت ديگر را عبارت اصلي ميناميم.
رويدادي که در عبارت اصلي توصيف ميشود بستگي به شرطي دارد که در عبارت شرطي بيان ميشود.
we will get wet. |
If it rains this evening, |
عبارت اصلي |
عبارت شرطي |
عبارت شرطي ميتواند در انتهاي جمله نيز بيايد، ولي در اين صورت علامت ويرگول (,) حذف ميشود:
if you press this button. |
The door opens |
عبارت شرطي |
عبارت اصلي |
به طور کلي سه نوع جمله شرطي وجود دارد:
از جملات شرطي نوع اول براي بيان يک شرط (يا موقعيت) ممکن و يک نتيجه محتمل در آينده استفاده ميشود.
if | حال ساده | will/won't |
مصدر بدون to |
if |
I work hard, |
I will |
pass my exams. |
-
If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پيدا کنم به شما خواهم گفت)
-
If we leave now, we'll catch the 10.30 train.
(اگر حالا حرکت کنيم به قطار ساعت 10:30 ميرسيم) -
If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببينم خبرها را به او خواهم گفت)
-
You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبري خيس خواهي شد)
|
از جملات شرطي نوع دوم براي بيان يک شرط يا موقعيت غير واقعي يا غير ممکن و نتيجه محتمل آن در زمان حال يا آينده بکار ميرود. در واقع در اين نوع جملات حال يا آيندهاي متفاوت را تصور ميکنيم.
if | گذشته ساده | would ('d) would not (wouldn't) |
مصدر بدون to |
if |
I had more money, I |
would ('d) |
buy a new car. |
if |
you lived in England, you |
would ('d) |
soon learn English. |
چند مثال ديگر:
-
If he needed any money, I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
(اگر به پول احتياج داشت به او قرض ميدادم) -
If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بيشتري داشتم به شما کمک ميکردم)
-
If I were* a rich man, I'd buy an expensive car.
(اگر ثروتمند بودم يک ماشين گرانقيمت ميخريدم) -
I wouldn't accept the job (even) if they offered it to me.
(اگر آن کار را به من پيشنهاد ميکردند هم قبول نميکردم)
|
از اين نوع جملات شرطي براي تصور گذشتهاي غير ممکن استفاده ميشود. در واقع در اين نوع جملات، گوينده آرزوي يک گذشته متفاوت را دارد. (ولي به هر حال گذشتهها گذشته!)
if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + .... |
-
If I'd seen you, I would have said hello.
(اگر تو را ديده بودم، سلام ميدادم) -
If he had driven more carefully, he wouldn't have been injured.
(اگر با دقت بيشتري رانندگي کرده بود، مجروح نميشد) -
If I had known you were in hospital, I would have gone to visit you.
(اگر ميدانستم شما در بيمارستان بستري بوديد ميآمدم و شما را ملاقات ميکردم) -
I would have gone to see him if I had known that he was ill.
(اگر ميدانستم بيمار بود ميرفتم و به او سر ميزدم)
|
زمانهاي مربوط به آينده
در زبان انگليسي براي بيان زمان آينده از افعال و حالتهاي مختلفي استفاده ميشود که آنها را به ترتيب اهميت در زير ميبينيد:
1- will + verb
از فعل کمکي will براي نشان دادن آينده در جهتهاي زير استفاده ميشود:
الف- پيشبيني: براي توصيف چيزي که ميدانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:
-
It will be rainy tomorrow.
(فردا هوا باراني خواهد بود) -
You will be sick if you eat all those sweets.
(اگر همه آن شيرينيها را بخوري مريض ميشوي)
ب- بيان تصميمي كه درست در همان لحظه گرفته شده است:
-
I will answer the phone.
(من تلفن را جواب ميدهم) -
I'll see you tomorrow. bye!
(فردا ميبينمت.خداحافظ)
2- be + going to + verb
الف- از اين ساختار براي بيان برنامهها و تصميماتي که از قبل گرفته شدهاند، استفاده ميشود:
-
We're going to paint this room blue.
(ما ميخواهيم اين اتاق را آبي بزنيم) -
I'm going to be a doctor.
(ميخواهم يک دکتر بشوم)
ب- همچنين از اين ساختار ميتوان براي بيان يک پيشگويي، مخصوصاً وقتي که براساس مدرکي در زمان حال باشد، استفاده نمود.
-
She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
(او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد) -
It's going to rain. (It's cloudy)
(ميخواهد باران ببارد)
بعضي اوقات تفاوتي بين will و be going to براي يك پيشبيني وجود ندارد.
|
3- حال استمراري (Present Progressive)
از حال استمراري براي بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده ميشود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:
-
I'm meeting my friend this evening.
(امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات ميکنم) -
They are driving to Scotland at the weekend.
(آنها آخر هفته به اسکاتلند ميروند)
گاهي اوقات تفاوتي نميکند که براي بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراري و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:
-
We're going to see a play tonight.
or: We're seeing a play tonight.
4- راههاي ديگر بيان آينده
راههاي ديگري نيز براي صحبت درباره آينده وجود دارد، به عنوان مثال:
a) Will + be + verb-ing
-
Next week I'll be talking about how to use a microscope.
(هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)
b) Be + to + verb
-
Iranian president is to visit Russia.
(رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد ميکند)
c) Be + about + to + verb
The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودي نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد
زمان گذشته كامل
ساختار
جملات مثبت و منفي:
جملات پرسشي:
|
کاربرد
ما از زمان گذشته کامل استفاده ميکنيم تا نشان دهيم عملي پيش از عمل ديگري در گذشته اتفاق افتاده است (گذشته در گذشته). در واقع گذشته کامل معادل گذشتهی زمان حال کامل است. (با گذشته ساده مقايسه کنيد)
به مقايسه بين زمانهاي حال کامل و گذشته کامل توجه کنيد:
گذشته کامل |
حال کامل |
* We weren't hungry. We'd just had dinner. * I didn't know who he was. I'd never seen him before.
|
* We aren't hungry. We've just had dinner. * Who is that man? I've never seen him before.
|
چند مثال ديگر از زمان گذشته کامل:
-
It was the first time he had ever seen a tiger.
-
When I arrived at the cinema, the film had already begun.
-
She didn't want to go to the theatre with the others because she'd seen the play before.
مقايسه بين گذشته كامل و گذشته ساده
به تفاوت ميان جملات زير دقت کنيد:
-
When I arrived home, my wife went out.
-
but: When I arrived home, my wife had gone out.
زمان گذشته استمراري
ساختار
جملات پرسشي:
|
جملات مثبت و منفي:
|
کاربرد
از زمان گذشته استمراري بيشتر براي بيان کارهايي استفاده ميشود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتي ادامه داشتهاند ولي حدود زماني آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.
در اغلب موارد گذشته استمراري همراه با گذشته ساده بکار ميرود. در چنين حالتي، گذشته استمراري بر کارها و فعاليتهاي طولانيتر (در پسزمينه) دلالت ميکند، در حالي که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايي دلالت ميکند که در ميانه کارهاي طولانيتر واقع شدهاند.
بطور کلي «گذشته استمراري» در موارد زير بکار ميرود:
1- براي بيان کاري که قبل از زمان خاصي در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:
-
'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.'
(.ساعت 6 چکار ميکرديد؟ داشتم صبحانه ميخوردم)
2- براي بیان کار يا فعاليتي در گذشته که به وسيله چيزي قطع شده باشد:
-
The phone rang when I was watching TV.
(.وقتي داشتم تلويزيون تماشا ميکردم، تلفن زنگ زد) -
While I was driving home, my car broke down.
(.هنگاميکه داشتم به خانه بر ميگشتم، ماشينم خراب شد)
3- براي بيان کار يا فعاليتي به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهاي کامل شده را بيان ميکند):
-
I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)
-
but: I read a book during the flight. (I finished it)
زمان حال كامل
ساختار
جملات مثبت و منفي:
جملات پرسشي:
چند مثال:
|
کاربرد
1- براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد:
-
I have studied English since 1990. (از سال 1990 به مطالعه انگليسي پرداختهام)
-
She's lived in Tehran for 10 years. (او به مدت 10 سال در تهران زندگي کرده است)
-
How long have you lived in Tehran? (چه مدتي در تهران زندگي کردهايد؟)
-
I've lived in Tehran all my life. (همه عمرم را در تهران زندگي کردهام)
|
2- براي بیان تجربهاي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است. در واقع اين عمل در گذشته روي داده و به پايان رسيده است، اما آثار آن هنوز محسوس است. اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده، مهم نيست:
-
I have never been to England. (من هرگز به انگلستان نرفتهام)
-
She has had several operations up to now. (تا کنون چندين عمل جراحي داشته است)
-
He's written a lot of short stories.(او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است)
3- براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده ميشود. در اين حالت از yet، already، still و just بسيار استفاده ميکنيم:
|
-
I've just had a sandwich. (من تازه يک ساندويچ خوردهام)
-
I've already seen the movie. (اين فيلم را قبلاً ديدهام)
-
The bus hasn't arrived yet. (اتوبوس هنوز نرسيده است)
-
I still haven't finished my homework. (هنوز تکاليفم را تمام نکردهام)
|
زمان گذشته ساده
ساختار
(last week) (yesterday) |
worked |
I, we, you, he, she, ... |
played |
||
heard |
|
|
کاربرد
گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:
1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است:
-
We met last week.
-
He left yesterday.
2- براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان ميآيند:
-
I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...
3- براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته:
-
When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.
-
Every day he walked in the jungle to....
نکاتي در مورد هجي (verb + ed)
1- هنگاميکه فعلي به e ختم ميشود، فقط d اضافه ميکنيم:
loved, hated, used
2- افعال يک هجايي (يک بخشي) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود:
stopped, planned, robbed
ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بيصداي آخر تکرار نميشود:
looked, cooked, seated
اگر حرف بيصداي آخر y يا w باشد نيز تکرار نميشود:
played, rowed, showed
زمان حال استمراري
ساختار
I |
‘m am |
coming going doing taking |
You We they |
‘re are |
|
She He it |
‘s is |
کاربرد
1- براي بيان عملي که هماکنون جريان دارد:
· She is watching the TV.
· He is working at the moment.
2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع ميباشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:
· I'm reading an exciting book.
· He is learning Arabic.
(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.)
3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده:
· I am meeting him at the park.
4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي:
· I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
(در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي ميکنم، اما دارم سعي ميکنم يک بهترش را پيدا کنم)
نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار)
1- افعالي که به يک e ختم ميشوند، آن e حذف ميشود:
come, coming take, taking write, writing
ولي در مورد افعالي که به ee ختم ميشوند، اين قاعده صدق نميکند:
agree, agreeing see, seeing
2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود:
running, stopping, getting
ولي چنانچه حرف بيصداي آخر y يا w باشد، تکرار نميشود:
showing, enjoying
زمان حال ساده
ساختار
|
|
کاربرد
زمان حال ساده يکي از متداولترين زمانها در زبان انگليسي ميباشد که براي مقاصد زير مورد استفاده قرار ميگيرد:
1- براي بيان عملي که هميشه تکرار ميشود، مانند يک عادت يا رسم:
|
2- براي بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:
-
The earth orbits the sun.
-
I come from Iran.
-
Some animals migrate in winter. (بعضي از حيوانات در زمستان مهاجرت ميکنند.)
3- براي بيان حقيقتي که براي مدتي (طولاني) دوام داشته باشد:
-
I work in a shop.
-
She lives in a small cottage.
|
نکاتي در مورد هجي (verb + s)
1- افعالي که به x, ch, sh, ss و o ختم ميشوند، به جاي es ، s ميگيرند:
kisses, washes, watches, does, boxes
2- افعالي که به y ختم ميشوند و قبل از آن حرف بيصدايي بيايد، y به ies تبديل ميشود:
try, tries hurry, hurries fly, flies
ولي آن دسته از افعالي که به y ختم ميشوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s ميگيرند:
plays, buys, enjoys
گرامر درس هشت interchange 1
Unit 8 What's your neighborhood like?
کاربرد کلمه: there is , there are
there is به معنی وجود دارد و در مفرد بکار میره
there are به معنی وجود دارند و در جمع بکار میره
برای مثال
there is a book on the table.
وجود دارد کتابی روی میز
there are some books on the table.
وجود دارند چند تا کتاب روی میز.
نکته : برای سوالی کردن کافی است مشتقbe یا فعل کمکی دیگر راقبل از کلمهthere بیاوریم
مثال
there is a book here
اینجا یک کتاب وجود دارد
is there a book here?
there are some students in this room.
وجود دارند چند تا دانش آموز داخل اتاق
are there some students in this room?
نکته: کلمه some برای تعداد نامشخصی از اسمهای قابل شمارش مانند کتاب و مداد و ..... و برای مقادیر نا مشخصی اسم غیر قابل شمارش بکار می رود
درجملات منفی به جای some از کلمه any استفاده می شود
some وany هر دو در جمله پرسشی به کار می روند
some به معنای تعدادی و any به معنای هیچ می باشد
گرامر درس هفت interchange 1
Unit 7 We had a great time!
(simple past tense) زمان گذشته ساده
طرز ساختن زمان گذشته ساده بدینقرار است(( زمان گذشته فعل+ فاعل))
کاربردهای زمان گذشته ساده:
1- برای بیان عملی که در زمان گذشته در موقیت معینی انجام گرفته است مانند:
I saw him yesterday.
من او را دیروز دیدم
2- برای بیان تکرار و عادت در گذشته:
I saw him on my way to school everyday last month.
من در ماه گذشته هر روز او را سر راهم به مدرسه می دیدم.
3- برای بیان اعمالی که در زمان گذشته همزمان با هم به صورت لحظه ای رخ داده اند. مانند:
when the teacher entered all the students stood up.
وقتی که معلم وارد شد همه دانش آموزان برخاستند
توجه: افعال در زبان انگلیسی بر دو قسم اند
الف - افعال با قاعده Regular Verbs فرم گذشته و اسم مفعول یا قسم سوم این افعال با افزودن ed به اخر زمان حال آنها ساخته می شود. مانند:
work _ worked_ worked
invite_ invited_ invited
study_ studied_ studied
ب - افعال بی قاعده Irregular Verbs فرم گذشته واسم مفعول یا افعال تابع قاعده وقانونی نیست وباید آنها را از بر کرد. مانند:
eat_ ate_ eaten.
do_ did_ done.
go_ went_ gone.
see_ saw_seen.
نکته: در مورد افعالی که در آخر آنها حرف y وجود دارد هنگام افزودن ed اگر حرف ما قبل آخر بی صدا باشد ((y)) به((i)) تبدیل می شود ولی اگر حرف ما قبل آخر بی صدا باشد ((y)) تغیر نمی کند مثال:
study_ studied
play_ played
کار برد was و were
1- was وwere فرم گذشته فعل be هستند
2- was را برای اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و were را برای بقیه اشخاص به کار می بریم.
I was busy we were busy
you were busy you were busy
He was busy they were busy
برای سوالی کردن جملات کافی است جای was و were را با فاعل عوض کنیم
mehdi was busy.
was mehdi busy?
they were busy.
were they busy?
و هنگام منفی کردن کلمه Not را به آنها اضافه می کنیم مانند
mehdi wasn't busy
they weren't busy
برای سوالی کردن زمان گذشته ساده از کلمه did در ابتدای جمله استفاده می کنیم و فعل را از حالت گذشته در می آوریم
فرمول
<<بقیه جمله + مصدر بدون to + فاعل +did >>
mehdi worked here yesterday.
did mehdi work here yesterday?
به جوابهای کوتاه مثبت و منفی زمان گذشته توجه کنید
yes, I did yes, we did
yes, you did yes, you did
yes, He did yes, they did
پاسخهای کوتاه منفی
No, I didn't No, we didn't
No, you didn't No, you didn't
No, He didn't No, they didn't
فرم منفی کردن زمان گذشته ساده
<< بقیه جمله +to مصدر بدون+ didn't+ فاعل>>
He came here yesterday.
He didn't come here yesterday.
و هنگام سوالی کردن با کلمه پرسشی از فرمول زیر استفاده می کنیم
What did you do?
شما چیکار می کردید؟
اول کلمه پرسشی سپس فعل کمکی بعد فاعل و بعد فعل اصلی
where did you go?
شما کجا رفته بودید؟
what did you study yesterday?
شما چه چیزی را دیروز مطالعه می کردید؟
یا هنگام استفاده از was و were به روش زیر استفاده می کنیم
کلمه پرسشی+ was یاwere + فاعل
where was mehdi?
مهدی کجا بود؟
when was mehdi sick?
مهدی کی مریض بود؟
did you work on saturday?
آیا شما شنبه کار کردید؟
yes, I did. I worked all day.
بله.من تمام روز رو کار کردم
No, I didn't. I didn't work at all.
نخیر. اصلاً کار نکردم
what did mehdi do on saturday?
مهدی روز شنبه چیکار می کرد؟
He stayed home and studied for a test.
او خانه مونده بود و برای امتحان مطالعه می کرد.
did you go anywhere last weekend?
آیا شما جایی رفته بودی آخر هفته گذشته؟
yes, I did. I went to the movies.
بله . من رفته بودم سینما.
No, I didn't. I didn't go anywhere.
نه. من جایی نرفته بودم
How did mehdi spend his weekend?
مهدی آخر هفته اش رو چطور گذرانده؟
He went to restaurant and sang with some friends.
مهدی با چند تا از دوستان به رستوران رفته و آواز خوندن.
were you in Tehran?
آیا شما تهران بودی ؟
Yes, I was
بله. بودم
was the weather ok?
هوا خوب بود؟
No, it wasn't.
نه خوب نبود
Were you and your cousin on vacation?
آیا شما به همراه پسر عموی خودتون در تعطیلات بودید؟
cousin به معنی پسر عمو یا دختر عمو یا پسر دایی یا دختر دایی بکار میره
Yes, we were.
بله ما بودیم
were your parents there?
آیا خانواده های شما هم آونجا بودند؟
No, they weren't.
نه اونجا نبودند
How long were you away?
به چه مدت مسافرت بودی؟
I was away for a week
من بودم به مدت یک هفته
How was your vacation?
چطور بود تعطیلات شما؟
It was excellent.
عالی بود
where did you go?
شما کجا رفته بودی؟
I went out of town.
من رفته بودم خارج از شهر
who did you go with?
چه کسی همرا شما بود؟
I went with my brother.
من به همراه برادرم بودم
what time did you go?
ساعت چند شما رفتید؟
we went around 10
ما ساعت 10 رفتیم
How did you like it?
چطور اون رو دوست داشتید( یعنی خوش گذشت)
we liked a lot.
ما دوست داشتیم زیاد.
گرامر درس شش interchange 1
Unit 6 How often do you exercise?
adverbs of frequency
قیدهای تکرار
تعریف قید: قید کلمه ای است که در مورد یک فعل یا صفت یا قید ویا یک جمله توضیح می دهد
قیدهای تکرار: کلیه افعال کمکی محلشان قبل از قیدهای تکرار یک کلمه ای مانند always می باشد. محل این قیدها قبل از فعل اصلی وبعد از فعل کمکی می باشد مشتقات Be همیشه قبل از قیدهای تکرار یک کلمه ای می آیند حتی اگر به عنوان فعل اصلی در جمله به کار رفته باشند این قاعده در مواردی که جمله منفی باشد نیز صادق است.
نکته: افعال کمکی کلماتی مانند کلمات زیر می باشند.
do,don't,doesn't, can,must,............
کلمه have در جملاتی مانند جمله زیر فعا کمکی محسوب می شود.
they have always worked at night.
آنها تا به حال همیشه شبها کار می کردند.
ولی این فعل در جمله زیر معنای خوردن می دهد و فعل اصلی محسوب می شود
I always have some cheese for breakfast
من همیشه برای صبحانه مقداری پنیر می خورم.
نکته کلمه sometimes از قاعده بالا مستثنی است و اگر افعال کمکی یا مشتقات Be به حالت منفی باشند قبل از آنها می آید.
He sometimes doesn't know the answers.
او بعضی وقتها جواب ها را نمی داند.
He sometimes isn't here.
او بعضی وقتها اینجا نیست.
mehdi isn't usually hungry.
مهدی معمولاً گرسنه نیست.
mehdi doesn't often read at night.
مهدی اغلب شبها مطالعه نمی کند
mehdi doesn't always have coffee for breakfast .
مهدی همیشه برای صبحانه قهوه نمی خورد.
قیدهایی مانند never به معنی هر گز و rerely و seldom هر دو به معنی به ندرت خود مفهوم نفی دارند وبرای منفی کردن معنای جمله کافی هستند لذا به همراه این قیدها فعل را به صورت مثبت می آوریم.
He doesn't never smoke. غلط
He never smokes صحیح
.او هرگز سیگار نمی کشه
He is rarely absent in the morning.
او به ندرت صبح ها غایب است.
He seldom runs in the morning.
او به ندرت صبح ها می دود.
قیدهای تکرار
100% always همیشه
almost always تقریباً همیشه
usually معمولاً
often اغلب
sometimes بعضی وقتها
hardly ever به ندرت
alomst never تقریباً هیچ وقت
0% never هرگز
mehdi is always happy.
مهدی همیشه شاد است.
mehdi often studies at night.
مهدی اغلب شبها مطالعه می کند.
mehdi usually drinks milk in the morning.
مهدی معمولاً صبح ها شیر می نوشد.
mehdi sometimes has coffee for breakfast.
مهدی بعضی وقتها برای صبحانه قهوه می خورد.
mehdi is never busy at night.
مهدی هرگز شب ها مشغول نیست
mehdi rarely smokes in the morning
مهدی به ندرت صبح ها سیگار می کشد
به معنی چند وقت به چند وقت و چند وقت یکبار می باشد How often
once به معنی یک مرتبه وقید می باشد
twice قید و به معنی دو مرتبه یا دو بار می باشد
و حالا اگر خواستیم بگویم سه بار یا چهار بار از کلمه times استفاده می کنیم برای مثال
three times,four times, five times,....................
How often do you exercise?
شما چند وقت یکبار تمرین می کنید
I lift weights every day.
من وزنه برداری می کنم هر روز
I go jogging once a week
من می روم د و آهسته یکبار در هفته
I play soccer twice a month.
من فوتبال بازی می کنم دو مر تبه در ماه
I swim about three times a year.
من شنا می کنم سه مرتبه در سال(یعنی در طول یک سال سه مرتبه شنا می روم)
I don't exercise very often.
من اغلب ورزش نمی کنم( یعنی زیاد اهل ورزش نیستم)
do you ever watch TV in the evening?
آیا شما همیشه عصر تلوزیون تماشا می کنید؟
Yes, I often watch TV after dinner.
بله من اغلب بعد از شام تلوزیون تماشا می کنم
I sometimes watch TV before bed.
یا
sometimes I watch TV before bed *
من بعضی وقتها قبل از اینکه بخوابم تلوزیون تماشا می کنم.
I hardly ever watch TV.
من به ندرت تلوزیون تماشا می کنم.
No, I never watch TV.
نه من هرگز تلوزیون تماشا نمی کنم
conversation
you're really fit ,Ali. do you exercise a lot?
شما اندام خوبی داری علی. آیا شما زیاد تمرین می کنید
well, I almost always get up early
خوب من تقریباً همیشه صبح زود از خواب بیدار می شوم
I lift weight for an hour
من برای یک ساعت وزنه می زنم( یعنی با وزنه تمرین می کنم)
I often go in-line skating.
من اغلب می روم به اسکی
How often do you exercise like that?
چند و وقت به چند وقت آن جوری تمرین می کنید؟
about five times a week.
تقریباً پنج بار در هفته
what about you?
شما چطور
I hardly ever exercise.
من به ندرت تمرین می کنم
do you have regular fitness program?
آیا شما برنامه منظمی برای تناسب اندام داری؟
yes, I usually go to a gym.
بله من معمولاً به باشگاه می روم
do you play any sports?
آیا شما ورزشهایی را انجام می دهید( یعنی تمرین می کنید)
which ones?
کدام یکی ها را؟
I always play football
من همیشه فوتبال بازی می کنم
I often go swim
من اغلب شنا می روم
questions with how ; short answers
سوال با how و جواب کوتاه
how well به معنی چقدر خوب
how good به معنی چقدر خوب
how long به معنی تا کی یا تا چه وقت
به معنی چند وقت به چند وقت و چند وقت یکبار می باشد How often
work out تمرین کردن
How often do you work out?
چند وقت یکبار شما تمرین ی کنید؟
Every day هر روز
Twice a week دو بار در هفته
Not very often اغلب نه
How well do you play tenis?
چقدر خوب تنیس بازی می منید؟
pretty well خیلی عالی
About average در حد متوسط
Not very well نه زیاد خوب
How good are you at sports?
pretty good خیلی خوب
Ok خوب
Not so good نه زیاد خوب
How long do you spends at the gym?
چقدر از وقت خودتون را در باشگاه صرف می کنید؟
Thirty minutes a day. نیم ساعت در روز
Two hours a week. دو ساعت در هفته
About an hour on weekends. تقریباً یک ساعت در آخر هفته ها
گرامر درس پنج interchange -1
Unit 5 Tell me about your family.
present continuous
زمان حال استمراری
فرمول << (فعل+ing ) اسم مصدر +am + is are + فاعل>>
کار برد برای عمالی که هم اکنون در حال انجام است می باشد
مثال
I am watering the flowers now
من حالا گلها رو آب میدم.
طرز منفی وسوالی کردن زمان حال استمراری:
برای منفی کردن این زمان کافی است کلمه not را به مشتقات be اضافه کنیم و برای سوالی کردن کافی است جای مشتق be را با فاعل عوض کنیم
سوالی کردن و منفی کردن
mehdi is studying grammar جمله خبری
جمله سوالی is mehdi studying grammar?
جمله منفی mehdi is n't studying grammar.
برای ساختن سوال با کلمه پرسشی در زمان حال استمراری یکی از کلمات پرسشی را در ابتدای جمله آورده پس از از آن مشتق (be(am/ is / are وسپس فاعل و فعل اصلی را می آوریم
برای مثال
mehdi is studying grammar جمله خبری جمله سوای is mehdi studying grammar?
what is mehdi studying?
mehdi is drinking coffee
مهدی قهوه می نوشد
is mehdi drinking coffee?
آیا مهدی قهوه می نوشد
what is mehdi drinking?
مهدی چه چیز می نوشد
در اینجا کلمه مودر پرسش grammar می باشد که از جمله حذف میشه
are you living at home now?
آیا شما در در خانه زندگی می کنید( یعنی مستقل زندگی نمی کنید)
yes , I am NO , I'm not.
نخیر بله
is your sister working for the government?
آیا خواهر شما برای دولت کار می کند(یعنی کارمند دولت است)
yes , she is No she's not/ No she isn't
نخیر بله
are Ed and Jill going to college this year?
آیا ئد و جیل می روند کالج امسال؟
yes, they are No they're not/ NO they aren't
نخیر بله
where are you working now? شما الان کجا کار می کنید؟ I'm not working now. I need a job من الان کار نمی کنم. من احتیاج به کار دارم(یعنی بیکارم و دنبال کار هستم) what is your brother doing this days? این روز ها برادر شما چیکار می کنه؟ He's traveling in the Tehran. اون به تهران سفر کرده who are your parents visiting this week? این هفته خانواده شما با چه کسی ملاقات داشته؟ they're visiting my grandmother. آنها مادر بزرگم را ملاقات کرده اند
Quantiffiers
علامت یانشانه ای که حجم یا محدوده چیزی را نشان می دهد
100% all همه
nearly all تقریباً همه families have only one child.
خانواده ها فقط یک فرزند دارند
most بیشترین
many بسیار
a lot of بسیاری families are smaller these days
خانواده ها کوچکتر هستند
some بعضی
not many نه خیلی
a few کمی couple have more than one child
زوجها بیشتر از یک فرزند دارند
few کمی
0% non one هیچ کس gets married before the age of 18
ازدواج می کنند قبل از 18 ساله گی
گرامر درس چهار interchange - 1
Unit 4 Do you like rap?
Yes/ No and wh- questions with do
هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود
در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی
( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی)
برای مثال
what does he play? در بالا what کلمه پرسشی does فعل کمکی he ضمیر فاعلی play فعل اصلی درسوم شخص مفرد از(does ودر بقیه از do استفاده می کنیم) سوم شخص عبارت است از تمامی اسمهای انسان وغیره و ضمایر فاعلیhe/she/it
طرز سوالی کردن زمان حال ساده:
برای سوالی کردن جملات حال ساده ای که در آنها فعل اصلی بکار رفته از افعال کمکی do یا does استفاده می کنیم به این صورت که do و does را در اول جمله آورده. سپس فاعل و پس از آن فعل اصلی را می آوریم
تذکر: باید دقت شود تا در سوم شخص مفرد هنگام سوالی کردن جمله حرف s سوم شخص را از آخر فعل حذف کنیم
برای مثال
do you like classic?
در بالا do فعل کمکی you ضمیر فاعلی like فعل اصلی
For example:
what kind of music do you like?
چه آهنگی را شما دوست دارید؟
I like rock alot
من راک رو دوست دارم
do you like classic?
آیا کلاسیک دوست دارید؟
yes, I do. I like it alot.
بله . من خیلی آن را دوست دارم.
No, I don't like it very much
نه.من زیاد آن را دوست ندارم.
does he play the piano?
آیا او پیانو می نوازه؟
yes, he does.
بله
NO, he doesn't
نخیر
what does he play?
آو چه می نوازد؟
he plays the guitar
او گیتار می نوازد
در بالا معنی play به معنی نواختن می باشد
do they like the opera?
آیا آنها آهنگ اپرا را دوست دارند؟
yes, they do. they love them
بله. آنها عاشق آنها هستند
No.they don't like them very much.
نه . آنها علاقه به آنها ندارند
در زبان انگلیسی ضمایرمفعولی عبارتند از object pronouns
Me مرا us ما را
you تو را you شما را
him/her/it اورا- آن را them آنهارا
ضمیر کلمه ای است که جای اسم می نشیند واز تکرار آن جلوگیری می کند اگر ضمیر جانشین فاعل شود ضمیر فاعلی واگر جانشین مفعول شود ضمیر مغعولی نامیده می شود
:For example
the boys helped the girls پسرها کمک کردند به دخترها the boys helped them پسرها به آنها کمک کردند mary answers john مری به جان جواب داد mary answers him مری به او جواب داد I followed their car من دنبال کردم ماشین آنها را I followed it من دنبال کردم آن را would ; verb + to +verb در زبان انگلیسی مابین دو فعل از مصدر to استفاده می کنیم ضمناً در زبان انگلیسی modal عبارتند ازcan/ could /must /might /ought to/ shall / should /will / would می باشند For example: would you like to go out on friday? آیا دوست دارید روز جمعه بیرون بروید؟ yes , I would . بله yes , I'd love to. thanks بله من دوست دارم متشکرم yes , I'd really like to go بله من واقعاًدوست دارم بروم contraction I would = I'd would you like to go a soccer match? آیا دوست دارید بروید به مسابقه فوتبال؟ I'd like to, but I have to work late. من دوست دارم. ولی باید تا دیر وقت کار کنم. I'd like to, but I need to save money. من دوست دارم ولی باید پول پس انداز کنم. I'd like to, but I want to visit my parents. من دوست دارم ولی می خوام خانواده ام را ملاقات کنم. conversation mehdi: I have tickets to the soccer match on friday night. مهدی : من بلیط های دارم برای مسابقه فوتبال در روز جمعه tony: thanks . I'd love to . what time does it start? تونی: من دوست دارم . ساعت چند شروع میشه؟ mehdi: at 8:00. مهدی : ساعت هشت. tony : that sounds great. so, what do you want to have dinner at 6:00? تونی : عالیه بنابراین چه چیزی برای شام داری در ساعت شش؟ mehdi : Uh , I'd like to , but I have to work late. مهدی : اوه من دوست دارم اما من تا دیر وقت کار دارم tony : oh , that's ok just meet at the stadium befor the match, around 7:30. تونی : خوب ما همدیگر را در استادیوم ملاقات کنیم در ساعت هفت وسی دقیقه پیش از شروع مسابقه mehdi : Ok let's meet at the gate. مهدی : خوب ما همدیگر رو می بینیم جلو در( استادیوم) tony : that sounds fine . see you there. تونی : خیلی خوبه . اونجا می بینمت
گرامر درس سوم 1- interchange
Unit 3 How much is it?
Demonstratives; one . ones
how much is چقدر است
how much are چقدر هستند
اشاره به نزدیک
this این
these اینها
اشاره به دور
that آن
those آنها
one برای مفرد
ones برای جمع
which کدام
for example :
برای مثال
how much is this necklace?
قیمت این گردنبند چقدر است؟
how much is this one?
این یکی چند است؟
how much is that necklace?
قیمت آن گردنبند چقدر است؟
how much is that one?
آن یکی چند است؟
which one?
کدام یکی؟
در جمع
how much are these earring?
قیمت این گوشواره ها چند است؟
how much are these?
اینها چند هستند؟
how much are those earring?
قیمت آن گوشواره ها چند است؟
how much are those?
آنها چند هستند؟
which ones?
کدام یکی ها؟
prices
$ علامت دولار
$ 42 = forty-two dollars چهل دو دولار
$ 59.95 = fifty-nine ninety-five
or
fifty nine dollars and ninety-five cents
پنجاه ونه د.لار و نود پنج سنت
it's forty dollars
چهل دولار است
they are fifty- five dollars
پنجاه و پنج دولار است
ti's $ 25.63 = twenty -five sixty -three
twenty- five dollars
بیست وپنج دولار
sixty- three cents
شست و سه سنت
preference ; comparisons with adjectives
صفت تفضیلی :
هرگاهدر مقایسه بین دو شخص یا دو شیء بخواهیم بیان کنیم که یکی از آنها صفتی را بیش از دیگری دارد, از صفت تفضیلی (برتر) استفاده می کنیم. درزبان فارسی با افزودن پسوند ((تر))به صفت ساده صفت تفضیلی ساخته می شود مانند سفیدتر بهتر وغیره......ولی در زبان انگلیسی به شرح زیر است
-
در مورد صفات وقیدهایی که یک بخش(سیلاب) تشکیل شده اندو یا به حرف(Y) ختم می شوندکافی است پسوند(er) را به آنها بیافزاییم
برای مثال
easy آسان easier آسانتر
tall بلند taller بلند تر
hard سخت harder سخت تر
busy مشغول busier مشغول تر
early زود earlier زود تر
fast سریع faster سریع تر
همانطور که ملاحظه می نمایید, هنگام افزودن پسوند(er) حرف (y) به (i) تبدیل می شود
۲- در مورد صفات وقیدهایی که دارای دو بخش (سیلاب) یا بیشتر می باشند و یا پسوند(ly) دارند کلمه more را قبل از آنها می آوریم
برای مثال
careful با دقت more careful بادقت تر
beautiful زیبا more beautiful زیباتر
carefully از روی دقت more carefully از روی دقت بیشتر
clearly اشکارا more clearly واضح تر
استثناء. مانند اغلب قواعد گرامری در اینجا نیز تعدادی صفات وقیدها هستند که فرم تفضیلی آنها از قاعده فوق پیروی نمی کند بلکه باید آنها را خارج از قاعده آموخت این استثناء عبارتند از:
good خوب better بهتر
well خوب better بهتر
bad بد worse بد تر
لغات جالب
cotton نخی gold طلا leather چرمی
plastic پلاستک silk ابریشم silver نقره wool پشمی
for example :
برای مثال
plastic bracelet دستبند پلاستیکی gold ring حلقه طلا silk tie کراوات ابریشمی
wool socks جوراب پشمی leather jacket کاپشن چرمی rubber boots چکمه لاستیکی
conversation
مکالمه
look! these jackets are really nice.
نگاه کن این کاپشن ها واقعاً خوبند
which one do you prefer?
کدام یکی را ترجیح می دهی؟
I like the wool one better.
من بیشتر پشمی را دوست دارم
the wool one? why?
چرا پشمی را؟
it looks warmer.
گرم تر بنظر می رسه
well , I like the leather one better.
خوب. من بیشتر چرمی را دوست دارم
it's more stylish than the wool one.
مد اون از پشمی به روز تره
there is no price tag.
برچسب قیمت نداره
Excuse me. how much is this jacket?
ببخشید. قیمت این کاپشن چنده؟
it's $499. would you like to try it one?
اون چهارصدو نود ونه دلار است . شما دوست دارید اون را امتحان کنی؟
Uh, no. that's ok! but thanks anyway
اوه. نه اون خوبه! اما متشکرم به هر حال
you'er welcome.
خواهش می کنم
preference ; comparisons with adjectives
which one do you prefer?
کدام یکی را شما ترجیح می دهی؟
I prefer the leather one.
من چرمی را ترجیح می دهم.
that one is cheaper than the wool one.
او ن یکی از پشمی ارزان تر است.
.this one is nicer than the wool one
این یکی از پشمی خوب تر است.
which one do you like better/ more?
کدام یکی را شما بیشتر می پسندی؟
I like the leather one better/ more
من چرمی را بیشتر می پسندم
the leather jacket is prettier than the wool one.
کاپشن چرمی از پشمی زیباتر است.
it looks bigger than the wool one.
بنظر می رسه که از پشمی بزرگتر است.
it's more stylish than the wool one.
مد اون از پشمی به روز تر است.
در بالا than به معنی از استفاده شده
useful expressions
the color is prettier.
رنگ اش زیباتر است.
the design is nicer
طراحی اش بهتر است.
the style is more attractive.
طراحی اش جذاب تر است.
the material is better.
جنس اش خوب تر است
گرامر درس دو 1- interchange
Unit 2 How do you spend your day
گرامر این درس گرامر درس هشت کتاب زرد است که گفتم
simple present wh- questions with do
هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود
در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی
( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی)
مثال:
what do you do?
شما چیکار می کنید؟
توضیح در بالا what کلمه پرسشیdo فعل کمکی you ضمیر فاعلی do فعل اصلی می باشد
کلمات پرسشی
what به معنی چه یا چه چیزی
where به معنی کجا
who به معنی چه کسی
whom به معنای چه کسی را
whose به معنی مال چه کسی
when به معنای کی یا چه موقع
why به معنی چرا
نکته: در زبان انگلیسی محاوره ای و غیر رسمی بخصوص در بین آمریکایی ها کلمه who گاهی به جای whom نیز به کار می رود ولی در نوشته های رسمی باید هر کدام در جایگاه خود بکار برده شود
time expressions
at در
around در حدود
early زود
late دیر
until تا
before پیش از
after بعد از آن یا پس از آن
on در
in در
for example :
برای مثال
I get up at 10:00 in the morning on weekends
من آخر هفته در ساعت 10 صبح بیدار می شوم
she gets up at 7:00 in the morning on fridays
او روزهای جمعه ساعت هفت صبح بیدار می شود
I go to bed around ten in the evening on weeknights
من شبهای هفته حدود ساعت 10 عصر می روم که بخوابم
she leaves work early in the afternoon on weekends
او آخر هفته ها بعد از ظهر زود از کار خارج می شود
she stays up until midnight on saturdays
اوشنبه ها تا نصف شب بیدار می ماند
I wake up before noon on sundays
من یک شنبه ها قبل از ظهر از خواب بیدار می شوم
conversations
what do you do?
چیکار می کنید شما؟
I'm a student and I have part- time job
من دانش آموز هستم ویک کار پاره وقت دارم
where do you work?
شما کجا کار می کنید؟
I work in the a restaurant
من در یک رستوران کار می کنم
what does your father do?
پدرت چیکار می کند؟
he is a mechanic
او میکانیک است
where does he work?
او کجا کار می کند؟
he works in the company
او در یک شرکت کار می کند
what's your favorite job?
شغل مورد علاقه شما چیست؟
my favorite job is engineering
شغل مورد علاقه من مهندسی است
how do you like it?
چقدر آن را دوست دارید
I love it
من عاشق آن هستم
what days does she get up early?
چه روزهایی را او صبح زود بیدار می شود؟
she gets up early on weekdays
او روز های هفته زود از خواب بیدار می شود
what are two things you do before 10 in the morning?
دو تا چیزی(کار) که قبل از ساعت 10 انجام می دهید چیست؟
I wash my hands and eat breakfast
من دستها ایم را می شویم و صبحانه می خورم
what does she do anly on fridays?
اوفقط جمعه ها چه کاری انجام می دهد؟
I go out with some friends
من می روم بیرون با تعدادی از دوستانم
گرامر درس یک interchage -1
Unit 1 Please call me Beth.
Contraction of be
فرم مخفف مشتق be
I am = I'm
You are = you're
He is = he's
She is = she's
It is = it's
We are = we're
You are = you're
They are = they're
John is busy = john's busy
توضیح: فرم مخفف بیشتر در محاوره ونوشته های غیر رسمی استفاده می شود و فرم کامل در نوشته های رسمی
posessive adjective
صفت ملکی
|
|
1 – هر صيغه صفت ملكي خودش را دارد. اين صفات براي صيغه هاي مختلف به شرح زير هستند: |
صيغه هاي مفرد |
|
statement with be
جمله با مشتق be
I'm from iran
من اهل ایران هستم
she's from japan
او اهل ژاپن است
I'm a new club member
من عضو جدید گروه هستم
it's an exciting city
شهر جالبی هست
they're my classmates
آنها همکلاسی های من هستند
wh -questions with be
طرز ساختن پرسش با کلمات پرسشی از جملاتی که مشتقات be در آنها آمده است
فرمول:
(فاعل +مشتق be + کلمه پرسشی)
جمله خبری mehdi is in the home.
مهدی در خانه است
برای سوالی کردن جملاتی که فعل to be دارند کافی است جای فعل را با فاعل عوض کنیم وهنگام جواب دادن پاسخ کوتاه بدهیم
جمله پرسش بله یا خیر is mehdi in the home?
آیا مهدی در خانه است؟
پرسش با کلمه پرسشی where is mehdi?
مهدی کجاست؟
yes / no questions and short answer be
ما همیشه در مواردی که با مشتقات be یا افعال کمکی مانند can وwill وغیره شروع می شود . پاسخ بلی یا خیر می باشد
ضمناً در پاسخهای کوتاه نباید از فرم مخفف استفاده کنیم
for example:
mehdi is from tabriz جمله خبری
is mehdi from tabriz? جمله پرسش بله یا خیر
yes, he is
بله او هست
mehdi is student.
مهدی دانش آموز است
is mehdi student?
آیا مهدی دانش آموز است؟
yes, he is
بله او هست
they are hungry
آنها گرسنه هستند
are they hungry?
آیا آنها گرسنه هستند؟
yes, they are
بله هستند
شکل منفی be
I am not = I'm not you are not = your're not = you are n't he is not = he's not = he is n't she is not = she's not = she is n't we are not = we're not = we are n't conversations For example: yes / no questions you are from Dezful. شما اهل دزفول هستید are you from Dezful? آیا شما اهل دزفول هستید؟ yes, I am from Dezful. بله من اهل دزفول هستم no , I am not from Dezful. نه من اهل دزفول نیستم در جمله بالا فعل کمکیare بعنوان فعل اصلی و you بعنوان ضمیر فاعلی استفاده شده . هنگام جواب دادن باید از ضمیر فاعلی مناسب استفاده کنیم چون ازدوم شخص مفرد استفاده شده واز طرف مقابل باید از I استفاده کنه برای جواب دادن she is from tehran. او اهل تهرانه is she from tehran? آیا او اهل تهرانه؟ yes , she is from tehran. بله اون اها تهرانه no, she is not from tehran. نه او اهل تهران نیست درجمله بالا is بعنوان فعل اصلی و she ضمیر سو م شخص مفرد برای مونث استفاده شده Mehdi is from Tabriz. مهدی اهل تبریز است is mehdi from Tabriz? آیا مهدی اهل تبریز است؟ Yes, he is from Tabriz. بله مهدی اهل تبریز است No, he is not from Tabriz. نه مهدی اهل تبریز نیست در جمله بالا مهدی سوم شخص مفرد است و is بهنوان فعل اصلی بکار رفته ودر جواب از ضمیر فاعلی مناسبhe مذکر استفاده شده they are from iran. آنها اهل ایران هستند are they from iran? آیا آنها اهل ایران هستند؟ Yes, they are from iran. بله آنها اهل ایران هستند No, they are not from iran نه آنها اهل ایران نیستند در جمله بالا they به معنی آنها ضمیر فاعلی می باشد. are بعنوان فعل اصلی جمله بکار رفته Mehdi and mohsen are from Tabriz. مهدی و محسن اهل تبریز هستند are they from Tabriz? آیا آنها اهل تبریز هستند؟ یا are mehdi and mohsen from Tabriz? آیا مهدی و محسن اهل تبریز هستند؟ we are from Japan. ما اهل ژاپن هستیم are we from Japan? آیا ما اهل ژاپن هستیم؟ Yes, we are from Japan. بله ما اهل ژاپن هستیم در جمله بالا we به معنی ما و ضمیر فاعلی و are بعنوان فعل اصلی جمله بکار رفته است دوستان گل خودم انگلیسی رو نمی توانید در عرض مدت کم یاد بگیرید چون تکرار وتمرین است که مهارت های شمارو بالا می بره من به تمام دوستان قول می دم اگه با گرامر ومکالمه های که به عزیزان تو این وب آموزش میدم رو دنبال کنند در عرض یک سال می تونند خوب مکالمه کنند فرمول سوالی کردن با کلمه های پرسشی سوالی فرمول where + to be,( is , are) +ضمیر فاعلی (you , she/he/they)+from? wh -questions with be Where are you from? اهل کجا هستی؟ I'm from Iran. من اهل ایران هستم I'm Iranian. من ایرانی هستم Where is she from? او(مونث) اهل کجاست؟ She's from Seoul. اواهل سئول هست Where is he from? او(مذکر )اهل کجاست He's from Italy اواهل ایتالیا هست Where is your father from? پدر شما اهل کجاست؟ He is from Pusan. او اهل پوسان هست Where is your mother from? مادرت اهل کجاست؟ She's from Brazil. او اهل برزیل هست
گرامر درس شانزده interchange
Unit 16 Can she call you later?
subject pronouns = object pronouns
ضمایر مفعولی = ضمایر فاعلی
I = me
you = you
he = him
she = her
it = it
you = you
they = them
me به من یا مرا
you به شما شما را
hem به او او را
her به او او را
it به آن آنرا
us به ما ما را
them به آنها آنهارا
برای مثال
just give me the number
فقط شماره را به من بدهید
I don't have it
من آن را ندارم
can she call you later?
آیا او می تواند بعداً به شما زنگ بزند؟
give her a call later
من بعداً تماس می گیرم
can I give him a message?
من می توان یک پیام به او بدهم؟
please leave us a message
لطفاً برای ما پیام بگذارید
please ask hem to call me later
لطفاً به او بگویید بعداً با من تماس بگیرد
verb + to + verb ; would
I'd = I would
همیشه ما بین دو فعل از to استفاده می کنیم
برای مثال
I want to see a movie
من می خواهم یک فیلم ببینم
I like to play football
من می خواهم فوتبال بازی کنم
I have to study
من بایستی مطالعه کنم
I need to stay
من باید بمانم
I have to go
من باید بروم
accept an invitation
do you like to go out with me tonight?
آیا دوست داریدامشب با هم برویم بیرون؟
yes , I'd love to
بله من دوست دارم
does she like to see a movie with us?
آیا او دوست دارد ببیند فیلم با ما؟
yes, she likes to
بله او دوست دارد
refuseing an invitation and making excuse
do you wat to have dinner with me friday?
آیا تو دوست داری روز جمعه با هم نا هار را بخوریم
I'm sorry. I can't .I have to study
من متاسفم. من نمی توانم. من باید مطالعه کنم
sorry. I need to stay home with my brother
متاسفم. من باید خانه بمونم با برادرم
conversation
مکالمه
hello
سلام
Hi. this is mehdi
سلام من مهدی هستم
is vahid there?
آیا وحید آنجاست؟
yes , he is
بله او هست
but he can't come to the phone right now
بله ولی الان نمی تواند بیاد جواب بده؟
can I give him a message?
آیا من می توان به او یک پیغام بدم؟
please leave us a message
لطفاً برای ما پیغام بگذارید
he is in the shower
او دوش می گیرد
he's in the bed
او خوابیده
he's in the yard
او در حیاط است
he's at work
او سر کار است
he's at mall
او در بازار است
he's at the library
او در کتابخانه است
he's at school
او در مدرسه است
he's on vacation
او در تعطیلات است
he's on trip
او در مسافرت است
is my father there .please?
آیا پدرم آنجاست؟
yes, he is
بله او هست
can I speak with him?
آیا من می توانم با او صحبت کنم؟
sorry, he con't
متاسفم او نمی تواند
ok. please ask him to call me at home?
خوب. میشه به او بگویید که من در خانه هستم با من تماس بگیره؟
گرامر درس پانزده interchange
Unit 15 Where were you born?
- ۱ - was و were فرم گذشته فعل be هستند
- 2 - was را برای اول شخص مفرد وسوم شخص مفرد و were را برای بقیه اشخاص به کار می برند
مثال
I was busy
you were busy
he was busy
we were busy
you were busy
they were busy
برای سوالی کردن این جملات کافی است جای was و were را با فاعل عوض کنیم
mehdi was busy
مهدی مشغول بود
was mehdi busy?
آیا مهدی مشغول بود؟
we were busy
ما مشغول بودیم
were we busy?
آیا ما مشغول بودیم؟
برای منفی کردن از not استفاده می کنیم
wasn't = was not
weren't = were not
برای مثال
I was born in iran
من در ایران بدنیا آمده ام
I wasn't born in the U.S
من در آمریکا بدنیا نیامدم
we were born in the same year
ما در یک سال بدنیا آمده ایم
we weren't born in the same country
ما در یک کشور بدنیا نیامده ایم
she was seventeen
او هفده سال داشت
she wasn't in college
او در کالج نبود
هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود
what به معنی چه یا چه چیزی
where به معنی کجا
who به معنی چه کسی
whom به معنای چه کسی را
whose به معنی مال چه کسی
when به معنای کی یا چه موقع
why به معنی چرا
نکته: در زبان انگلیسی محاوره ای و غیر رسمی بخصوص در بین آمریکایی ها کلمه who گاهی به جای whom نیز به کار می رود ولی در نوشته های رسمی باید هر کدام در جایگاه خود بکار برده شود
they were young in 1978
آنها در سال 1978 جوان بودند
were they young in 1978?
آیا آنها در سال1978 جوان بودند؟
when were they young?
کی آنها جوان بودند؟
where were you born?
توکجا بدنیا آمده ای؟
I was born in iran
من در ایران بدنیا آمده ام
what city were you born?
کدام شهر بدنیا آمده ای؟
I was born in tabriz
من در تبریز بدنیا آمده ام
years
1906 ( nineteen oh six)
1917 (nineteen seventeen)
1999 (nineteen ninety- nine)
2000 ( two thousand)
2010 (twenty ten)
2006 (twenty oh six)
wh - questions with did , was , were
where did you grow up?
بزرگ شده کجا هستی؟
I grew up in iran
من بزرگ شده ایران هستم
when did you come to japan?
کی به ژاپن آمده ای؟
I came to japan in 1985
من سال 1985 به ژاپن آمده ام
why did you become a hairstylist ?
چرا شما آرایشگر شدید؟
because I needed the money
چون پول نیاز داشتم
how old were you in 1985?
در سال 1985 چند ساله بودی ؟
I was eighteen
من هجده ساله بودم
what was your major in college ?
رشته تو در کالج چه بود؟
it was art
آن هنر بود
how was college?
کالج چطوری بود؟
it was great
آن خیلی خوب بود
گرامر درس چهارده interchange
Unit 14 Did you have fun?
زمان گذشته ساده
طرز ساختن زمان گذشته ساده بدینقرار است
زمان گذشته فعل + فاعل
مثال
I studied
I watched
she visited
افعال باقاعده regular verb فرم گذشته و اسم مفعول یا قسم سوم این افعال با افزودن ed به آخر آنها ساخته می شود
مثال
work- worked- worked
study - studied - studied
watch - watched - watched
نکته در افعالی که در آخر آنها حرف y وجود دارد هنگام افزودن ed اگرحرف ماقبل آخر بی صدا باشد y به i تبدیل می شود ولی اگر حرف ماقبل آخرصدادار باشد y تغیر نمی کند
study - studied
play - played
در زبان انگلیسی (vowel) یعنی حروف صدا دار (a,e,i ,o,u) وبقیه حروف (consonant) یعنی حروف بی صدا که بقیه حروف انگلیسی را در بر می گیرد
افعال بی قاعده irregular verbs فرم گذشته و اسم مفعول این افعال تابع قاعده و قانونی نیست وباید آنها را ازبر کرد
eat - ate -eaten
be ( am /is / are) - was ,were - been
do - did - done
go - went - gone
برای سوالی کردن زمان گذشته ساده از کلمه did در ابتدای جمله استفاده می کنیم و فعل را بصورت ساده استفاده می کنیم
(بقیه جمله + فعل بصورت ساده + فاعل + did )
برای مثال
mehdi worked here yesterday
مهدی دیروز اینجا کار می کرد
did mehdi work here yesterday?
آیا مهدی دیروز اینجا کار می کرد؟
منفی کردن زمان گذشته ساده
بقیه جمله + فعل اصلی + didn't + فاعل
mehdi came here yesterday
مهدی دیروز اینجا آمد
mehdi didn't come here yesterday
مهدی دیروز اینجا نیامد
در هنگام پاسخ کوتاه دادن به سوال از این طریق استفاده می کنیم
did you like tehran?
آیا تهران را دوست داشتید؟
yes, I did
بله
no , I didn't
نخیر
did you eve visit tabriz?
آیا تبریز را دیدید؟
yes , I did
بله
no , I didn't
نخیر
conversation
did you have a good weekend?
آیا شما آخر هفته خوبی داشتید؟
yes , I did . but I feel alittle tired today
بله. اما امروز یکم احساس خستگی می کنم
really? why?
واقعاً؟ چرا؟
well , on friday I went out in the morning
خوب من در روز صبح جمعه بیرون رفتم
I worked very hard
من به سختی کار کردم
then I cleaned house and shopped.
سپس خانه رو تمیز کردم و خرید کردم
what did you do on sunday?
چیکار انجام دادید روز یک شنبه
I got up very early in the morning
من صبح زود از خواب بیدار شدم
after that I exercised from seven to eight
پس از آن از ساعت هفت تا هشت تمرین کردم
did you watch T.V
آیا تلوزیون تماشا کردی؟
NO, I didn't I only studied for test
نه من فقط برای امتحان مطالعه کردم
I exercised on saturday
من مطالعه کردم روز شنبه
I didn't watch T.V
من تلوزیون تماشا نکردم
I didn't go out
من بیرون نرفتم
I didn't visit my friends
دوستانم را ملاقات نکردم
I didn't work
من کار نکردم
mehdi and I went out for picnic on monday
مهدی ومن روز چهار شنبه به پیک نیک رفتیم
where did you go?
شما کجا رفتید؟
we went north of iran
ما به شمال ایران رفتیم
did you have fun?
آیا به شما خوش گذشت؟
yes, we did. we had great time
بله ما لحظات خوشی داشتیم
did you like it?
آیا آن را دوست داشتید
yes, we liked it alot
بله ما آن را خیلی دوست داشتیم
did you do anything else?
آیا کار دیگری را انجام دادید؟
no, we didn't anything else
نه ما کار دیگری را انجام ندادیم
گرامر درس سیزده interchange
Unit 13 You can't miss it.
preposition of place
حروف اضافه
on به معنی در
on the corner of یعنی در گوشه
across from یعنی در روبروی
next to یعنی در کنار
between یعنی مابین
کاربرد در جملات انگلیسی
برای مثال
there is a restaurant on bahman street
وجود دارد یک رستوران در خیابان بهمن
it's on the corner of bahman and beheshti
آن هست درنبش (خیابان) بهمن و بهشتی
it's across from the park
آن هست روبروی پارک
it's next to the bank
آن هست کنار(بغل) بانک
the library is on the bahman street,
between first and second avenues
کتابخانه هست در خیابان بهمن
مابین خیابان اول و دوم
giving directions
دادن آدرس در انگلیسی
در این قسمت از کلمه پرسشی how استفاده می کنیم وبا همان ساختار
فعل اصلی+ فاعل+ فعل کمکیdo or does +کلمه پرسشی
how do I get to public library?
من چطور بروم به کتابخانه عمومی؟
و هنگام جواب دادن از
walk up یا go up هر دو به معنی برو بالا
walk down یاgo down هر دو به معنی برو پایین
استفاده می کنیم
برای مثال
how do I get to public library?
من چطور بروم به کتابخانه عمومی؟
walk up fifth avenue to 49th street
برو بالا از پنجمین خیابان تا چهل نهمین خیابان
turn left at 49th street
در چهل نهمین خیابان بپیچید سمت چپ
it's on the right
آن هست سمت راست
how do I get to a musem?
چطور من می توانم به موزه بروم؟
go down fourth avenue to fifth street
برو پایین از چهلمین خیابان تا پنجمین خیابان
turn right at fifth street
بپچید سمت راست در چهلمین خیابان
it's on the left
آن هست سمت چپ
بعضی از لغات کار بردی برای این درس
square یعنی میدان
highway یعنی بزرگ راه
alley کوچه
blind alley کوچه بن بست
center مرکز
bridge پل
superhighway اتوبان
avenue خیابان اصلی
street خیابان
go straight مستقیم بروید
the right hand or right side دست راست
the left hand or left side دست چپ
turn to the right سمت راست بروید
turn to the left سمت چپ بروید
give way راه دادن
گرامر درس دوازده interchange
Unit 12 What's the matter?
have + noun ; feel + adjective
تعریف اسم (noun) : کلمه ای است که برای نامیدن اشخاص یا اشیاء و غیره بکار می رود
have +اسم
برای مثال
I have a book
من یک کتاب دارم
I have a headache
من سر درد دارم
I have the flu
من انفلوانزا دارم
تعریف صفت
یعنی ویژگی که به چیزی نسبت داده می شود
feel + صفت
برای مثال
I feel better
من احساس خوبی دارم
I feel sick
من احساس مریضی می کنم
adjective
+
fine (well)
خوب
happy
شادی
good (better)
خوب
great
خوب
terrific
فوق العاده
-
sick
مریض
sad
ناراحت
bad
بد
awful
بد
terible
بد جوری
conversation
how do you feel today?
حالت امروز چطوریه؟
I feel fine
احساس خوبی دارم
what about you?
شما چطور؟
I miss iran
من ایران را ترک کردم
I feel a little homesick
من یکم احساس دلتنگی می کنم
I think I can help you
فکر می کنم می توانم به شما کمک کنم
lets have lunch at that new iranian restaurant
با هم نهار را در رستوران جدید ایرانی بخوریم
that's great idea
فکر خوبی هست
I feel better already
من احساس خوبی پیدا کردم
what' wrong?
مشکل چیه؟
do you have a cold?
آیا شما سرما خورده اید؟
no, I do'nt
نخیر
yes , I have an earache
بله گوشم درد می کند
that's too bad
آن بد هست
I'm sorry to hear that
از شنیدن آن ناراحت شدم
I hope you feel better soon
امیدوارم زود خوب بشوید
I'm exhausted
من خیلی خستم
why are you so tired?
شما چرا خسته هستید؟
I just can't sleep at night
من فقط نی توانم شب بخوابم
I am going to give you some pills
من تعدادی قرص خواهم داد به شما
take one pill every night after dinner
هر شب یک قرص بعد از شام بخورید
don't drink coffee, tea
چای و قهوه نخورید
don't work too hard
کار سخت زیاد انجام ندهید
گرامر درس یازده interchange
Unit 11 What are you going to do?
the future with be going to
این الگو زمانی بکار می رود که فاعل قصد انجام فعل را در زمان آینده دارد
و در مواردی که وقوع فعل صد در صد است
-
فرمول
-
( قید زمان + فعل اصلی +going to + فعل کمکیbe + فاعل)
I am going to read tomorrow.
من فردا می خوانم
she is going to study next session
او جلسه آینده مطالعه خواهد کرد
mehdi and vahid are going to go to party tonight
مهدی و وحید امشب به میهمانی می روند
my brother is going to have party next month
برادرم ماه آینده میهمانی دارد
طرز ساختن فرم سوالی بلی- خیر وپرسش با کلمات پرسشی
جمله خبری mehdi is going to read a book tonight
مهدی شب کتاب خواهد خواند
پرسشی is mehdi going to read a book tonight?
آیا مهدی امشب کتاب خواهد خواند
پرسش با کلمه پرسشی what is mehdi going to read tonight?
مهدی چه چیز خواهد خواند امشب
در پاسخهای کوتاه به سوالاتی که بصورت بلی- خیر می باشند کافی است فقط مشتق be را ذکر کنیم وذکر فعل اصلی صحیح نیست
مثال:
are you going to buy a book next week?
آیا هفته آینده تو کتاب خواهی خرید؟
yes, I am
بله
در منفی از not استفاده می کنیم
no , I'm not
نخیر
در زبان انگلیسی برای گفتن روزهای تقویم first - second -third -4th or fourth - 5th or fifth - 6th or sixth- ,......... تا سومین روز از first - second -third وبعد از آن به آخر عداد th اضافه میکنند
برای دیدن ماه های سال آمریکا پایین را کلیک کنید
conversation
مکالمه
are you going to do anything exciting this week?
آیا این هفته تو کار جالبی داری که انجام دهی؟
well , I'm going to celebrate my birthday
خوب من روز تولدم را جشن خواهم گرفت
when is your birthday?
تولد شما چه موقع هست؟
it's July eighth - monday
هشتم جولای در روز چهارشنبه
what are you plans?
چه برنامه ای داری؟
my friend mehdi is going to take me to a restaurant
دوستم مهدی من را به رستوران خواهد برد
is he going to order cake?
آیا او کیک سفارش داده است؟
yeah, and the waiters are probably going to sing happy birthday
بله و احتمالاً پیشخدمتهاخواهند خواند( تولدت مبارک)
its so embarrassing
من که خجالت می کشم
where are you going to go for the holiday?
تعطیلات را کجا خواهید رفت؟
we are going to go to mashhad
ما به مشهد خواهیم رفت
where is she going to go?
او به کجا خواهد رفت؟
she is going to go to tehran
او به تهران خواهد رفت
how are you going to get there?
چطوری به آنجا خواهید رفت؟
we're going to drive
ما با رانندگی خواهیم رفت (یعنی با ماشین خودمان خواهیم رفت)
who is going to be there?
چه کسی آنجا خواهد بود؟
my brother is going to be there?
برادرم آنجا خواهد بود
what are you going to do?
آنجا چیکار خواهی کرد؟
I'm going to go to place of pilgrimage
من به زیارت گاه خواهم رفت
when are you going to go?
کی خواهید رفت؟
I'm going to go tomorrow night
من فردا شب خواهم رفت
.: Weblog Themes By Pichak :.